10 کاری که در روزهایی که میخواهید تسلیم شوید، باید انجام دهید.
وقتی در تنگنا هستیدو همه چیز بر خلاف میل شما پیش میرود تا زمانی که به نظر میرسد نمیتوانید یک دقیقه بیشتر تحمل کنید، تسلیم نشوید، زیرا مکان و زمانی است که جزر و مد تغییر میکند.
هریت بیچر استو
بعضی روزها آسان و پر از الهام هستند.
بعضی روزها فقط روتین هستند.
و در برخی از روزها ممکن است با خود بگویید: «من تسلیم می شوم».
ممکن است احساس کنید که میخواهید بخاطر … تسلیم شوید.
- عادت جدیدتان، برای ورزش کردن یا تغدیه سالم تر.
- کسب و کار کوچک یا وبلاگ خود را به این دلیل که شما نتیجه دلخواهتان را نگرفته اید.
- احساس بهتری نسبت به خود دارید .
- قرار گذاشتن به این دلیل که به نظر نمیرسد فرد مناسبی را پیدا کنید یا اصلاً نمیتوانید قرار ملاقات خوبی داشته باشید.
پایان دادن به چنین موقعیت هایی، بخشی طبیعی از ایجاد تغییرات مثبت، در زندگی است.
اما زمانی که می خواهید تسلیم شوید، اینکه چه کاری انجام می دهید، تعیین کننده مسیر زندگی شما خواهد بود.
در مقاله امروز میخواهم 10 چیز را به اشتراک بگذارم که به من کمک کرد تا در آن روزهای سخت، ادامه دهم و یا مسیرم را تغییر دهم.
- از انتظاراتی واقع بینانه، استفاده کنید.
این یکی برای من خیلی مهم بوده است.
با گوش ندادن به تبلیغاتی که به شما نوید نتایج سریع را می دهد، به انتظارات واقع بینانه برسید.
نه با گوش دادن به کمال گرایی (از طرف اطرافیان یا حتی خودتان) که اجازه اشتباه یا شکست را به شما نمی دهد.
با گوش دادن به افرادی که به جایی که می خواهید برسید، رسیده اند، به انتظارات واقع بینانه برسید.
به افرادی که میدانند چه چیزی نتیجه میدهد و موانع راه را میدانند، گوش دهید. آنها میتوانند به شما بگویند که سفر شما چقدر طول میکشد.
احتمالاً نقشه دقیقی دریافت نخواهید کرد.
اما چیزهایی که مردم می توانند شخصا یا از طریق کتاب ها و وبلاگ ها به شما بگویند، می تواند راهنمایی بزرگی باشد.
- به خود یادآوری کنید که چرا این کار را انجام می دهید.
از دست دادن تصور، در زندگی روزمره و پرمشغله آسان است.
اما اگر حس کردید که دارید تسلیم میشوید، سعی کنید دوباره با هدفتان از انجام آن کار، ارتباط برقرار کنید.
- به یاد داشته باشید: تاریک ترین هوا، هوای قبل از طلوع آفتاب است.
این طرز فکر به من کمک کرد تا زمانی که شرایط بسیار دشوار است و میخواهم تسلیم شوم و به خانه بروم، تاب بیاورم.
چون به آن باور پیدا کردم.
زمانی که به نظر می رسید همه چیز در وبلاگ و تجارتم، در زندگی عاشقانه بسیار بد بود و یا به طور کلی وقتی انگیره ام پایین بود، همیشه این اتفاق می افتاد.
احتمالاً به این دلیل که قرار گرفتن در آن نقطه پایین من را مجبور میکرد که چیزی را در روش کارم تغییر بدهم.
شاید به این دلیل بود که به راهم ادامه دهم.
به نظر می رسد که زندگی نوعی تعادل دارد.
اگر به جای تسلیم شدن و انجام هیچ کاری، فقط به قدم برداشتن ادامه دهم، همیشه یک اتفاق خوب رخ می دهد.
دیدن این چرخه، به خودی خود باور من را به اقدام و ادامه راه، حتی در روزها یا هفته های سخت، تقویت کرد.
حتی زمانی که همه چیز بسیار سخت به نظر می رسد، بازهم کمی تو را آسوده خاطر میکند.
- دوباره با اصول ارتباط برقرار کنید.
هنگامی که به یک پستی یا یک مدت سخت و طولانی روبرو میشوم، یکی از چیزهایی که به من کمک میکند، ساده کردن همه چیز و ارتباط مجدد با اصول اولیه است.
به راحتی میتوان تحت تأثیر همه اطلاعات موجود در مورد هر تغییری که می توان در زندگی ایجاد کرد، در هم شکست.
که می تواند منجر به سردرگمی و تلاش مضاعف برای انجام چندین کار در یک زمان شود.
در این مواقع، ساده کردن میتواند مفید باشد.
تا فقط روی چند یا یکی از اصول اساسی تمرکز کنم.
مثلا برای بهبود مهارتهای اجتماعی، این اصول، حفظ نگرش مثبت و داشتن ارتباط با دیگران بود.
- بیشتر یاد بگیرید و البته درست!
ارتباط مجدد با اصول اولیه به خوبی نتیجه میدهد.
اما گاهی اوقات، در طول یک مدت سخت یا زمانی که احساس میکنم در سختی گیر کردهام، تغییر مسیر میتواند همه چیز را بهتر کند.
یعنی بررسی اینکه چگونه کارهایم را انجام میدهم، چه نتایجی به همراه میآورند و آن را با روش افرادی که قبل از من این مسیر را رفته اند، مقایسه کنم و با خودم صادق باشم و اعتراف کنم که شاید یکی دو بخش کوچک از کارهایی که انجام میدهم چندان خوب نتیجه نمیدهند.
و برای مدتی کارهایی که دیگران در گذشته انجام داده اند را جایگزین کارهای خود کنید که ببینید آیا این کار بهتر است یا خیر.
حتی اگر به این معنی باشد که باید از منطقه امن خود خارج شوید
- به خود بگویید: فقط برای امروز!
این عبارت، درس کوچکی است که از برایان تریسی گرفتم و اغلب، زمانی که با یک عادت جدید، روز بدی را سپری می کنم از آن استفاده می کنم.
با خودم می گویم: فقط برای امروز XX می کنم!
و XX رو با کارهایی که میخواید امروز انجام بدید، جایگزین کنید، مثل ورزش کردن و بعد با مهم ترین کار شروع کنید یا یک ناهار سالم بخورید.
با گفتن اینکه امروز، فقط باید این کار را انجام دهم، از بار ذهنی دفعات گذشته و زمان های آینده که آن را انجام خواهم داد، رها می شوم.
بنابراین کار بسیار سبک تر می شود و مقاومت درونی هم از بین می رود.
به علاوه، به من یادآوری می کند زمانی که دارم روی تغییر یک عادت، صرف می کنم، برای بقیه عمر هم به این شکل نیست.
پس از 30 روز یا بیشتر، این عادت به صورت خودکار خواهد بود، بنابراین این کاری نیست که من مجبور باشم برای چند سال یا دهه آینده، انجام دهم.
و وقتی فردا می آید، دوباره روز خوبی با مقاومت کمتری خواهم داشت و به احتمال زیاد احساس می کنم که دوباره کار را انجام دهم.
- با افرادی که در اطرافتان هستند، ارتباط برقرار کنید (و انگیزه خود را دوباره شارژ کنید)
وقتی موانع غیرقابل عبور به نظر میرسند یا انرژی لازم برای مقابله با یک مانع دیگر را ندارید، یکی از چیزهایی که میتواند خیلی کمک کننده باشد، این است که در مورد آن صحبت کنید.
مثلا میتوانید با همسر، دوست یا پدر و مادرتان در این مورد صحبت کنید.
