تفکر نقادانه در کسب و کار چه اهمیتی دارد؟
مدیران کسب و کار مانند قلب تپنده آن کسب و کار اند. هر فکر و تصمیمی که مدیران برای کسب و کار داشته باشند در نهایت آینده کسب و کار را دگرگون خواهد کرد. یکی از این موارد که اهمیت زیادی هم دارد، تفکر نقادانه در کسب و کار است.
مدیران هر کسب و کار پیشرفت فردی خود را در راستای پیشرفت سازمان دیده و برای آن برنامه ریزی و کار می کنند. مدیرا مسئول رسیدگی به امور و کارهایی هستند که در سازمان در حال انجام بوده و اگر مشکلی در انجام وظایف وجود داشته باشد، برای حل آن اقدام می کنند.
برخی مشکلات در پس کارهایی هستند که کامل به نظر می رسند. این مشکلات نیازمند مدیرانی دقیق هستند که دیده شوند. در اصل این سبک تفکر نقادانه است که به مدیران کمک می کند کارها را به درستی پیش برده و هر مشکل ریز یا درشتی را تشخیص دهند.
حال ممکن است در ذهن شما سوالاتی درمورد تفکر نقادانه پیش بیاید. همچنین ممکن است فکر کنید که اصلا آیا این تفکر را در درون خود دارید یا نیاز است که آن را پرورش دهید. همچنین اهمیت این تفکر هنوز برای شما مبهم است. در این مقاله همه این موارد را بررسی می کنیم.
تفکر نقادانه چیست؟
قبل از آنکه بخواهیم درمورد اهمیت تفکر نقادانه در کسب و کار صحبت کنیم، بهتر است بدانید که اصلا این تفکر چیست و به چه معناست. دانستند در مورد این تفکر به شما کمک می کند که آن را در خودتان تشخیص دهید. در عین حال اگر نیاز باشد آن را تقویت کنید.
تفکر نقادانه سبکی از فکر کردن است که در آن فرد سعی دارد موضوع مورد نظر را به درستی مورد بررسی قرار داده و سوالات درستی از آن بپرسد. یعنی اطلاعات مورد نیاز را از سوالات درستی که می پرسد کسب کنند. رکن اصلی در این تفکر، سوالاتی است که فرد می پرسد یا پاسخ می دهد.
فرد در این سبک تفکر سعی دارد به کمک سوالاتی که درباره ابعاد مختلف هر موضوع می پرسد، آن را از همه جهت مورد بررسی قرار دهد. در نهایت اطلاعات فراوانی را کسب کرده و بین این اطلاعات رابطه ای معنادار برقرار کند.
به عبارت دیگر، تفکر نقادانه عبارت است از توانایی تصمیم گیری یا پیدا کردن راه حل برای مشکلات بر اساس اطلاعات و شواهد منطقی، کنار گذاشتن احساسات و استدلال منطقی این اطلاعات. این سبک از تفکر باعث می شود که فرد بتواند تصمیم درستی را بگیرد.
زمانی فرد می تواند این سبک از تفکر را در درون خود پرورش دهد که بتواند بر احساسات خود غلبه کرده و بدون هیچ احساسی تصمیم درستی بگیرد. این تصمیم باید بر اساس اطلاعات دقیق و درستی باشد که از موضوع کسب کرده و بین آن ها ارتباط درستی برقرار کرده باشد.
اهمیت تفکر نقادانه در کسب و کار
همیشه همه اطلاعاتی که از کارکنان یا بررسی های خودمان دریافت می کنیم، کامل و دقیق نیست. همچنین داشتن داده به تنهایی نمی تواند راه حل مشکلات را به شما نشان دهد. برقراری ارتباط درست بین داده های موجود است که اطلاعات را از حالت عادی به حالتی فعال و موثر تبدیل می کند.
در مسائل کسب و کار بیشتر کارها بر اساس اطلاعات و شواهد مالی بوده و باید تصمیمات به دور از احساسات و امیال شخصی گرفته شود. در راس هر سازمانی، مدیر آن سازمان قرار دارد. پس کسی که مسئولیت گرفتن این تصمیمات را دارد و موفقیت سازمان به او وابسته است، مدیر است.
مدیر زمانی می تواند کسب و کار را به سمت پیشرفت هدایت کند که تصمیمات منطقی بگیرد. ممکن است در مسئله ای مدیر احساس کند که منافع شخصی خود یا یکی دیگر از کارمندان با منافع سازمان در تضاد است. این شرایط همان شرایطی است که اهمیت تفکر نقادانه مشخص شده و مدیر بایستی به دور از احساسات تصمیم بگیرد.
