7 مانع اصلی موفقیت و سرافرازی
همه می خواهند در کاری که انجام می دهند موفق شوند و برای آن تمام تلاششان را می کنند. بسیاری از ما مصمم به رسیدن به قله های موفقیت هستیم. در نتیجه، همیشه از خود میپرسیم که چگونه میتوانیم موفق تر باشیم و در مورد راه های مختلف برای دستیابی به موفقیت فکر می کنیم. در تلاش برای موفقیت، با روش های جالب و امیدوارکننده زیادی نیز روبرو می شویم.
اجرای عادات قدرتمند برای افزایش بهره وری به بخشی از شخصیت ما تبدیل شده است. با این حال، ما تمایل داریم یک جنبه مهم را نادیده بگیریم که برای موفقیت بسیار مهم است، گرچه به نظر نمی رسد که ما تاکید زیادی روی جواب این سوال داشته باشیم که چه چیزی مانع موفقیت می شود. در حالی که ما بر روی دستیابی به موفقیت متمرکز هستیم، از موانع احتمالی که بین ما و اهدافمان قرار دارد کاملاً غفلت می کنیم.
جالب اینجاست که ما مقدار زیادی از زمان خود را صرف رسیدن موفقیت می کنیم. از سوی دیگر، ما اصولا از خود نمیپرسیم که چه چیزی ما را از دستیابی به آن باز میدارد. در نتیجه بارها و بارها با مسائل مشابهی مواجه می شویم. وقت آن است که به این موضوع پایان دهیم. این مقاله 7 مانع اصلی موفقیت و سرافرازی را به شما معرفی می کند.
یکی از موانع رایجی که بسیاری از مردم را عقب نگه میدارد، خودگویی منفی است. همه ما آن صدای آرام را در درون خود داریم که مدام به ما می گوید چه کاری را نمی توانیم انجام دهیم. این باعث می شود که مرزهای خود را بپذیریم. به طور خلاصه این یک مانع بزرگ برای موفقیت است. اگر ندانیم که این عادت منفی چه آسیب بالقوه ای می تواند به ما وارد کند بسیار خطرناک خواهد بود.
تنها با شناسایی مشکل به عنوان آنچه که هست، می توانیم روی راه حل بالقوه کار کنیم. فقط تصور کنید که این تنها مانع اصلی نیست که ما را از موفقیت باز می دارد. ممکن است با عوامل بی شماری مواجه شویم که همگی این پتانسیل را دارند که تلاش ما برای رسیدن به موفقیت را دشوار کند.
«دوام و استقامت و پایداری با همه موانع و دلسردی ها و محالات: این است که در همه چیز انسان قوی را از ضعیف متمایز می کند.»
توماس کارلایل
همه ما طعمه عادات منفی، طرز فکرهای غیرمفید و سرگرمی های نامناسب می شویم. زمان آن است که تشخیص دهیم چه چیزی ما را از دستیابی به پتانسیل کامل خود باز می دارد. درک این موارد به شما کمک می کند تا این موانع را از مسیر موفقیت خود بردارید. پس بیایید در مورد موانع موفقیت بحث کنیم.
7 مانع اصلی موفقیت
در اینجا موانع موفقیت و کارهایی که می توانید برای غلبه بر تک تک آنها انجام دهید، آورده شده است.
1. نداشتن دیدگاه
همه در مورد اهمیت داشتن هدف صحبت می کنند. آنها می گویند: «قبل از اینکه کاری را شروع کنید، برای خود هدف تعیین کنید»؛ بنابراین ما از این توصیه پیروی می کنیم و به اهداف چالش برانگیزی که می خواهیم به آنها برسیم فکر می کنیم. ما تصمیم می گیریم که می خواهیم نمرات خوبی بگیریم، شغلی پردرآمد پیدا کنیم، ترفیع بگیریم و غیره. در نتیجه، اهداف ما روی چیزهای ملموسی مانند پول متمرکز شده است. این مانند فهرست آرزوهایی است از همه چیزهای بزرگی که می خواهیم به انجام برسانیم. اگر چیزی را می خواهید، فقط برای خود هدف تعیین کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید.
با این حال، در بسیاری از موارد هیچ چیزی وجود ندارد که ما را برای دستیابی به این اهداف تشویق کند. هیچ چیزی وجود ندارد که ما را به فراتر از محدودیت های خود سوق دهد. هیچ چیزی برای تشویق و دلگرمی ما نسبت به تلاش هایمان وجود ندارد. در نتیجه، ما انگیزه کافی برای پیگیری اهداف خود را با عزم لازم نداریم. دلیلی نیست که ما را مجبور کند تلاش های بیشتری به کار بگیریم. هیچ عاملی نیست که ما را برانگیزد تا حتی پیچیده ترین مشکلاتی را که با آن ها روبرو هستیم، حل کنیم.
چه چیزی شما را محدود می کند؟
ممکن است برای مدت معینی با اشتیاق فراوان اهداف خود را دنبال کنیم؛ اما در نهایت، تلاش های ما نیمه کاره می ماند تا زمانی که به چیزی کمتر رضایت دهیم.
این به این دلیل است که اکثر مردم یک چشم انداز اساسی برای زندگی خود ندارند. گویی آنها سعی می کنند مجلل ترین قلعه ها را بسازند بدون اینکه ابتدا پایه و اساس مناسبی را ایجاد کنند. در نتیجه، بیشتر تلاش های آنها از همان ابتدا محکوم به فنا است. وقتی از این منظر نگاه کنیم، فقدان بینش یکی از بزرگترین موانع موفقیت است.
«مجموعه کوچکی از افراد مصمم که با ایمانی تمام نشدنی به رسالت خود به کار گرفته می شوند، می توانند مسیر تاریخ را تغییر دهند.»
مهاتما گاندی
اگر یک چیز مشترک در افراد فوق العاده موفق وجود داشته باشد، این واقعیت است که همه آنها یک چشم انداز دارند. به تمام انقلابیونی فکر کنید که عمیقاً شیوه زندگی ما را تغییر دادند. تک تک آنها مصمم بودند که دنیا را به هر طریقی که شده مکانی بهتر تبدیل کنند.
اشتیاق تمام نشدنی آنها برای کمک به پیشرفت بشریت آنقدر قوی بود که علیرغم همه مشکلاتی که با آن مواجه بودند، متوقف نشدند. این به آنها کمک کرد تا دوباره روی پاهای خود بایستند، مهم نیست که چقدر زندگی آنها را به زمین زده است. طرز فکر آنها این امکان را میداد که بارها و بارها گرد و غبار را از روی لباس هایشان پاک کنند دوباره شروع کنند تا سرانجام موفق شوند.
داشتن این حس که در رسیدن به هدفی بزرگ تر مشارکت میکنید، انگیزه و پشتکار شما را به شدت افزایش میدهد. شاید یکی از قوی ترین منابع انگیزه ای باشد که می توان از آن بهره برد. این چشم انداز است که شما را قادر می سازد بر هر مانعی که بر سر راه شما قرار دارد غلبه کنید. این همان پایه ای است که می توانید با خیال راحت چارچوبی برای یک زندگی موفق بسازید.
عزم و تمرکز بالا برای موفقیت ضروری است؛ اما در نهایت، داشتن یک هدف واقعی می تواند تفاوت بین موفقیت خارق العاده و متوسط را ایجاد کند.
اگر از یک چشم انداز انگیزشی برخوردار هستید، زمانی که دیگران از قبل تسلیم شده اند به راه خود ادامه خواهید داد.
2. عدم تمرکز
ناتوانی در تمرکز درست در تلاش هایمان بر روی یک کار معین، یکی دیگر از موانع اصلی موفقیت است. زندگی مدرن ما را با مفاهیمی مانند چند کار همزمان انجام دادن و بسیاری دیگر از حواس پرتی های فریبنده اما غیرکارآمد آشنا کرده است که توجه ما را از بین می برد. در نتیجه، ما اغلب صرفاً به دلیل عدم انضباط و تمرکز لازم با مشکل مواجه می شویم. به جای تمرکز بر روی اتمام یک پروژه، هر طور که می خواهیم از پروژه ای به پروژه دیگر می پریم.