تخلیه کردن و همچنین روشن کردن همه چیز برای خودم، در حالی که شخص دیگری به حرف هایم گوش میکند و یا در مواقعی که نیاز دارم، توصیه های سطح بالا و مبتنی بر تجربه دریافت کنم، انرژی و انگیزه من را دوباره پر می کند.
اگر در این زمان با پیدا کردن کسی که بشود با او صحبت کرد، مشکل دارید – یا افرادی که در زندگی شما هستند در درک یا کمک به شما، شایسته نیستند – ب می توانید به دنبال گروه های حمایت کننده در فیس بوک یا سایر گروه های آنلاین باشید.
- به گذشته نگاه کنید و پیشرفتتان را جشن بگیرید.
وقتی احساس می کنید که می خواهید تسلیم شوید، در هم شکسته اید و خسته هستید، به راحتی می توانید دیدگاه اوليه خود را نسبت به آنچه تاکنون انجام داده اید، از دست بدهید.
چیزهایی که یاد گرفته اید، مراحلی که طی کرده اید و موانعی که بر آنها غلبه کرده اید.
زمانی که می خواهید تسلیم شوید به این چیزها فکر کنید.
قدردان خود باشید و از کارهایی که تاکنون انجام داده اید برای حرکت به سمت هدف خود تجلیل کنید.
قدر خود را برای تلاشی که کرده اید، بدانید.
این به شما کمک می کند یک بار دیگر دیدگاه خود را به دیدگاهی خوش بینانه تغییر دهید و قدم بعدی که می توانید برای ادامه حرکت رو به جلو بردارید را، بیابید.
- فقط کمی خود را شل کنید و کمی استراحت کنید.
بله ممکن است به نظر برسد که شما فقط می خواهید تسلیم شوید.
اما بر اساس تجربه من، گاهی اوقات ممکن است به این معنا باشد که کار زیادی انجام داده اید یا سعی کردید به یک برنامه خیلی خوش بینانه، پایبند باشید و به استراحت نیاز دارید.
بنابراین وقتی این اتفاق می افتد، به بدن و ذهن خود گوش دهید.
چند ساعت یا چند روز مرخصی بگیرید. استراحت کنید، ریکاوری کنید و همه چیز، پروژه یا هر چیزی را در این مدت، فراموش کنید.
این کال می تواند احساسات شما را به مقدار قابل توجهی تغییر دهد و باتری شما را شارژ کند.
- ببینید آیا زمان آن رسیده که این کار را ترک کنید و چیز دیگری را امتحان کنید؟
گاهی وقت تسلیم شدن نیست. اما ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که کاری که انجام می دهید را رها کنید و چیز دیگری را امتحان کنید.
اگر دوست دارید تسلیم شوید یا خیلی حوصله ندارید، اگر در مورد تغییر یا مسیر فعلی خود هیچ اشتیاق، هیجان یا کنجکاوی واقعی را احساس نمی کنید، این دو سوال را از خود بپرسید:
- آیا این کار را به این دلیل انجام می دهم که واقعاً آن را می خواهم؟
- یا به این دلیل این کار را انجام می دهم که کسی به من گفته است یا به نظر می رسد بسیاری از افراد اطراف من، آن را انجام داده اند یا برای آن تلاش میکنند؟
با این حال، دانستن آنچه می خواهید قبل از شروع کار آسان نیست. ممکن است لازم باشد قبل از یافتن مسیر مناسب خود، مسیرهای مختلفی را امتحان کنید.
و فقط به این دلیل که به نظر می رسد همه اطرافیان شما دویدن را دوست دارند، به این معنی نیست که شما باید آن را دوست داشته باشید یا عادت به ورزش منظم را کنار بگذارید.
به جای آن پیاده روی، دوچرخه سواری، بازی بدمینتون یا تنیس روی میز را امتحان کنید. روش جدیدی را برای انجام آنچه می خواهید، امتحان کنید و ببینید که آیا این روش برای شما مناسب تر و لذت بخش تر است یا خیر.