تئوری هدف گذاری را بدانید تا اهدافتان تحقق یابند.

کامنت بگذارید
11 دقیقه زمان خواندن

تئوری هدف گذاری را بدانید تا اهدافتان تحقق یابند.

فابیو دی سیو

مربی زندگی و سخنران انگیزشی

همه ما اهدافی داریم، خواه متوجه آن‌ها باشیم یا نه. رویاها، امیدها، تصوراتی که از آینده داریم – همه اینها به نوعی یک هدف هستند. چیزی که در مورد اهداف باید به خاطر بسپارید این است که برای اینکه بتوانید روی آنها تمرکز کنید، باید بدانید که آنها هدف بوده و چیزی هستند که باید برای آن تلاش کنید. اینجاست که تئوری هدف گذاری می تواند به شما کمک کند.

اما تئوری هدف گذاری چیست و چرا مهم است که حتما خودتان امتحانش کنید؟

تئوری هدف گذاری چیست؟

بیایید به هدف گذاری نگاهی بیندازیم. تئوری تعیین هدف توسط ادوین لاک در سال 1968 خلق شد. جنبه اصلی این نظریه این بود که به کارکنان کمک کند تا انگیزه خود را حفظ کرده و حداکثر بهره وری را در کار و خارج از کارشان، داشته باشند. این تئوری، اهمیت داشتن اهدافی که به خوبی تعریف و تعیین شده‌اند و همچنین نحوه ارائه و بازخورد این اهداف را بررسی می کند.

لاک می دانست که اهداف نه تنها باید واقع بینانه باشند، بلکه باید روشن و تعریف شده نیز باشند. بسیاری از مردم اهدافی تعیین می کنند که برایشان بسیار نامعین و مبهم است.  در حالی که ممکن است در زمان دستیابی به اهداف، این حقیقت برایشان منطقی تر بنظر برسد، اما همه چیز همیشه آنطور که فکر می کنید آسان نخواهد بود.

تئوری هدف گذاری را بدانید تا اهدافتان تحقق یابند.

در تئوری تعیین هدف لاک، پنج اصل وجود دارد:

  • وضوح. یک هدف باید مشخص و واضح باشد
  • چالش. در حالی که هر هدفی همیشه باید در ماهیت خود واقع‌بینانه باشد، اما باید شما را به چالش هم بکشد.
  • تعهد. هدف شما باید نتیجه ای مثبت داشته باشد، تعهدی که شما را به سمت خود می کشد.
  • ارزیابی و بازخورد. شما باید در طول فرآیند خود را ارزیابی کنید، به خود کمک کنید و خود را در مسیر درستِ هدفتان نگه دارید (این اغلب به این معنی است که شما باید شخص دیگری را درگیر کنید).
  • پیچیدگی. اگر هدف پیچیده باشد و مدتی طول بکشد تا تکمیل شود، بهتر است در طول مسیر آن را به اقسام کوچکتری تقسیم کنید.

چرا تعیین اهداف، ارزش دارد؟

تئوری هدف گذاری، ایده ای برای دستیابی به اهدافی است که دارید. اما برای انجام این کار، ابتدا باید اهدافی در ذهن داشته باشید. ممکن است از وضعیت کنونی زندگی خود خوشحال باشید و فکر کنید که نیاز به ایجاد هیچ تغییری ندارید، اما حقیقت این است که همه ما جای رشد کردن داریم.

در اینجا پاسخ به این سؤال که چرا تعیین اهداف و نگاه کردن به آینده، چه در محل کار و چه در زندگی شخصی، ارزش وقت گذاشتن دارد، آورده شده است.

تئوری هدف گذاری را بدانید تا اهدافتان تحقق یابند.

  1. به شما این امکان را می دهد تا کنترل زندگی خود را در دست بگیرید.

آیا تا به حال احساس کرده اید که در طول زندگی، انگار دارید در خواب راه می روید؟ يعني اینکه اختیاری بر آنچه می خواهید یا نیاز دارید، ندارید؟ این ممکن است صرفاً به این دلیل باشد که شما کنترل زندگی خود را در دست ندارید. با تعیین هدف برای خود، به طور موثر کنترل زندگی و جایی که شما را می برد، در دست می گیرید.

مطمئناً، موانعی وجود دارند که در مسیرتان قرار می‌گیرند و می‌توانند شما را از مسیر خارج کنند، اما شما بازهم احساس می‌کنید که آماده‌ هستید تا کنترل زندگی‌تان و مقصدی که به سویش در حرکتید، به دست بگیرید.

  1. به شما فرصتی برای بهبود می دهد.

با صرف زمان برای تعیین اهداف، خواهید دید که کارهای بیشتری در زندگی می توانید انجام دهید. از خود راضی بودن همیشه ویژگی خوبی نیست. به خصوص وقتی صحبت از زندگی کاری شما می شود.

همیشه اینکه به خودتان چیزی بدهید که در آن پیشرفت کنید، ایده بهتری است – تا روش هایی که می توانید در آنها تغییری ایجاد کنید بشناسید و آنچه که می دانید و می توانید انجام دهید را مبنی بر آن، بسازید.

اهداف همان تغییرات هستند. آنها هدف شما و همان چیزی هستند که مشتاقانه منتظر آن هستید، حتی زمانی که همه چیز آنطور که می خواهید، پیش نمی رود.

تئوری هدف گذاری را بدانید تا اهدافتان تحقق یابند.

  1. کانون توجه شما است.

همه ما هر از گاهی حواسمان پرت می شود. حتی زمانی که می‌دانیم به چه چیزی می‌خواهیم برسیم، تمرکز مطلق دشوار است. وقتی هدف مشخصی داشته باشید، انگار در انتهای تونل به خود نوری نشان می دهید. چیزی دارید که می توانید به آن نگاه و به آینده‌ی آن فکر کنید. اینگونه احتمال کمتری وجود دارد که از مسیر منحرف شده و به آن پایان دهید.

  1. به شما انگیزه می دهد.

ممکن است ادامه دادن و تلاش برای چیزی سخت باشد. زندگی می تواند سد مسیر شما قرار گیرد و مانعی برای برنامه هایتان ایجاد کند. انگیزه همیشه چیزی نیست که به طور طبیعی به وجود بیاید. همه ما مواقعی داریم که می خواهیم تسلیم شویم.

اگر هدفی ندارید که در آینده به دنبال آن باشید، احتمال بسیار بیشتری وجود دارد که در صورت سخت شدن شرایط، همه چیز را رها کنید.

هدف یک مقصود است، چیزی است که می دانید باید برای آن تلاش کنید. این بدان معنی است که قطعا انگیزه بیشتری برای ادامه تلاش و به جلو رفتن خواهد داشت، حتی اگر گاهی اوقات دشوار باشد.

تئوری هدف گذاری را بدانید تا اهدافتان تحقق یابند.

  1. می تواند بر بخش های دیگری از زندگی شما تأثیر بگذارد.

ممکن است هدفی را برای بخش بسیار خاصی از زندگی خود، مانند تناسب اندام یا حرفه خود، تعیین کرده باشید. با این حال، خبر خوب این است که می توانید این را در سایر بخش های زندگی خود نیز اعمال کنید. وقتی بدانید که یک هدف چقدر می تواند برای شما کارساز باشد، آن وقت است که احساس می کنید که برای چیزهای دیگر آماده هستید.

قبل از اینکه متوجه شوید، در تعیین هدف استاد خواهید  شد و می توانید بخش های مختلفی از زندگی خود را تغییر دهید و مطمئن شوید که بهترین هستید.

فرآیند تعیین هدف

اکنون که درک بهتری از تئوری هدف گذاری دارید و می دانید که می خواهید اهدافی را تعیین کنید و درک می کنید که چقدر می توانند برای شما ارزشمند باشند، می خواهید فرآیند واقعی هدف گذاری را بدانید.

  1. اهداف خود را بنویسید.

اولین کاری که باید انجام دهید این است که اهداف خود را بنویسید. ممکن است آنها را در ذهن خود داشته باشید، اما با نوشتن آنها، آنها را واقعی کرده و به آنها نیرو می دهید. در پایان، این نیروی محرکه شما برای دستیابی به آنها خواهد بود.

  1. آن را SMART کنید.

در مرحله بعد، باید مطمئن شوید که آنها را تا حد امکان SMART کرده اید. SMART مخفف عبارات زیر است:

  • Measurable: قابل اندازه گیری
  • Achievable: قابل دستیابی و دسترسی
  • Specific: ویژه و خاص
  • Time-based: مبتنی بر زمان
    که روشی است که در آن می توانید یک هدف مبهم و ضعیف را انتخاب کرده و آن را به کاری تبدیل کنید که در آینده می توانید انجام دهید.

تئوری هدف گذاری را بدانید تا اهدافتان تحقق یابند.

تعیین یک هدف SMART عالی است، اما باید بتوانید الزامات آن را برآورده کنید. باید بدانید که چگونه باید آنها را در طول مسیر اندازه گیری کنید. چگونه متوجه خواهید شد که چه زمانی به آنها دست می یابید؟ یا چگونه می فهمید که آیا در مسیر درستی هستید یا خیر؟

  1. بازه زمانی تعیین کنید.

بازه های زمانی برای هدف خود تعیین کنید. داشتن یک چارچوب زمانی در ذهن، به شما کمک می کند تا احساس ضرورت کنید و این شما را به سمت هدف نهاییتان سوق می دهد. مهم است که بازه ای که تعیین می کنید واقع بینانه و چیزی باشد که بتوانید به آن دست پیدا کنید.

اگرچه، شایان ذکر است که اگر همه چیز آنطور که انتظار داشتید پیش نرود، می توانید تغییراتی ایجاد کنید. همچنین می توانید یک هدف بزرگ و بلند مدت را به قسمت های کوچکتری تقسیم کنید که به شما کمک کند در مسیر خود بمانید.

  1. موانع خود را بشناسید.

همه ما امیدواریم که بتوانیم با حداقل مشکلات به اهداف خود برسیم، اما همیشه این شانس وجود دارد که در این مسیر، هر چیزی ظاهر شود. با دانستن اینکه چه خطراتی ممکن است وجود داشته باشد و چه چالش هایی ممکن است پیش بیاید، می توانیم برای آنها آمادگی بیشتری داشته باشیم.

ممکن است در این مسیر موانع وجود داشته باشد، اما در بیشتر موارد،  باید بتوانید مسائلی را که ممکن است وجود داشته باشد، شناسایی کنید و به دنبال راه هایی باشید که بتوانید از آنها عبور کنید.

 

تئوری هدف گذاری را بدانید تا اهدافتان تحقق یابند.

سخن آخر

هدف چیزی است که می تواند برای همه ما مفید باشد. مطمئناً تعیین آن سخت خواهد بود و دستیابی به آن دشوارتر. اما همیشه ارزش این را دارد که خودتان تلاش کنید.

در حالی که مهم است که در اینجا و اکنون زندگی کنید، نگاهی انداختن به آینده نیز فکر خوبی است. از این گذشته، بدون تمرکز بر جایی که می‌توانید باشید، چگونه باید بدانید که چه چیزی می‌توانید به دست آورید؟

منبع:

  • https://www.lifehack.org/898490/goal-setting-theory
به این مطلب امتیاز دهید

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

0 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx