چگونه ذهن خود را کنترل کنیم؟! (قانون جذب)
یکی از رازهای مهمی که باید در زندگی بدانیم راز تسلط بر ذهن است. ذهن ابزار فوق العاده قدرتمندی می باشد و مسلما برای استفاده از هر ابزار باید ترفندهای موردنیاز و روش استفاده از آن را به خوبی بلد باشیم، تا بتوانیم به طور صحیح از آن استفاده کنیم و برایمان سودمند باشد. در غیر این صورت می تواند به منزله ی ابزاری مخرب باشد و حتی تمام زندگی مان را نابود کند.
ذهن دو صورت دارد یا خدمتکاری است عالی و وظیفه شناس یا این که اربابی است بی رحم و سنگدل! با توجه به این جمله می توان اهمیت تسلط بر ذهن را متوجه شد. با وجود این که اهمیت فوق العاده زیاد استفاده درست و تسلط کافی بر ذهن را دانستید ولی باید این را هم بدانید با وجود این که این امر تا این اندازه پراهمیت است، ولی به هیچ وجه با طرز صحیح استفاده از آن آشنا نیستیم. در واقع هیچ دفترچه ی راهنمایی در اختیارمان قرار نگرفته است. دوستان عزیز سایت پرورش افکار به همین منظور قصد داریم در این مطلب به معرفی راهکارهایی بپردازیم که شما را در این کار یاری کند و با عمل به آن ها بتوانید قدرت تسلط بر ذهن خود را به دست آورید. پس این مقاله را با دقت هرچه بیشتر بخوانید. با ما همراه باشید.
شما برده ی ذهن خود نیستید!
یکی از باورهای غلطی که وجود دارد این است که ما بنده ذهن خود هستیم و ذهن به تنهایی می تواند ما را کنترل کند. مولوی می گوید: ای برادر تو همه اندیشه ای!! در واقع این تفسیر آن قدرها هم کامل و دقیق نیست. ما انسان ها موجوداتی هستیم، که فکرمان بخشی از قابلیت های ما می باشد، و نباید خود را به آن محدود کنیم. در حالی که سرشت ما بسیار فراتر از اندیشه و ذهن است. در صورت تعیین هویت ما با ذهن، می تواند ما را از وجود حقیقی خود غافل کند و مشکلات بسیاری را برایمان رقم بزند.
به عبارتی اگر بخواهیم تمام هویت خود را با ذهن تعیین کنیم، در حقیقت تن به بردگی ذهن داده ایم و این موضوع باعث می شود افکاری که به صورت ناخودآگاه در ما شکل می گیرد ما را به اسارت خود درآورده و کنترل ما را به صورت کلی در دست بگیرید.
زمانی که نتوانیم از اندیشیدن و تفکر بی دلیل جلوگیری کنیم، به ناتوانی بزرگی دچار شده ایم و باید از این بابت هراسان باشیم. اما بسیاری از ما این موضوع را تشخیص نمی دهیم به دلیل آن که همه به نوعی درگیر آن هستیم و از آن رنج می بریم. برای همین است که به نظر عادی و متعارف می آییم. دغدغه های بی وقفه ی ذهنی ما را از پرداختن به حقیقت خود و حقیقت درون باز می دارد. در این صورت است که از زندگی در لحظه غافل می شویم و پرده ای میان ما و توهم جدایی از بقیه هستی شکل می گیرد.
کنترل در دست شماست یا ذهن تان؟
آیا قادر هستید هر زمانی که تمایل دارید از ذهن خود استفاده کنید؟ و یا نه مدام درگیر ذهنتان هستید؟ باید ببینید شما از ذهنتان استفاده می کنید و یا ذهنتان کنترل شما را به دست گرفته است؟ آیا واقعا کنترل کامل ذهنتان را به دست گرفته اید؟
در صورتی که قادر به کنترل خود نباشید قطعا این ذهن شماست که کنترلتان را به دست گرفته است. در این صورت است که شما برده ی ذهن می شوید، به آن هویت می بخشید و خودتان هم از آن اطلاع ندارید. در این حالت ذهن می تواند بسیار مخرب باشد، زیرا این ما نیستیم که از آن استفاده می کنیم و یا حتی اصلا نتوانیم آن را متوقف و خاموش کنیم.
فردی که نتواند ذهن خود را خاموش کند محکوم به جدایی از هستی و دنیای حقیقی خواهد بود و در دنیایی پر از مشکلات و کشمکش ها زندگی خواهد کرد. اما اگر شما ارباب ذهنتان باشید، می توانید با هستی ارتباط برقرار کنید و فارغ از تمام مشکلات در حال زندگی کنید. حالت حضور در لحظه و لذت از زندگی می تواند پایان تمام کشمکش ها و آزادی از بردگی انسان بر اندیشیدن به وقفه است. اما چگونه قادر خواهیم بود به این حالت حضور در لحظه دست پیدا کنیم؟ برای یافتن پاسخ، به راهکارهای زیر توجه کنید.
- افکار خود را بررسی کنید
ما قادر هستیم از بردگی ذهن نجات پیدا کنیم و این خبر بسیار خوبی است. بهترین راه حل این است از همین الان به گفتگوها، تصاویر و همه ی چیزهایی که در ذهنتان می گذرد، گوش دهیم و به طور دقیق آن ها را زیر نظر بگیرید. این کار را کاملا بی طرفانه انجام دهید نه تصمیم بگیرید، نه قضاوت کنید و نه محکوم کنید، تنها کافی است تماشاگر باشید.
باید به این نکته توجه کنید که بیشتر افکاری که در ذهن شما وجود دارد نه تنها مفید نیست بلکه بسیار مضر است. به همین دلیل براساس قانون جذب، اگر نتوانیم زمانی که احتیاج داریم ذهن خود را کنترل و متوقف کنیم ذهن خودکار، ما می تواند باعث پدید آمدن بسیاری از نا امیدی ها، سرزنش ها، بیماری ها و حتی به نظر من جنون و دیوانگی شود. وقتی به این کار که به نوعی می شود به آن مراقبه گفت، بپردازید به زودی متوجه خواهید شد که صدایی در درونتان وجود دارد که باید به آن گوش دهید و آن را مراقبه کنید.
- خودتان را در اندیشه های دوردست کشف کنید
زمانی که به مراقبه ی ذهن خود می پردازید، در واقع آگاهی پیدا می کنید که شما چیزی فراتر از اندیشه هستید. زمانی که به اندیشه گوش می سپارید، در واقع خود را به صورت عاملی بیرونی در نظر می گیرید و به این حقیقت دست پیدا می کنید که شما اندیشه تان نیستید. در این صورت است که اندیشه دیگر نمی تواند بر شما تسلط داشته باشد و شما با این آگاهی می توانید پایانی دهید بر اندیشه ی غیرارادی و ناخواسته!
- خود را در حالتی که ذهن حضور ندارد تجربه کنید
زمانی که بیشتر مراقبه ی ذهنی را تمرین کنید، به مرور زمان به احساسی عمیقی از صلح و آرامش خواهید رسید. در این حالت به این نتیجه دست پیدا می کنید، که هیچ انتهایی بر این احساس عمیق وجود ندارد؛ و شما سرشار از شادی و سرور عمیق درونی خواهید بود. در این حالت است که شما می توانید یگانگی معنوی را عمیقا احساس کنید؛ و هر چه بیشتر به این حالت فرو بروید حالت آگاهی محض را بیشتر تجربه خواهید کرد. در این حالت است که حضور خود را در جهان هستی چنان احساس خواهید کرد که تمام هیجانات جسمی و مادی شما کمرنگ خواهد شد و تسلط خود را بر شما از دست خواهد داد.
- فقط بر زمان حال تمرکز کنید
یکی از دیگر از راهکارهایی که وجود دارد، تمرکز بر زمان حال است. شما می توانید به جای مراقبه ذهن از این راهکار استفاده کنید. در این روش باید تمام تمرکز خود را متوجه به زمان حال کنید و به هر چیزی که شما را از حال منحرف می کند بی اعتنایی بورزید. در این حالت قادر خواهید بود در ذهن خود خلأ ایجاد کرده و ذهن خود را به نوعی خاموش نمایید.
- تمرکز خود را بر روی جسم و کالبد درونی قرار دهید
در این روش شما باید تمرکز خود را برای روی وجود جسمانی خود متمرکز کنید. به این توجه کنید که چگونه در دست ها، پاها، بازوها و سایر قسمت های بدن حیات وجود دارد. تمرکز خود را بر روی میدان انرژی ای که در تمام بخش های بدنتان در جریان است بگذارید. سعی نکنید درباره ی آن فکر کنید، بلکه سعیتان را بر این قرار دهید که آن را با تمام وجود احساس کنید.
- با جدایی از ذهن خود را از ترس ها رها کنید
ترس ابزاری است که برای پیشگیری از خطرات لازم است. مثلا در هنگام رانندگی در صورت عدم ترس ممکن است خطرات جبران ناپذیری ما را تهدید کند ولی بسیاری از ترس های ما بیهوده است و قطعا هیچ فایده ای نخواهد داشت. این ترس ها عمدتا ریشه ی روانی دارند و مشکل ساز خواهد بود.
شما با مراقبه ی ذهنی قادر خواهید بود، شکاف خود و ذهن را کاملا از بین ببرید. وقتی با کمک مراقبه بتوانید حضور خود را در حال تثبیت کنید و از آینده فاصله بگیرید در واقع ذهنتان که دائم برایتان استرس و اضطراب و ترس فراهم می کند، قادر نخواهد بود عنان و کنترل شما را در اختیار بگیرد.
دوستان عزیز، امیدواریم از خواندن این مطلب لذت برده باشید و از آن در مسیر کنترل و تسلط بر ذهن خود استفاده نمایید. موفقیت روزافزون شما آرزوی همیشگی گروه پرورش افکار است.