نمی توان به کمک احساسات درونی موفقیت های مالی را به همراه داشت. احساسات هر فرد وابسته به منافع خودش است. پس به همین دلیل است که همواره لازم است مدیر این سبک تفکر را در خود پرورش دهد. در ادامه دلایلی که تفکر نقادانه در کسب و کار اهمیت دارد را بررسی می کنیم.
اگر در ابتدای مسیر مدیریت کسب و کار باشید، یادگیری تفکر انتقادی سرمایه گذاری بلندمدت است
سرمایه گذاری تنها به معنای تزریق پول به کسب و کار برای شروع آن نیست. سرمایه گذاری چیزی فراتر از مسائلی بوده و شامل مسائل معنوی نیز می شود. این که شما به عنوان صاحب کسب و کاری بدانید در چه شرایط چه کاری می تواند موثر باشد و شما را از مشکل رها سازد یکی از این موارد است.
همانطور که پیشتر گفتیم، تفکر انتقادی فرایند دریافت اطلاعات و ارزیابی آن از روش های منطقی و مختلف بوده که در نهایت باید به تصمیم گیری آگاهانه ختم شود. این فرایند، مهم ترین وظیفه رهبران کسب و کار بوده که در نهایت به موفقیت در شرایط سخت ختم خواهد شد.
علاوه بر این شرایط مالی و مشکلاتی که کسب و کارها هرروز با آن روبرو می شوند، همواره سخت تر می شود. سرعت این تغییرات نیز بر سختی این شرایط می افزاید. این هنر صاحبان کسب و کار برای مدیریت بحران است که در نهایت باید به پیشرفت ختم شود.
در دنیای تجارت رهبران مجبورند هرروز انتقادی فکر کنند، زیرا آن ها باید تصمیمات پرخطری بگیرند. خطر این تصمیمات از آن جهت است که پتانسیل بالایی برای تاثیرگذاری بر عملکرد سازمان، شهرت آن و معیشت کارکنانی را که در آنجا کار می کنند، دارد.
پس اگر در رده های بالا یا متوسط مدیریتی هستید و مسئولیت زیادی روی دوش شماست، از تفکر نقادانه در کسب و کار غافل نشوید. این تمام آن چیزی است که برای انجام هرچه بهتر و کامل تر کارهایتان به آن نیاز دارید.
تفکر انتقادی به شما در حل مشکلات کمک می کند
چه در سازمان ها و چه در زندگی شخصی، مشکلات عضو جدایی ناپذیر روند رشد و پیشرفت است. یعنی اگر احساس می کنید که مشکلی وجود ندارد، یعنی شما مسیر رشد فردی یا سازمانی خود خارج شده و به شرایط ثابت و معمولی عادت کردید.
حال درمورد مشکلاتی که در سازمان ها وجود دارد، به عنوان مدیر و سرپرست سازمان مهم است که بتوانید با تفکر نقادانه در کسب و کار و مشکلات آن، به مسائل موجود رسیدگی کنید. مسائل را به طور کامل و دقیق بررسی کنید و ارتباطی را بین این مسائل پیدا کنید که برایتان راه حلی به همراه داشته باشد.
برای مثال اگر کارمندی در کار خود ضعیف عمل می کند، تفکر نقادانه مدیر کسب و کار را برای بررسی کامل این مشکل تحت تاثیر قرار می دهد. مدیر به دنبال این دلیل این مسئله بررسی می کند که آیا این کارمند با مشکلی شخصی دست و پنجه نرم می کند یا دلیل کم کاری او مسائلی است که در محیط کار وجود دارد؟
زمانی که مدیر بتواند دلیل این مشکل را پیدا کند، بهتر می تواند بین عملکرد ضعیف وی و مشکل موجود، ارتباط برقرار کند. همچنین پس از برقراری ارتباط بین این مسائل، برای آن راه حلی را پیدا می کند. اگر کارمند نیاز به دریافت آموزش های لازم داشته باشد، به جای رها کردن یا اخراج وی، به او فرصت دوباره می دهد.
اگر طرز تفکرتان به صورت نقادانه باشد، شما می توانید با دید وسیع تری به مسائل نگاه کنید. همچنین می توانید چندین راه حل جایگزین برای یک مشکل پیدا کنید. اگر یکی از راه حل هایی که داشتید جواب نداد، نگران هیچ موضوعی نخواهید بود. با بررسی همه راه ها اطمینان حاصل می کنید که بهترین گزینه برای موفق شدن را انتخاب کرده اید.
تفکر انتقادی مدیران کسب و کار را قادر می سازد که به طور موثر ارتباط برقرار کنند
در هر جامعه، سازمان یا کسب و کاری، ارتباط چیزی فراتر از تبادل اطلاعات است. یعنی برقراری ارتباط تنها به بررسی میزان پیشرفت در مسائل و دریافت اطلاعات از آن نیست. بلکه ارتباط موثر ارتباطی است که قابلیت بررسی این اطلاعات را هم داشته باشد.
استفاده موثر از این مهارت نیازمند درک نیازهای دیگران در رابطه موجود، پیش بینی چگونگی واکنش آن ها با اطلاعاتی که خواهید داد و تعیین بهترین راه برای ایجاد بهترین کانال ارتباطی با توجه به این مسائل است. به عنوان مدیر کسب و کار، با همکاران، مدیران بالاتر و پایین تر خودتان، تیم خود، سایر کارمندان و مشتریان ارتباط خوبی برقرار خواهید کرد.
وقتی تفکر نقادانه در کسب و کار را از ذهن خود خارج کرده و با نوشته ها یا کلامتان با دیگران در اشتراک بگذارید، می توانید دیدگاه های جدید و متفاوت کسانی که با آن ها در ارتباط هستید را به اطلاعات خود اضافه کنید. یعنی می توانید چند راه حل را برای مشکلات موجود داشته باشید.
تفکر انتقادی به شما کمک می کند که با افراد مختلف در سطوح متفاوت با خودتان ارتباط برقرار کنید. همچنین این امکان را به شما می دهد که در ارتباطات خود، استراتژی مبتنی بر درک متقابل ایجاد کنید. این موضوع در نهایت منجر به تبادل شفاف تر و موثرتر اطلاعات در سازمان می شود.
ارتباطات موثر، قوی و اصولی نه تنها بهره وری افراد و در نهایت کسب و کار را بهبود می بخشد، بلکه تضمین می کند که کارکنان در آن کسب و کار مورد تایید بوده، کارشان مورد توجه مدیران و همگان است و در نهایت احساس تایید و احترام در سازمان را تجربه می کنند.
تفکر نقادانه بحران را به فرصت تبدیل می کند
به همان اندازه که وجود مشکلات کوچک و درشت در هر سازمان غیرقابل انکار است، رویارویی با بحران نیز به همین صورت است. یعنی چه شرایط را مدیریت کنید و چه آن ها را رها کنید، بحران چه در شرایط درونی و چه در شرایط بیرون به سمت سازمان خواهد آمد.
برای همه این بحران ها نمی توان از پیش برنامه داشت و حاضر شد. در این شرایط است که اهمیت تفکر نقادانه در کسب و کار دوچندان می شود. این تفکر تنها مختص به مدیران و رهبران نیست و بهتر است همه اعضای سازمان با همین دید به مسائل نگاه کنند.
برخی از بحران ها نه تنها برای کسب و کار شما، بلکه برای تمام کسب و کار های همکار و رقیب شما رخ خواهد داد. در این شرایط است که تفکر نقادانه رهبران و کارکنان سازمان می تواند شرایط بحرانی را به فرصتی برای پیشرفت تبدیل کرده و موفقیت را در شرایط غیرممکن، ممکن سازد.
سعی کنید در مسائلی که با آن روبرو می شوید، از کارکنان دیگر نیز نظر بخواهید. اگر بتوانید این ارتباط را با همکاران خود برقرار کنید، شانس شما در پیدا کردن ایده ها و راه حل های جدید و موفق، چندین برابر خواهد شد.
چرا که کارکنان در بطن مسائل هستند و ممکن است یکی از کارکنان بتواند بهتر از شما ابعاد مختف بحران را بررسی و ارتباط سازنده را بین آن ها برقرار سازد. همچنین به دلیل ارتباط روزانه کارکنان با کارها، می توانند خلاقیتشان را با مهارت های خود ادغام کرده و بهترین راه را به شما نشان دهند.
جمع بندی
اگر موفق شدن در کنترل امور کسب و کارتان برایتان مهم است، در مشکلات چیزی پیدا نخواهید کرد. همه چیز در ذهن شما اتفاق می افتد. به جای توجه به اطرافتان، ذهن خود را بررسی کنید. طرز تفکر شما همان چیزی است که در نهایت بر رفتارها و تصمیمات شما تاثیر می گذارد.
این که شما چگونه به مسائل نگاه می کنید، اولین مورد موثر در تصمیمات شماست. عامل موثر دیگر در موفقیت شما، نحوه بررسی و آنالیز اطلاعاتی است که از محیط خود کسب کرده اید. این مرحله بسیار مهم است. چرا که شما باید بتوانید ارتباط درستی را بین مسائل کسب کنید که بتوانید آن ها را حل کنید.
یکی از طرز تفکراتی که می تواند به پیشرفت شما کمک کند، تفکر نقادانه در کسب و کار است که به طور مفصل در این مقاله آن را بررسی کردیم. آن را در خود پرورش دهید و به آن توجه کنید.
منبع: