6 دلیل برای اینکه سحرخیز نباشید
مقاله زیر 6 دلیل برای سحرخیز نبودن را به شما نشان می دهد. همچنین به شما نشان می دهد که چرا باید تصمیم خود را در مورد زمان بیدار شدن در صبح انجام دهید. من سالها در شرکتی کار میکنم که کارمندان آن زمان کاری منعطف داشتند. به این معنی که اجازه داشتیم در بازه زمانی از ساعت 6 صبح تا 10 صبح شروع به کار کنیم. من اساساً می توانستم هر زمان که بخواهم کار را شروع کنم و به پایان برسانم، به شرطی که در زمان اصلی حضور داشته باشم. این یک آزادی فوق العاده از نظر زمانبندی بود، بهویژه وقتی در نظر گرفته شود که بیشتر کارمندان باید از «۹ تا ۵» کار کنند.
با توجه به اینکه تنها درصد کمی از کار من شامل خدمات مشاوره مشتریان و تماس تلفنی با شرکت های دیگر بود، به راحتی امکان شروع کار از ساعت 6 صبح و پایان کار بین ساعت 14 تا 15 وجود داشت.
سحرخیزها موفق نمی شوند.
به همین دلیل است که بسیاری از همکاران سابق من سحرخیز شدند و سال ها به این سبک زندگی عادت کردند. در طول کارم با این شرکت، اولین تجربیاتم را در مورد سحرخیز بودن به دست آوردم که اغلب آنقدرها هم که میگفتند عالی نبود.
«زود بیدار شدن و زود خوابیدن، مرد را سالم، ثروتمند و مرده می کند.»جیمز تربر
در ادامه 6 دلیلی که مخالف سحرخیز بودن است را به شما نشان خواهم گفت؛ اما قبل از هر چیز، مهم ترین نکته ای که باید در نظر داشت:
خودتان تجربه کنید! درست مثل همیشه در زندگی، قبل از اینکه تصمیم بگیرید که زودتر بیدار شوید یا مثل همیشه از خواب بیدار شوید، باید تجربیات خود را بررسی کنید. هیچ راه یا تکنیک «نهایی» وجود ندارد که برای هر انسانی بهترین کارایی را داشته باشد. مطمئناً همیشه تکنیکی وجود خواهد داشت که برخی آن را برای خود (!) موثرترین کار می دانند، این به این معنا نیست که برای شما هم موثر است! این طور نیست و تلاش برای وادار کردن خود با محدودیتهای شخصی در یک مفهوم خاص میتواند دردناک و دلسرد کننده باشد. ویژگی های هر شخصی منحصر به فرد است و هر کسی در زمان های مختلف روز به اوج عملکرد و تمرکز خود می رسند، به همین دلیل است که من به شدت توصیه می کنم هر دو تکنیک را آزمایش کنید تا بتوانید روشی را پیدا کنید که به شما امکان می دهد بیشترین کارایی را داشته باشید. بعد از چند ماه خیلی زود بیدار شدن، به وضوح می توانم بگویم که به عنوان یک سحرخیز کارآمد نیستم. اوج خلاقیت خود را در ساعات عصر تجربه می کنم. با این حال، اگر شما یکی از خوش شانسهایی باشید که بهطور طبیعی ساعت 5 صبح از خواب بیدار میشوند یا به دلیل شیفت کاری، انتخابی ندارید که چه زمانی از خواب بیدار شوید، بهتر است مطالب زیر را مطالعه نکنید.
6 دلیل برای اینکه زود بیدار نشوید
1. خستگی در طول روز
وقتی شروع به سحرخیز شدن کردم، واقعاً در طول روز خسته میشدم، زیرا بدن و ذهنم عادت نداشت که زود به رختخواب برود. ناگفته نماند که از ساعت 5:00 تا 5:30 صبح از خواب باید بیدار می شدم. با این حال، متوجه شدم که نه تنها در طول روز خسته بودم، بلکه موقع به خواب رفتن در عصر نیز با مشکل مواجه می شدم. همچنین همکاران من که چندین سال سحرخیز بودند در طول روز علائم زیادی از خستگی را نشان می دادند. هر یک از آنها سعی می کردند به روشی متفاوت با آن خستگی مداوم کنار بیایند. برخی قهوه زیاد مینوشیدند، برخی دیگر نوشابههای انرژیزا یا کوکاکولا مینوشیدند. فقط یک اقلیت کوچک اصلاً کافئین نمینوشیدند – مثل من. یکی از همکارهای من از زمان پایان دوره کارآموزی خود یک سحرخیز بود و سعی کرد با چرت های بعد از ظهر با آن کنار بیاید، زیرا کار را بیشتر ساعت 3 بعد از ظهر تمام می کرد (او کافئین هم نمی خورد). با این حال، او تعجب می کرد که چرا به سختی به خواب می رود و در برخی روزها از بی خوابی رنج می برد.
2. کم خوابی و کاهش کیفیت خواب
برای من خیلی سخت است که شب زود به رختخواب بروم. وقتی این کار را انجام میدهم، حتی زمانی که واقعا خسته هستم، برای خوابیدن مشکل دارم. این باعث شد که من از کم خوابی رنج ببرم. کیفیت خواب من کاهش یافته بود. انگار به محض اینکه به خواب رفتم باید بلند شوم. اساساً همه چیز به این بستگی دارد که آیا شما در هماهنگی با ریتم بیولوژیکی خود زندگی می کنید یا خیر. در زمانی که زود بیدار بودم اینطور نبود.
