گوش دادن به ندای درون با قانون جذب
«عقایدی که برای تفکر انتخاب می کنیم، ابزارهایی هستند جهت ترسیم تابلوی زندگی»
درون ما انسان ها نیرویی وجود دارد که اگر بخواهیم تغییری در زندگی خود ایجاد کنیم، تنها با تغییر نگرش، عوض کردن طرز فکر و فراموش کردن زندگی اشتباه خود درگذشته قادر به این تغییر فکری و روحی خواهیم بود.
آنگاه یک آگاهی درونی در ما به وجود می آید که اگر واقعا قصد دگرگونی خویش را داشته باشیم، می توانیم تغییراتی فوق العاده و شگفت انگیز در فکر، روح، جسم و به طور کلی زندگی خود به وجود آوریم. با ما همراه باشید.
صرف نظر از این که در کدام مرحله ی زندگی هستید، یا این که چه چیزهایی را برای خلق لحظات آینده آتی زندگی خود آماده کرده اید، یا این که چه اتفاقاتی رخ داده، شما همواره با توجه به آگاهی، شعور و عمل خود بهترین کار ممکن را انجام داده اید و اگر بیشتر بدانید همانند من به شکلی متفاوت و بهتر عمل خواهید کرد.
هرگز خودتان را به خاطر این که الان کجا هستید و باید کجا می بودید سرزنش نکنید، خودتان را برای این که کارها را بهتر و سریع تر انجام نداده اید، بازخواست نکنید. فقط به خودتان بگویید:
«بهترین کاری را که بتوانم انجام می دهم، باوجود این که در وضعیت نامناسبی قرار دارم، خودم را در اولین فرصت از این وضعیت خارج خواهم کرد؛ پس باید بهترین راه ممکن را انتخاب نمایم»
اگر همیشه با خودتان فکر کنید، که فردی احمق و شکست خورده هستید سرانجام دچار مشکل شده و فکرتان درگیر خواهد شد. اگر واقعا می خواهید در خودتان تغییر و تحول به وجود آورید باید اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.
در اینجا روش های آموزشی قانون ذهن را به شما آموزش خواهیم داد. تلاش می کنیم این علم را به زبانی ساده بیان کنیم تا برای همه ی شما عزیزان قابل درک باشد. این راه یکی از بهترین و جالب ترین روش ها برای تمرکز بر افکار مثبت و مناسب ترین شیوه برای شناخت حیات است. این علم راهی است برای فهمیدن این حقیقت که چگونه می توان ذهن را در خدمت زندگی و برای تکامل اعمال به کار برد.
قانون ذهن چیست؟
علاوه بر قانون های فیزیکی در جهان، قوانین روحی نیز وجود دارد. مانند قانون علت و معلول، که طبق آن هر عملی که انجام دهید، بازتاب همان عمل به شما بازمی گردد. در مورد قانون ذهن نیز باید بگوییم هنگامی که به مطلبی فکر کرده یا در مورد موضوعی صحبت می کنیم، همین فکر و سخن بر اساس قانون ذهن از ما خارج شده است و دوباره در قالب یک تجربه به ما برگشت داده می شود.
افکار سریع به ذهن وارد می شوند و از آن عبور می کنند، پس نظم و ترتیب دادن و کنترل کردن آن ها در آغاز فرآیند تفکر کار ساده ای نیست. در حالی که دهان، مسئول بیان افکار است و بسیار کندتر از آن ها کار می کند. با این حال اگر می توانیم با گوش دادن و دقت کردن در حرف هایی که می زنیم و اصلاح آن ها با حذف کلمات منفی، به افکار خود شکل و انعطاف موردنظر را بدهیم.
کلمات مثبت قدرت شگفت انگیزی دارند
در کلمات قدرت شگفت انگیزی وجود دارد که متاسفانه تنها تعداد کمی از این قدرت و اهمیت آن آگاهی دارند. کلمات زیربنای بسیاری از اتفاقات زندگی ما هستند و ما همواره آن ها را به زبان می آوریم بدون آن که درباره روش بیان کلماتی که گفته ایم، فکر کنیم. به همین خاطر به کلماتی که در سخنان خود به کار می بریم کم توجه هستیم و در اکثر اوقات منفی گویی می کنیم. زیرا هیچ وقت یاد نگرفتیم که افکار قدرت خلاق دارند و می توانند در شکل گیری زندگی روزمره نقش اساسی ایفا کنند.
گفتگوی درونی خود را اصلاح کنید!
همه ی ما از دوران کودکی تاکنون بدون این که بخواهیم، در ذهنمان چنین نقش بسته که اگر می خواهیم مورد قبول قرار گیریم و مورد علاقه دیگران باشیم، باید کارهای مشخصی را انجام دهیم، در حالی که شاید آن کارها با ارزش های مورد قبول ما مرتبط نباشند! درنتیجه این تصور در ما به وجود می آید که فقط در صورتی که کارها و اعمال خاصی را انجام دهیم، می توانیم موردپسند دیگران قرار بگیریم و از طرف آن ها پذیرفته شویم.
این سخنان ساده و پیش پا افتاده همان حرف ها و گفتگوهای درونی هستند. در اصل همان روشی هستند که ما با خودمان ارتباط برقرار می کنیم. لحن و چگونگی گفت و گوی درونی بسیار اهمیت دارد، زیرا زیربنا و اساس لحن، صحبت ما با دیگران را تشکیل می دهد. این فرآیند، فضایی را در ذهن ایجاد می کند که تشکیل دهنده برخوردها و تجربیات ما از زندگی است. اگر زندگی خود را کم اهمیت جلوه دهیم دنیا برایمان کوچک خواهد شد، و اگر خودمان را دوست داشته باشیم و خویش را ستایش کنیم زندگی به لحظاتی جذاب و زیبا تبدیل می شود.
قدر ما، از مسئولیت پذیری ما در زندگی حاصل می شود. چه بپذیریم چه نپذیریم، ما مسئول تمام و کمال زندگی خودمان هستیم! اگر می خواهیم مسئولیت زندگی مان را به بهترین شکل در دست بگیریم باید مسئولیت زبانمان را نیز قبول کنیم. کلمات و جملاتی که استفاده می کنیم تبیین کننده ی امتداد و رسایی افکار ما هستند. بنابراین یکی از ابزارهای فهم میزان مسئولیت پذیری افراد، چگونگی استفاده آن ها از زبانشان است.
پس به آنچه می گویید بیشتر دقت کنید. با خود عهد کنید از کلمات و عبارات منفی استفاده نکنید، و اگر در جایی داستان منفی شنیدید آن را برای کسی بازگو نکنید. داستان مثبت که بسیار ارزشمند هستند را برای همه تعریف کنید.
از به کارگیری کلمه «باید» دوری کنید! افرادی که بیش ازحد از کلمه ی «باید» استفاده می کنند، زندگی خشک و کم تنوعی دارند به گونه ای که خودشان بعضی اوقات تعجب می کنند، که چرا نمی توانند از شر بعضی حالات و روحیات خود رهایی یابند و به حالت عادی بازگردند.
کلمه «مجبورم» را نیز از دایره واژگان خود پاک کنید. با این کار از بسیاری از فشارهایی که بر خود تحمیل می کنید. رها خواهید شد. به این دلیل که وقتی می گویید من مجبورم این کار را انجام دهم! به روان و وجود خودتان در قبال انجام آن کار استرس و فشار سنگینی وارد می کنید.
حال بیایید به جای استفاده از کلمه ی مجبورم از عبارت «من ترجیح می دهم» استفاده کنید. این عبارت تاثیر ذهنی تازه ای در شما به ایجاد کرده و از حجم فشارهای نامناسب عصبی شما می کاهد. تمام کارهایی که در زندگی انجام می دهید، همگی بر اساس انتخاب و ترجیح دادن آن کار و فعالیت به سایر کارها است.
گاهی اوقات از کلمه «ولی» استفاده می کنید. مثلا می گویید می خواهم به محل کارم بروم ولی … همین کلمه ولی سبب می شود به دو جهت متضاد سوق پیدا کنید، یعنی به خود پیام های متناقض بدهید. بدون شک این راه استفاده از کلمات برای ضمیر درونی ما مشکلات و پیچیدگی هایی را به وجود خواهد آورد. بنابراین به طرز استفاده از کلمه «ولی» توجه بیشتری کنید.
«یادت نره» عبارت دیگری است که باید در مورد آن تجدیدنظر کنید. بیشتر اوقات وقتی به خودتان می گویید: «یادت نره این کار را انجام بدی» چه اتفاقی می افتد؟ دقیقا همان کار را فراموش می کنید. در حالی که ما واقعا می خواهید به یاد داشته باشید ولی در عوض آن را فراموش می کنید. پس از این به بعد بگویید «لطفا این کار را یادت باشه».
ادامه دارد …