اگر ایده های بزرگ مان را بیان کردیم و با این 5 بازخورد منفی از سوی همکاران مان مواجه شدیم مطمئن باشیم موفق خواهیم شد.
ایده های بزرگ از محلی فرای باورهای شخصی نشأت می گیرند. باید به دوردست ها بنگریم و افکار متفاوت را آزمایش کنیم تا به نتیجه مطلوب دست یابیم. عده ای با به کار نگرفتن ذهن خود آنرا به طرز وحشتناکی بی حس و کرخت می کنند.
اگر زمان معرفی ایده های بزرگمان یکی از این بازخوردهای منفی را شنیدیم، بدانیم که موفق خواهیم شد.
همه ما در چنین شرایطی قرار داشته ایم. در جلسه ای بوده ایم که ناگهان ایده ناب و بزرگی بیان شده و افراد حاضر در جلسه را شگفت زده کرده و ترسانده و باعث شده است آنها از میز فاصله بگیرند، به موبایلشان چشم بدوزند و هزار و یک بهانه بیاورند تا آن ایده عملی نشود.
نکته اصلی این است که مردم با انجام دادن کارهای ناشناخته مشکل دارند؛ اما برندهای قدرتمند، برندهایی می باشند که بازار را متحول می کنند و این تحول معمولاً از گروه کاری شان شروع میشود. ایده ای که باعث ترس و نگرانی کارمندان و همکارانمان میشود، شاید همان ایده ای باشد که بازار را متحول میکند. وقتی ایده بزرگی را مطرح می کنیم، پاسخ های مثبت و منفی گوناگونی دریافت خواهیم کرد. برخی از پاسخ های منفی، مانند چند موردی که در ادامه به آنها اشاره می کنیم، نشان دهنده این می باشد که ممکن است ایده بزرگمان، ایده تحول بخش و مفیدی باشد:
1- “ما انجامش نمی دهیم”
این ایده آنقدر خارق العاده است که ما از پس انجام دادنش بر نمی آییم!
جمله ای کلاسیک در دنیای منفی بافی ! وقتی کسب و کار در تاریخ بشریت ابداع شد، این جمله هم همزمان متولد شد ! واقعیت این است که منظور خاصی در پس این جمله نیست، بلکه ناشی از ترسی می باشد که اعضای گروهمان به خاطر اطلاع نداشتن از چگونگی انجام دادن آن ایده دارند. ایده های بزرگ دستورالعمل اجرا نخواهند داشت، بلکه باید بررسی کنیم و بهترین روش را برای انجام دادنشان پیدا کنیم. اگر ایده ای در حد معدن طلا داشته باشیم، رهبران و برندهای بزرگ حاضرند آن را انجام دهند.
2- “این ایده ممکن است باعث شود از ما شکایت کنند”
این ایده خیلی رقابتی است و توجه رقبا را به شدت به خود جلب میکند.
این دقیقاً چیزی است که رقبایمان می خواهند. آنها دوست دارند ما این دیدگاه را باور کنیم و از اقدام به عمل و نوآوری بترسیم. ایده های تحول بخشمان را با هدف جلب توجه مشتریان رقیبمان ارائه کنیم، نه جلب توجه گروه حقوقی شرکت رقیب. به اندازه کافی تحقیق کنیم، مدرک ثبت و نوآوری داشته باشیم و خود را ضدگلوله کنیم تا کسی نتواند از ما شکایتی بکند. زمانی که رقبای بزرگمان ما را به عنوان تهدیدی برای کسب و کار خود ببینند، ممکن است تهدیدمان کنند. اما نگران نباشیم و این موضوع را به عنوان موفقیت خود در نظر بگیریم. از گرفتن وکیلی زبده نیز غافل نشویم.
3- “هیچ کس دیگری این کار را نمی کند.”
ما آنقدرها هم باهوش نیستیم. اگر دلیلی برای انجام دادنش وجود داشت، تا به حال افراد دیگری دست به کار شده بودند.
این دیدگاه ناشی از شک و تردیدهای شخصی است، اینکه آیا این ایده واقعاً جدید است یا خیر یا اینکه آیا این ایده مشکل خاصی داشته که شخص دیگری انجامش نداده است یا خیر. کسب و کارها و رهبران بزرگ آنقدر اعتماد به نفس دارند که به ایده های بزرگ اعتماد کنند و به آنها فرصت بدهند. شاید رقیبمان به این خاطر از این ایده استفاده نکرده که آن را مناسب کسب و کارش ندانسته است، یا شاید هم فکر می کرده برندهای دیگر از آن ایده بهره برده اند، یا شاید هم این ایده به طور کلی، ایده جدیدی است و به ذهن هیچ کس نرسیده است.
4- “چه ایده عجیبی!”
من متوجه این ایده نمی شوم. مردم انتظار چنین چیزی را ندارند.
لغت “عجیب” معمولاً با کلمه “غریب” به کار گرفته شده و به چیزهایی اطلاق میشود که برای مردم ناشناخته و جدید هستند. اگر کارمندان یا همکارانمان چنین نظری نسبت به ایده مان داشتند، به این خاطر است که آنها نمی دانند چطور باید ایده مان را عملی کنند. واقعیت این است که ایده های “عجیب و غریب” به سرعت مورد توجه قرار می گیرند و همین موضوع می تواند به برتری رقابتی ما منجر شده و مشتریان زیادی را به سوی ما جذب کند.
5- “احتمالا باید این ایده را با هیات مدیره در میان بگذاریم.”
این ایده خیلی بزرگی است و ما به تنهایی نمی توانیم از پس آن بربیاییم.
این نکته بسیار ساده ای است. شاید ایده خارق العاده ای برای حل مشکلات به وجود آمده در دپارتمان خود داشته باشیم. اما باید آنقدر روی آن کار کنیم و نواقص آن را برطرف کنیم تا بتوانیم آن را به راحتی با هیات مدیره در میان بگذاریم و اجازه انجام آن را بگیریم. در نظر داشته باشیم که ایده های بزرگ، ریسک های بزرگی نیز به همراه دارند. آنها را به دقت شناسایی کنیم و راه حلی برای دوری از آنها داشته باشیم.
ایده های بزرگ، ایده های ترسناکی هستند. اما همین ترسناک بودنشان است که آنها را بزرگ کرده است. زمانی که سعی کنیم نیمه پر لیوان را ببینیم و دیدگاه های منفی دیگران را به عنوان مهر تأییدی بر بزرگی ایده مان در نظر بگیریم، می توانیم چیزی خلق کنیم که هیچ گاه از خاطر مردم پاک نشود.