زمان بیدار شدن شما مهم نیست، آنچه مهم است ثبات خواب شما است. به رختخواب رفتن و بیدار شدن به روشی ثابت به شما کمک می کند تا کارآمدی خود را افزایش دهید و به شما امکان می دهد نیازهای خواب خود را برآورده کنید.
3. فقدان خلاقیت، اثربخشی و تمرکز
افرادی که به دلیل شرایط اجتماعی تصمیم به سحرخیز شدن دارند، «همه همکاران من سحرخیز هستند، آنها می گویند موثر است»، معمولاً کارامدی کمتری را تجربه می کنند، زیرا آنها به ریتم زندگی خود گوش نمی دهند اما به شدت تلاش می کنند. برای تغییر این ریتم من فقط می توانم از جانب خودم صحبت کنم، اما صبح ها اصلا خلاق نیستم، می توانم متمرکز باشم، ورزش کنم و تصمیمات عاقلانه بگیرم – اما خلاق نیستم. خلاقیت من در ساعات بعدی افزایش می یابد و برخی از بهترین ایده های من در شب به وجود آمده اند.
4. سبک زندگی اجباری
رشد شخصی یک اصطلاح نسبتاً پرمفهوم و عمیق است و جنبه های مختلفی دارد، با این حال، یک چیز نباید همراه آن باشد: سبک زندگی اجباری.
دیر بیدار شدن یا بیدار شدن مانند دیگران بین ساعت 6 تا 8 صبح نباید به عنوان یک نقطه ضعف یا عادت منفی در نظر گرفته شود که باید فوراً برطرف شود. این فقط ترجیح شماست که شما در زمان هایی که به اوج تمرکز خود می رسید کار کنید. مجبور کردن خود به زود بیدار شدن با محدودیت های شخصی نه تنها خسته کننده است بلکه باعث می شود بدن شما استرس زیادی را تجربه کند. از آنجایی که یک فرد بالغ هستید، باید خودتان تصمیم بگیرید که چه چیزی برای شما مفید است، در شغل/کسب و کارتان. مهم نیست که دوستان، والدین، «متخصصان» و همکاران به شما چه می گویند.
5. اثر نامطلوب سلامتی
دانشمندان دانشگاه وست مینستر دریافتند افرادی که زود از خواب بیدار می شوند (قبل از ساعت 7 صبح) نسبت به افرادی که تمایل به خوابیدن دارند سطوح بالاتری از هورمون استرس دارند. حتی منفی تر: سطح استرس آنها در تمام روز بالا بود. در این مقاله نیازی به تاکید بر اثرات منفی استرس نیست، اما به محض اینکه استرس مزمن شود می تواند باعث سرکوب سیستم ایمنی، میگرن و افسردگی شود. سحرخیزانی که در این مطالعه شرکت کردند گزارش دادند که خلق و خوی بد و حتی دردهای عضلانی داشتند.
«بیداری زودهنگام با قدرت تمرکز بیشتر، شلوغ تر بودن و تجربه دردسرهای بیشتر در طول روز و همچنین گزارش خشم بیشتر و انرژی کمتر در پایان روز همراه بود.»
دکتر آنجلا کلو
6. باید خیلی زود بخوابید
زمانی که زود بیدار بودم، بسته به اینکه چه زمانی از خواب بیدار شوم و چه مدت میخواهم بخوابم، مجبور بودم به طرز مسخرهای زود در رختخواب بخوابم. کسی که تصمیم می گیرد ساعت 5 صبح از خواب بیدار شود، باید خیلی زود در رختخواب باشد. این به این معنی است که این فرد باید از ساعت 8 تا 9 شب در رختخواب باشد که باعث کاهش زمان فراغت شما در عصر می شود و بر زمانی که می توانید با خانواده و دوستان خود بگذرانید تأثیر می گذارد. مزایای سحرخیز بودن گران تمام می شود. شما زمان زیادی در صبح یا بعد از اتمام کار دارید، اما زمان بسیار کمتری در عصر که معمولاً با خانواده و دوستان می گذرانید، دارید.
من – در مقایسه با کسانی که زود بیدار می شوند – دیر بیدار می شوم، زیرا بین ساعت 7 تا 8 صبح از خواب بیدار می شوم. من دیر بیدار می شوم، نه تنها به این دلیل که قوانین خود را تنظیم می کنم و تجربه کرده ام زمانی که نیاز خوابم را برآورده کرده ام بهره وری بیشتری دارم، بلکه به این دلیل که نمی خواهم زمانی را که با خانواده ام و دوستانم می گذرانم را از دست بدهم – و ایده های عالی که از این گفتگوها به وجود آمده است.
شما چه زمانی از خواب بیدار می شوید و چرا؟ با خیال راحت نظر خود را در زیر بنویسید! خوشحال می شویم که در مورد تجربیات شما به عنوان یک سحرخیز یا کسی که سحرخیز نیست بشنویم.
منبع: