آشنایی با برندگان نوبل که جهان را متحول کردند
سیاره زمین مملو از میلیاردها انسان است که همگی درحال کار، تفکر، بازی و یافتن مسیر درست از میان تمامی مسیرهای گیج کننده هستند؛ با وجود این اغتشاش، بعضی از انسان ها تمرکز خود را از دست نداده و راه های بسیار جدیدی را برای مواجه شدن با زندگی، جهان هستی و مفهوم هستی کشف می کنند و تعدادی از این افراد نیز برنده جایزه نوبل می شوند.
جوایز نوبل جوایزی نیستند که در هر شرایطی و به هر کسی اهدا شوند. این جایزه که در سال 1895 توسط مخترع و فعال حقوق بشردوست سوئدی آلفرد نوبل پایه گذاری شد، پیشرفت ها در زمینه علمی و فرهنگی، ادبیات، صلح، اقتصاد، شیمی، فیزیک و پزشکی را تشخیص داده و شناسایی می کند.
برندگان این جوایز یک مدال طلا و یک دیپلم و جایزه نقدی دریافت می کنند که این جایزه نقدی در دوره های اخیر مراسم نوبل از یک میلیون دلار بیشتر شده است. تمامی این جوایز باید به اشخاص تعلق بگیرند به جز نوبل صلح که می توان آن را به سازمانها نیز اهدا کرد. گاهی از اوقات جوایز به چند نفر اهدا می شوند اما بر اساس قانون این چند نفر نباید بیشتر از سه نفر باشند.
از سال 1901 که اولین جایزه نوبل اهدا شد، 549 جایزه نوبل به 853 نفر یا سازمان اهدا شد، عده ای بیش از یک بار نوبل دریافت کردند. مراسم نوبل سالانه برگزار می شود اما درصورتی که طی سالی کاری که استحقاق دریافت این جایزه را داشته باشد، انجام نگرفته باشد، جایزه به کسی اهدا نخواهد شد.
جوایز نوبل بسیار ارزشمندند اما ارزشمندتر از آنها کارهایی است که جایزه نوبل را در پی داشته اند. برندگان نوبل متفکرانی هستند که زندگی خود را به آشکارساختن رازهای حیات انسان اختصاص داده اند، آنها به به ارتقای هوش جمعی بشر کمک کرده اند و تعدادی از آنها با مطالعات خود زندگی بشر را متحول ساخته اند:
ماری کوری
این دانشمند فرانسوی-لهستانی زنی از خود گذشته و ساکت و در عین حال دانشمندی درخشان بود که نه تنها مطالعاتش توانست دیدگاه دانشمندان را نسبت به جهان تغییر دهد، بلکه وی برای دوران های متمادی به عنوان یک نماد فرهنگی متفاوت شناخته می شد.
کوری در سال 1867 متولد شده و بیشتر دوران زندگی حرفه ای خود را به مطالعه بر روی اصول و قواعد رادیواکتیو پرداخت. در سال 1903 وی به همراه همسرش پیر و هنری بک کوئرل به خاطر مطالعات فیزیک شان درباره پدیده تشعشعات نوبل فیزیک را دریافت کردند. ماری کوری در سال 1911 نیز نوبل شیمی را به خاطر کشف رادیوم و پولونیوم از آن خود کرد و به یکی از معدود افرادی تبدیل شد که در دو رشته مختلف نوبل دریافت کرده اند.
در دوران جنگ جهانی اول او از دانش خود در زمینه پرتوها برای ساخت دستگاه های پرتو ایکس قابل حمل ویژه میدان های جنگ استفاده کرد. وی بیشتر مواقع خود کنترل دستگاه را به عهده می گرفت و به دیگر زنان نیز آموزش می داد تا برای یافتن گلوله ها در بدن مجروحان به پزشکان کمک کنند.
آلبرت انیشتین
از نقطه نظر فیزیکی، انیشتین به بازنگری دوباره به جهان و تمام هستی کمک کرد. انیشتین مدرک آموزش شیمی و ریاضی را پس از تحصیل به دست آورد و زمانی که نتوانست برای خود شغلی بیابد، برای کار به دفتر ثبت اختراع سوئیس رفت. در آنجا بود که در زمان های بیکاری ذهن درگیر او سوالات بزرگی را در فیزیک نظری طرح می کرد. وی برابری جرم-انرژی را کشف کرد و نظریه نسبیت را ارائه کرد.
در سال 1921 نوبل فیزیک را به خاطر کشف تأثیر فوتوالکتریک، پدیده ای که طی آن الکترون های یک ماده تحت تأثیر نور فوران می کنند، از آن خود کرد. بر اساس توضیحات وی نور از ذراتی ساخته شده بود و همین کشف منجر به ابداع سلول های فوتوالکتریکی و در نهایت ابداع تلویزیون، سینما و بسیاری از کشفیات بزرگ شد. شاید مهمترین بخش تحقیقات وی بخشی بود که درک بشر را درباره نظریه کوانتوم تکامل داد.
کمیته بین المللی صلیب سرخ
در جهانی که جنگ آن را چند پاره کرده بود، صلیب سرخ نقش اساسی در التیام زخم های بسیاری از انسان ها داشت. این سازمان در سال 1917، 1944 و 1963 به خاطر خدمات انسان دوستانه ای که ارائه کرده بود، نوبل صلح را دریافت کرد. صلیب سرخ در سال 1863 در ژنو سوئیس با هدف کمک به افراد مجروح و بیمار در دوران جنگ، بدون توجه به قومیت و ملیت بنیان گذاری شد. این کمیته تنها به نظامیان کمک نمی کند، بلکه تلاش دارد به غیرنظامیانی که درگیر جنگ شده اند نیز کمک برساند.
طی جنگ های جهانی، صلیب سرخ میزان پایبندی به کنوانسیون ژنو را تحت نظر قرار داد و هرگونه تخطی از این کنوانسیون را ثبت کرد. داوطلبان این سازمان همچنین از زندانیان در کمپ های جنگی بازدید می کردند تا از اجرای رفتارهای انسانی با آنها اطمینان حاصل کنند و در عین حال برای تعویض زندانیان زمینه سازی می کردند.
همچنین صلیب سرخ در زمان جنگها در حفظ ارتباط کلامی میان سربازان و خانواده هایشان نقش بسیار مهمی به عهده داشت و به طور کلی ثابت کرد وجه خوب انسانیت می تواند در میان گلوله ها و بمباران نیز خود را حفظ کند.
الکساندر فلمینگ، ارنست چین و هاوارد فلوری
بشریت بدون وجود انسان ها هیچ پیشرفتی نمی کرد و از این رو است که پیشرفت های پزشکی برای تک تک انسان ها از اهمیت بالایی برخوردار است الکساندر فلمینگ به همراه ارنست چین و هاوارد فلوری یکی از مهمترین اکتشافات تاریخ بشر را در زمینه پزشکی به نام خود ثبت کردند و به واسطه همین کشف توانستند در سال 1945 نوبل پزشکی را از آن خود سازند.
فلمینگ در آزمایشگاه خود به صورت تصادفی دریافت کپکی که در ظرف آزمایشگاهی رشد کردهبود، منجر به نابودی باکتری استافیلوکوچی شد. از این رو آزمایش با این کپک که پنیلسلیوم نوتاتوم نام داشت را آغاز کرد و به تدریج مطالعاتش منجر به تولید داروهای آنتی بیوتیکی پنیسیلینی شد. این داروها در برابر تمامی انواع بیماری هایی که برای قرن ها انسان ها را از پا درمی آوردند، از قبیل سل، قانقاریا، سیفلیس، و بسیاری دیگر از عفونت های باکتریایی مؤثر بودند.
مادر ترزا
وی در سال 1979 به خاطر فعالیت های ناتمامش برای فقیرترین انسان های جهان، نوبل صلح را را از آن خود کرد. مادر ترزا در سال 1950 سازمانی کاتولیک را با نام مبلغان خیریه ( Missionaries of Charity ) پایه گذاری کرد و فعالیت این مرکز در هندوستان آغاز شد تا به افراد بی سرپرست،فقیر و بیمار کمک کند. همزمان این مؤسسه خیریه به مبتلایان به ایدز و افرادی که به واسطه جنگ، قحطی و دیگر فجایع انسانی و طبیعی بی خانمان شده بودند نیز کمک می کرد.
مادر ترزا برای بیش از 40 سال پایبندی خود را به فعالیت های خیریه حفظ کرد و در سال 1997 از دنیا رفت اما بسیاری همچنان ماموریت وی را ادامه می دهند و سازمان وی هنوز در 130 کشور جهان فعالیت دارد و هزاران راهبه در این سازمان ها به افراد نیازمند کمک می رسانند.
ایوان پاولوف
شاید پاولوف را بیشتر به خاطر عبارت های سگ های پاولوف یا واکنش های پاولوفی بشناسند، اما تأثیر وی بر روی دانش بشر را نمی توان با چنین عبارت های ساده ای تشریح کرد. وی در سال 1904 توانست نوبل فیزیولوژی را به دست آورد. مشهورترین تحقیقات وی بر روی واکنش های شرطی شده بوده است.
وی در مشهورترین آزمایش خود با هربار غذا دادن به سگ ها، زنگی را به صدا درمی آورد و پس از تکرار چندین باره این کار، بزاق سگ ها به تدریج با شنیدن صدای زنگ آغاز به ترشح می کرد. چندان طول نکشید که مشخص شد انسان ها نیز از رفتارهایی مشابه برخوردارند و می توانند متناسب با شرایط، واکنش های شرطی را از خود نمایش دهند. دیدگاه پاولوف دریچه ای جدید را در روان شناسی و رفتارگرایی گشود و درک انسان ها را از رفتارهای خودشان متحول ساخت.
مارتین لوترکینگ
وی رویایی در سر داشت، اما آن را به شکل الهامی که نیمه شب در خواب دریافت کرده جایی ننوشت، در عوض رویای خود را در روشنایی روز جهان واقعی و در برابر دیدگان افراد بدبین و بی اعتنا دنبال کرد و جانش را بر سر آن از دست داد. در کشوری که تبعیض نژادی و برده داری بر آن حکمرانی می کرد، وی ایده خود را بدون کمک به پیش راند و به تبلیغ فعالیت ها و تظاهرات بدون خشونت پرداخت.
تمامی این ماجرا از سال 1955، زمانی که فردی به نام روزا پارکس از برخواستن از روی صندلی اتوبوس و دادن صندلی اش به فردی سفیدپوست سر باز زد، آغاز شد. 382 روز بایکوت اتوبوس توسط کینگ نقش وی را به عنوان رهبری برای سیاه پوستان آمریکایی مستحکم کرد. پس از اتمام بایکوت، وی با وجود ارعاب دولتی و فرهنگی حاکم بر جامعه، سفرهای خود را آغاز کرد تا پیامش را همه جا پخش کند.
وی در این دوران بیش از 6 میلیون مایل سفر کرده و بیش از دو هزار و 500 سخنرانی انجام داد و به تدریج توانست فرهنگ ریشه دار تبعیض نژادی را از از بین ببرد؛ به همین خاطر در سال 1964 و در سن 35 سالگی نوبل صلح را از آن خود کرد، با این همه چهار سال پس از دریافت نوبل، کینگ ترور شد اما آنچه از او به جا ماند برای همیشه الهام بخش انسان های آزادی خواه در سرتاسر جهان شد.
ریک، واتسون و ویلکینز
امروزه همه به راحتی می توانند درباره DNA و نقش بنیادین آن به عنوان سنگ بنای حیات قلم فرسایی کنند، اما پیش از این DNA یکی از رازهای بزرگ به شمار می رفت تا اینکه فرانسیس کریک، جیمز واتسون و موریس ویلکینز کشف این ساختارهای مارپیچی کوچک را آغاز کردند. این سه در سال 1962 به خاطر فعالیت هایشان در کشف ساختار مولکولی اسید نوکلئیک و اثبات اهمیت آن در ابقای اطلاعات در بدن موجود زنده، نوبل پزشکی را به دست آوردند.
پیشرفت های ژنتیکی امروز در حقیقت مدیون مطالعات این سه نفر بوده است. نکته قابل توجه نوبل این سه دانشمند، محققی دیگر به نام روزلایند فرانکلین است که کشف کرد چگونه میتوان از DNA عکاسی کرد. گروه کریک بر اساس عکس های وی توانستند در مطالعات خود موفق شوند با اینهمه دیدگاه های فرانکلین توسط شریک مرد وی نادیده گرفته شد و وی پیش از اینکه بتواند تلاش های خود را برای کمیته نوبل توضیح دهد، از دنیا رفت.
هرمان مولر
برای هر پیشرفت تکنولوژیکی، عوارض جانبی نیز وجود دارد، اما به لطف تلاش های هرمان مولر، که نوبل پزشکی 1946 را از آن خود کرد، انسان ها اهمیت تعدیل دانش خود را با استفاده از ایمنی و احتیاط درک کردند. وی نوبل پزشکی را به خاطر اثبات تأثیر پرتو ایکس در جهش ژنتیکی در بدن انسان به دست آورد.
وی در اواسط دهه 1920 مدارک قابل توجهی از جهش های ژنتیکی در بدن مگس میوه ای که تحت تأثیر پرتو ایکس قرار گرفته، گردآوری کرد که بر اساس این مدارک، جهش های ایجاد شده منجر به کاهش عمر حشره می شد. وی اطمینان داشت پرتو ایکس بر روی انسان نیز تأثیری مشابه دارد. با وجود اینکه مولر 20 سال تلاش کرد توجه عموم را به مطالعات خود جلب کند،در نهایت بمب باران های اتمی در جنگ جهانی دوم بودند که بر یافته های مولر تأکید کردند و پس از آن بود که کمیته نوبل به اهمیت مطالعات مولر پی برد.