اگر از من بپرسید قطعا به شما خواهم گفت که این یکی از بزرگترین موانع موفقیت است؛ بنابراین، اکثریت قریب به اتفاق مردم تعدادی پروژه ناتمام دارند. آنها ممکن است در ابتدا این پروژه ها را قابل انجام بدانند؛ اما به محض بروز اولین پیچیدگی ها و چالش ها، آنها به سرعت وارد پروژه دیگری شدند؛ و در حالی که پریدن از یک پروژه به پروژه دیگر نسبتا راحت است، شما را به جایی نمی رساند و هیچ کمکی به موفقیت شما نخواهد کرد.
مسئله دیگری که با عدم تمرکز همراه است این است که ما تمایل داریم زمان خود را بدون فکر تلف کنیم. اگر روی رویاها و اهداف خود متمرکز نباشیم، از زمان خود به طور مفید استفاده نمی کنیم. به جای استفاده از آن برای دستیابی به موفقیت، وقت خود را با فعالیت های که زمانمان را هدر می دهند می گذرانیم که ما را به جایی نمی رساند.
اجازه ندهید عدم تمرکز مانع رشد شما شود. درعوض، سعی کنید توجه خود را بر روی انجام کاری که در دست دارید متمرکز کنید. از اولویت بندی برای رسیدگی به یک کار پس از دیگری استفاده کنید. تمام تلاش خود را بکنید تا ذهن خود را متمرکز نگه دارید؛ و مهم تر از همه، اجازه ندهید مشکلات شما را از به دست آوردن رویاهایتان باز دارد. تا زمانی که پروژه شما تمام نشده است متوقف نشوید.
بیایید به بررسی لیست موانع موفقیت ادامه دهیم.
3. فقدان اراده
خیلی ها این تصور را دارند که موفقیت به راحتی به دست می آید. حتی بیشتر، انتظار دارند که موفقیت برای آنها نسبتاً آسان باشد. چیزی که بیشتر آنها در نظر نمی گیرند این است که راه موفقیت اغلب با فداکاری هموار میشود و قطعا در طول مسیر، با مشکلات، چالش ها و موانع متعددی روبرو خواهید شد.
تصور نادرست ما از افراد موفق تا حد زیادی به این مشکل کمک می کند. وقتی به افراد فوق العاده موفق نگاه میکنیم، بلافاصله تمام دستاوردهای بزرگ آنها به چشممان می آید. با این حال، در بیشتر موارد، تمام تلاش هایی که برای تحقق رویاهای خود انجام داده اند، از چشم ما پنهان می مانند. ما می بینیم که این افراد در زندگی خود چه دستاوردهایی داشته اند، اما از فداکاری هایی که انجام داده اند، بی اطلاع هستیم. حتی بیشتر از این، ما اصلا از مشکلات و چالش هایی که آنها با آن روبرو بودند آگاه نیستیم.
به سبب این این تصور غلط، ما فاقد اراده لازم برای ادامه مسیر در مسیر موفقیت در هنگام مواجهه با سختی و شکست هستیم. فقدان اراده می تواند یک مانع چالش برانگیز برای موفقیت باشد. اگر فردی فاقد اراده باشد، فاقد قدرت ذهنی لازم برای انجام کارهایی است که برای تضمین موفقیت باید انجام شود.
شما می توانید اراده را به عنوان یک ماهیچه ذهنی در نظر بگیرید. اگر به طور منظم از آن استفاده کنید، به طور خودکار آن را تقویت خواهید کرد؛ اما اگر از آن غفلت کنید، عضله ضعیف می شود. در نتیجه، تحمل وسوسه های کوتاه مدت برای شما دشوارتر خواهد بود. ممکن است به جای تمرکز بر اهداف بلندمدت خود، تسلیم فعالیت های وسوسه انگیز شوید. به بیان ساده، اراده عبارت است از قدرت ذهنی فرد برای ایستادگی در برابر افکار و وسوسه هایی که به تحقق هدف کمکی نمی کند. مطالعات به دفعات ثابت کرده اند که اراده و کنترل بالا ارتباط نزدیکی با موفقیت و شادی بیشتر دارد.
اجازه ندهید عدم کنترل نفس و اراده، شما را از دستیابی به اهدافتان باز دارد. سعی کنید به طور مداوم سطح خود انضباطیتان را افزایش دهید. بیاموزید که با کارهای منظم اراده خود را افزایش دهید.
4. تلاش برای راضی نگه داشتن همه
در بسیاری از موارد مشکل در تصمیم گیری برای انجام چه کاری نیست. درعوض، مشکل در تصمیم گیری برای انجام چه کاری است. ما اغلب وظایف و درخواست ها را بدون بررسی کردن در همان ابتدا میپذیریم. با این حال، بدون فیلتر کردن وظایف بر اساس فوریت و اهمیت، ما ناامیدانه در تعیین اولویتهای خود گم شدهایم. این باعث میشود وظایفی را بپذیریم که ممکن است همیشه به اهداف ما کمک نکنند. در درازمدت، زمان ما به جای آنکه برای اهداف بهتر صرف شود برای انجام این وظایف که به ما کمکی هم نمی کنند از دست می رود.
به طور خلاصه، ما کارهای اضافی را می پذیریم به این امید که دیگران را به هر شکلی که امکان پذیر باشد راضی نگه داشت. ما تمایلی به رفتار خودخواهانه نداریم، به همین دلیل است که در نه گفتن به تعهدات و تکالیف مختلف تردید داریم؛ بنابراین، تلاش برای راضی نگه داشتن همه در این لیست از موانع اصلی موفقیت قرار گرفت.
اگر واقعا در راه رسیدن به اهدافمان مصمم هستیم باید از تلاش برای راضی نگه داشتن همه دست برداریم. توانایی نه گفتن برای موفقیت شما بسیار مهم است. حتی بیشتر از این، شجاعت ناامید کردن یا ناراحت کردن افراد به شما کمک می کند تا بیشتر روی چیزهایی که واقعاً مهم هستند تمرکز کنید.
آیا همیشه مهم است که همه را راضی کنیم؟ من فکر نمی کنم.
اگر یک کلید معین برای شکست وجود داشته باشد، آن تلاش برای راضی نگه داشتن همه اطرافیانتان است. به هر حال شما نمی توانید همه را راضی کنید، پس چرا بیهوده خودتان را خسته کنید؟
5. ترس
یکی دیگر از موانع اصلی موفقیت ترس است. این یکی از این موانع موفقیت است که نباید دست کم گرفت.
«ابتدا باید بر همه مخالفتهای ممکن غلبه کرد، وگرنه هرگز هیچ تلاشی نتیجه بخش نمیشود.»
ساموئل جانسون
ترس می تواند به شدت از رشد فرد جلوگیری کند. ترس ما را محدود می کند. ما را وادار می کند که مسائل معمولی را بپذیریم. ما را از فراتر رفتن از مرزهایمان باز می دارد. ترس همچنین می تواند مانع دنبال کردن رویاهایمان شود. اگر هر فرصت و چالشی به عنوان یک ریسک بیش از حد تلقی شود، ما بدون پیشرفت باقی میمانیم. ما شروع به انتخاب عادات بدی می کنیم که از انجام کارهای ضروری عقب بمانیم، تنها به این دلیل که از رویارویی با ترس های خود بسیار می ترسیم.
مانع ترس اشکال مختلفی دارد. در برخی موارد، ما به سادگی از شکست می ترسیم. در موارد دیگر می ترسیم طرد شویم؛ اما در موقعیت های دیگر ما به سادگی نمی خواهیم با ناشناخته ها مواجه شویم. هر چه که باشد، ما را از موفقیت باز می دارد.
وقتی نوبت به دنبال کردن رویاهایتان می شود، باید ریسک کنید. اگر کاری را انجام دهید که همیشه انجام میدادید، همیشه همان چیزی را خواهید گرفت که همیشه به دست آورده اید. ترس می تواند درست بین شما و موفقیت باشد. اگر یاد نگیرید با ترسها روبرو شوید و بر آنها غلبه کنید، این می تواند تبدیل به یک نقطه ضعف برای شما شود.
برای مثال، من به این نتیجه رسیدم که اصلا نیازی به ترس از شکست نیست.
شکست را به عنوان یک تجربه یادگیری امری ضروری در نظر بگیرید. این یک چالش برای شما است که برای موفقیت در کاری که انجام می دهید بیشتر تلاش کنید. بدانید که شکست به سادگی قابل اجتناب نیست. پس سعی کنید از هر شکست خود بهترین استفاده را ببرید. در نگاه اول ممکن است زمین خوردن و شکست دردناک باشد، اما اگر بخواهید از شکست های خود به عنوان پله ای برای موفقیت استفاده کنید، در درازمدت از آن سود زیادی خواهید برد.
و هرگز فراموش نكنید، بزرگترين شكست، اشتباه تلاش نکردن است.
6. ذهنیت متوسط
آیا این تلاش ما برای سرافرازی نیست که باعث میشود مدام از مرز محدودیت هایمان را فراتر برویم؟ آیا میل به تعالی چیزی نیست که ما را به حرکت نگه می دارد؟ آیا آرزوی غلبه بر متوسط بودن اصل اساسی برای دستاوردهای بزرگ نیست؟
به طور خلاصه، رضایت دادن به میانگین رشد ما را محدود می کند. این یکی از موانع بزرگ موفقیت است و انگیزه لازم برای غلبه بر محدودیت های را فراهم نمی کند.
اما لطفا منظور من را اشتباه نگیرید. متوسط بودن هیچ اشکالی ندارد. شما می توانید به عنوان یک فرد معمولی شادترین زندگی را داشته باشید. با این حال، وقتی نوبت به دستیابی به موفقیت می رسد، باید یک خط مشی مشخص داشته باشیم. وقتی به چیزهای معمولی رضایت می دهید، نمی توان به موفقیت های برجسته دست یافت.
متوسط بودن به معنای پذیرش متوسط بودن است. ذهنیت متوسط ما را به سمت زندگی با پتانسیل های دست نیافتنی سوق می دهد. اگر برای سرافرازی و تعالی تلاش نکنیم، موفقیت در کاری که انجام می دهیم بسیار دشوار است.
7. کمال گرایی
کمال گرایی قطعا می تواند مزایای خود را داشته باشد و به ما امکان می دهد استانداردهای بالاتری را دنبال کنیم. همچنین به ما انگیزه می دهد تا به طور مداوم پیشرفت های مهمی را انجام دهیم. بدون این پیشرفت ها، پیشرفت و نوآوری ممکن نخواهد بود. به همین دلیل، سطح بالای کمال گرایی می تواند بسیار مفید باشد، به خصوص در حرفه های جزئیات محور.
اما کمال گرایی نیز می تواند مانع بزرگی برای موفقیت باشد. این زمانی می تواند اتفاق بیفتد که در کمال گرایی خیلی زیاده روی کنیم. هر زمان که میل به تغییر چیزی تا زمانی که بیش از حد کامل بشود بین ما و اهدافمان قرار گیرد، کمال گرایی تبدیل به یک مشکل می شود.
تمایل ذهنی برای ساختن چیزی «فراتر از حد کمال آن» ما را از آنچه واقعاً مهم است منحرف می کند. این باعث می شود انعطاف پذیری کمتری داشته باشیم و توانایی ما برای پیشرفت های مهم کاهش یابد. لازم نیست هر کاری با بالاترین درجات کیفیت ممکن انجام شود. گاهی اوقات، زمان شما با تمرکز بر یافتن راه حل برای مشکلات مهم تر بهتر صرف می شود.
امیدوارم از این مقاله لذت برده باشید. با خیال راحت تجربیات خود را در مورد غلبه بر موانعی که شما را از موفقیت باز می دارند به اشتراک بگذارید.
پیروز باشید!
منبع: