تفاوت کارمند با کارآفرین چیست؟
مطمئنا بسیاری از شماها در دوران کودکی این جملات را از والدین خود شنیده اید که «در مدرسه باید نمرات خوبی بگیری تا بتوانید شغلی پر درآمد با مزایای خوب پیدا کنی». اما در اکثر مواقع بسیار کم شنیده اید که والدین، کودکان را به این مسئله که تجارت خودشان را بنا کنند، تشویق نمایند. این که به یک مدیر یا کارآفرین تبدیل شوند.
نرخ 99 درصدی عدم موفقیت
طبق آماری که در دنیا به انتشار درآمده تقریبا 99% تجارت هایی که تازه تاسیس می شوند و به نوعی کارآفرین هستند، پس از گذشت 5 سال با شکست مواجه می شوند! همچنین 90% از آن کسب و کارهایی که در 5 سال اول دوام می آورند، قبل از این که سالگرد 10 سالگی خود را برگزار کنند، نابود می شوند! اما سوالی که همواره برای بسیاری از مردم به وجود می آید، این است که دلیل بروز این اتفاق چیست؟ در این قسمت برخی از این دلایل را ذکر می کنیم:
1 – مدارس همواره دانش آموزان را به گونه ای تربیت می کنند که خود را کارمندانی در جستجوی کار بدانند، تا این که بخواهند به مدیرانی در پی تاسیس تجارت و کارآفرینی تبدیل شوند.
2 – مهارت هایی که می تواند برای کارمندان مفید و خوب باشد، برای این که به یک مدیر خوب تبدیل شوید کارآمد نخواهد بود.
3 – بسیاری از مدیران کارآفرین برای این که بتوانند یک تجارت راه اندازی کنند، توانایی لازم را ندارند. بلکه به جای آن، تلاش زیادی برای ساختن کاری می کنند که خودشان صاحب آن هستند. آن ها به جای صاحب تجارت بودن صاحب شغل آزاد هستند.
4 – همواره مشاهده می شود که بسیاری از مدیران موسس ساعات بیشتری را نسبت به کارمندان خود مشغول به کار هستند و حتی نسبت به کارمندان خود حقوق کمتری را دریافت می کنند، از همین رو بسیاری از آن ها به دلیل خستگی زیاد، از کار کردن دست برمی دارند.
5 – بسیاری از مدیران موسس تازه کار بدون داشتن تجربه کافی و سرمایه لازم کسب و کار خود را شروع می کنند.
6 – بسیاری از مدیران گرچه محصول یا سرویس فوق العاده ای دارند، اما مهارت های لازم برای ایجاد تجارت حول محور آن محصول یا سرویس را ندارند.
گاهی موفقیت زیادی، عامل شکست است
یکی از مسائلی که در رابطه با کسب و کارها وجود دارد این است که افراد بر این باورند که عدم موفقیت می تواند باعث شکست تجارت ها شود و البته که در بسیاری از موارد این قضیه کاملا صدق می کند. اما نکته اینجاست که در برخی موارد هم موفقیت زیادی می تواند باعث نابودی تجارت ها شود. منظور این است که اگر تجارتی به طور ذاتی ناقص و معیوب بنا شده باشد، صرف نظر از این که در ابتدا توانسته موفقیت های بسیار زیادی را کسب نماید، باز هم می تواند با شکست مواجه شود.
کار سخت می تواند طراحی ناقص را بپوشاند
دقت داشته باشید که اگر در ابتدای طراحی پروژه و کسب و کارتان نواقصی وجود داشته است، باز هم می تواند مدتی دوام داشته باشد و در صورتی که مدیر موسس آن زحمات و سختی های بسیار زیادی را متحمل شود، باز هم این تلاش ها به نتیجه می رسد و آن کسب و کار پابرجا خواهد ماند.
همان طور که می دانید دنیا پر شده از مدیران و موسسان تجارت های کوچک که تنها توانسته اند با قایق سوراخی تجارت خودشان را با سخت کوشی و اراده عظیمی که در اختیار داشته اند، بر روی آب شناور نگه دارند. مشکلی که در این بین وجود دارد این است که اگر آن ها دست از کار بردارند، دیگر نمی توان بر روی آن تجارت حساب باز کرد و در مدت کوتاهی در دریای تجارت غرق خواهند شد.
در سراسر دنیا روال کار به این شکل است که مدیران کارآفرین هر روز صبح از خانواده خود خداحافظی کرده و به سراغ تجارت خودشان می روند، بسیاری از آن ها در حالی به سرکار می روند که بر این عقیده اند، با طولانی و سخت کار کردن می توانند بر مشکلات موجود غلبه کنند. مشکلاتی از قبیل عدم فروش کافی، کارمندان ناراضی، مشاوران نالایق، عدم وجود سرمایه آزاد برای توسعه تجارت، بالا بردن قیمت مواد اولیه از سوی فراهم کنندگان و … مشکلاتی هستند که امروزه کارآفرینان با آن دست و پنجه نرم می کنند و اغلب آن ها اصلا متوجه نیستند که مشکلاتی که امروز با آن درگیر هستند، از دیروز شروع شده است. یعنی بسیار بیشتر از آن که آن ها تجارتشان را راه اندازی کرده باشند.
در اکثر موارد یکی از عمده ترین دلایلی که باعث نابودی تجارت ها می شود، خستگی مفرط می باشد. همزمان پول درآوردن و ادامه دادن به مسیر زمانی که بیشتر اوقات تان را صرف فعالیت هایی کنید که هیچ گونه پولی را برای شما به همراه ندارد و حتی باعث از بین رفتن پول هایتان می شود، بدون این که درآمدی را با خود به همراه داشته باشد، مسلما کار بسیار سختی است.
اگر در فکر راه اندازی یک تجارت هستید، قبل از این که از کار کردن دست بکشید، بهتر است که با یک مدیر موسس صحبت کنید و از او نسبت به زمان هایی که صرف انجام فعالیت های خود می کند اطلاعاتی را به دست آورید. همچنین از او در رابطه با چالش هایی که امکان دارد به عنوان یک مدیر با آن درگیر شوید، بپرسید. مطمئنا راهنمایی های بسیار خوبی دریافت خواهید کرد و همچنین سطح آگاهی شما به گونه ای بالا می رود که پس از مدتی با سخت کار کردن هیچ مشکلی به سراغ شما نمی آید.
آیا سخت کار کردن و زیاد کار کردن تضمین کننده موفقیت هستند؟
دقت داشته باشید این که شما در نظر دارید که تنها با تلاش کردن و کار کردن های بسیار زیاد، به موفقیت در کسب و کار و تجارت خود برسید، ایده کاملا اشتباهی است. شاید این مسئله که اگر سخت کار کنید، به موفقیت در کسب و کار خود می رسید درست باشد؛ اما شما در ابتدا باید مسیری درست برای رسیدن به نتیجه دلخواه را در نظر بگیرید و سپس اهداف خود را با توجه به آن پی ریزی کنید.
آیا مدیر یا کارآفرین شدن مناسب شماست؟!
اگر این مسئله که شکست خوردن و عدم رسیدن به موفقیت میتواند باعث ترس شما شود پس باید بتوانید این مسئله را درک کنید که مدیر شدن در تقدیر شما نوشته نشده است. اما اگر این مسئله که همواره با چالش روبرو باشید و سعی در تلاش برای رسیدن به آن چیزی که میخواهید هستید شما را مجاب می کند که به راه ادامه دهید. باید آگاه باشید که یک مدیر کارآفرین به چه چیزهایی نیاز دارد و برای اینکه بتواند حوزه فعالیت های خود را گسترش دهد باید به طور مداوم در زمینه طراحی، ایجاد و ساخت تجارتی فعالیت های بسیار زیادی داشته باشد.
وظیفه مدیر یا کارآفرین چیست؟
تفاوت کارمند با کارآفرین مطرح کردن این موضوع است که در واقع یک مدیر کارآفرین برای اینکه بتواند به موفقیت در کسب و کار خود برسد، باید بداند قبل از این که حتی تجارت خود را آغاز کند و یا این که کارمندانی را استخدام کند، فعالیت های او شروع شده است. در واقع مهمترین وظیفه یک مدیر موسس این است که تجارت خود را راه اندازی کرده و بتواند برای رشد و موفقیت آن کارمندانی لایق و مناسب را استخدام نماید و برای مشتریانش اعتبار قائل شود.
دقت داشته باشید اگر تصمیم دارید که یک مدیر کارآفرین شوید، باید به یک فرد مسئولیت پذیر تبدیل شوید و باید رفاه کامل برای تمامی افرادی که برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار شما تلاش می کنند را فراهم آورید. همواره سعی کنید اهل بخشش و صدقه باشید. و در نهایت قبل از آن که تجارت او وجود فیزیکی داشته باشد تمامی اقداماتی که می خواهد انجام دهد را در ذهن خود خلق نمایید.