3 کاری که برای داشتن یک زندگی راحت تر، باید انجام دهید:
زندگی واقعا ساده است اما ما اصرار داریم که آن را پیچیده کنیم.”
کنفوسیوس
این مقاله درباره اشتباهاتی است که خودم مرتکب شده ام.
در مورد چند عادت مخرب؛ که می توانند زندگیتان را کاملا آشفته و ناکام کنند.
و درباره این است که چه کار های دیگری می توانید انجام دهید تا این عادات را با چیزهای بهتری، جایگزین کنید .
اگر فکر میکنید که زندگی را برای خودتان بیش از حد پیچیده کرده اید، همه چیز در مورد کشف سادگی در زندگی، در این مقاله است.
1. از زیاد فکر کردن، دست بردارید.
تعداد کمی از عادات اشتباه، به اندازه گیر افتادن در زیاد فکر کردن، رایج است.
من همیشه این کار را انجام می دادم.
و منجر به نقص در تحلیل شد، اقدامات کمی برای آنچه از اعماق دلم می خواستم، انجام شد و زمان و انرژی زیادی هم هدر رفت.
به جای آن چه باید کرد:
فرجه زمانیِ کوتاه تعیین کنید.
وقتی به اندازه تمام دنیا وقت دارید که چیزی را بررسی کنید، باعث می شود که زمان زیادی را صرف فکر کردن به آن موقعیت کنید.
تعیین بازه های زمانی کوتاه واقعاً برای جلوگیری از این روند مفید است، اگرچه کمی تمرین هم لازم است.
بنابراین برای تصمیمات کوچکی مانند اینکه آیا باید بروم ظرفها را بشویم یا بروم ورزش کنم، معمولاً 30 ثانیه یا کمتر برای تصمیم گیری به خودم فرصت میدهم.
برای تصمیمهای بزرگتر که قبلا فکر میکردم روزها یا هفتهها طول میکشد، مهلتی 30 دقیقه ای یا مدتی به اندازه یک روز کاری، تعیین کردم.
در موقعیتی که می دانید نمی توانید درست فکر کنید، درنگ کنید.
می دانم وقتی گرسنه هستم یا زمانی که نزدیک به زمان خوابم هست، در برابر افکار منفی و تفکر بیش از حد، آسیب پذیرتر هستم.
و بنابراین باید در آن مدت از فکر کردن به چیزهای مهم و حیاتی، دوری کنم.
و اگر این افکار منفی، هنوز ظاهر می شدند، به خود می گویم: نه نه ما اکنون به این موضوع فکر نمی کنیم.
چون می دانم که اگر کمی غذا بخورم و یا بخوابم، دوباره بهتر و خوش بینانه تر فکر خواهم کرد.
من شدیداً توصیه میکنم که موقعیت (های) خودتان را زمانی که بیشتر در معرض تفکر بیش از حد، یا بدبینی هستید، پیدا کنید. در چنین مواقعی خود را به دام بیاندازید و افکار خود را تغییر دهید.
2. کار های روزانه خود را پیچیده تر از آنچه هست، نکنید.
خیلی آسان است که در محل کار یا مدرسه، مانند بسیاری از افراد، برای گذراندن وقت خود، همان عادات قدیمی را انجام دهید.
با صرف زمان زیادی برای مشغله کاری، تعلل و استرس در تعطیلات آخر هفته یا درست قبل از یک ضرب الاجل.
به جای آن چه باید کرد:
نفس عمیقی بکشید و چیزی را که واقعاً در دراز مدت برایتان اهمیت دارد، بیابید.
ابتدا بنشینید و چند نفس عمیق بکشید تا آرام شوید و ذهن خود را متمرکز کنید.
سپس از خود بپرسید: مهمترین کاری که امروز می توانم انجام دهم چیست؟
وقتی این سوال را از خود میپرسید، به این فکر کنید که در درازمدت چه چیزی برایتان مهمتر است؟
فقط همان یک کار را بیابید
با آن یک کار شروع کنید.
اگر در انجام کاری مشکل دارید و یا معمولا با تعویق انداختن کارهایتان پیش می روید، کاری که باید انجام دهید را به قسمت های کوچکتر تقسیم کنید.
به خود بگویید: من فقط 2 دقیقه روی این کار، وقت خواهم گذاشت.
آنقدر شروع به کار را برای خود آسان کنید که مقاومت درونی ذهن شما بسیار کم باشد یا اصلاً وجود نداشته باشد.
زیرا اگر تازه کار باشید، بنا به تجربه من، ادامه دادن برای مدت طولانیتر و تکمیل آن، بسیار آسان است.
3. از پیچیده کردن بیش از حد روابط خود دست بردارید.
لذت، هیجان و شادی یک رابطه، اغلب می تواند با اشتباهات فکری ساده و رایج تا حد زیادی کاهش یابد.
دو اشتباهی که در گذشته مرتکب شدهام این است که سعی کردم ذهنها را بخوانم و با خلق داستان هایی در ذهن خودم، آن را ادامه دهم.
به جای آن چه باید کرد:
بپرسید.
تلاش برای خواندن ذهن ها معمولاً منجر به ایجاد سناریوهای ترسناکی در ذهن شما می شود.
زیرا خواندن ذهن دیگران تقریباً غیرممکن است و بسیار راحت میتوانید ترسناک ترین افکار خود را درون آن سناریو ها قرار دهید.
در عوض برای درک بهتر یکدیگر، عادت کنید که بپرسید و برقراری ارتباط را در خود پرورش دهید.
ساخته ذهنتان را زیر سوال ببرید.
داستان ساختن و بزرگ تر کردن قضایا از آنچه که هست، میتواند باعث لذت بردن شما، برای مدت کوتاهی شود.
اما در همان مدت کوتاه و بعد از آن، در دراز مدت کاملاً مضر است و به شما آسیب میزند.
بنابراین داستانی که میسازید را زیر سوال ببرید.
از خودت بپرس:
آیا این موضوع در 5 سال آینده مهم خواهد بود؟ یا حتی در 5 هفته پیش رو؟
قبل از اینکه شروع به ساختن داستان و گفتن آن به دیگران کنید، این سوال را از خود بپرسید.
مطمئناً، هنوز باید موضوع اصلی را بررسی کنید اما قبل از انجام این کار، ببینید که اصل قضیه واقعا چیست؟
تا از درگیری های بیخود، عصبانیت و جريحه دار شدن احساساتتان، جلوگیری کنید.
و فراموش نکنید که داستان های دیگران را نیز با پرسیدن همین سوال از خود، زیر سوال ببرید.
فقط به این دلیل که آنها می خواهند در ذهن خود داستان بسازند، به این معنا نیست که شما را هم باید درگیر خود کنند.
منبع: