۶ سوالی که قبل از تسلیم شدن باید از خود بپرسید
گاهی اوقات انسان ها به دلایل منطقی تسلیم میشوند؛ تعداد زیادی پروژه همزمان ممکن است ناعاقلانه باشد و به شما در ابعاد شخصی، حرفه ای یا مالی ضربه وارد کند. در دیگر مواقع افراد ممکن است از ادامه مسیر دست بکشند زیرا از ادامه دادن به هراس افتاده اند و تصمیم آسان تر برای آنها تسلیم شدن است. درک واضحی از تفاوت بین این دو نوع تسلیم شدن به شما برای گرفتن تصمیمات عاقلانه کمک میکند.
برای اینکه تصمیم بگیرید آیا زمان تسلیم شدن در پروژه ای فرا رسیده یا خیر باید این شش سوال را از خود بپرسید:
- چه چیزی باعث میشود شما بخواهید از همه چیز دست بکشید؟
این موضوع حیاتی است که دلیل اصلی خود برای توقف و دست کشیدن را بیابید. اگر شما نمتوانید دلیلی واضح را بیابید شرایط را نزد خود تجزیه کنید. همان گونه که هنگام تهیه لیست کارهایی که باید انجام دهید عمل میکنید، همه چیز را به اجزای تشکیل دهنده خود تجزیه کنید تا تک به تک بتوانید آنها را بررسی کنید.
اکنون مشخص کنید که چه چیزی بیشترین استرس، ترس و وحشت را در درون شما به وجود می آورد. مععولا چالش بر انگیز ترین چیزی که در تجزیه خود آن را می یابید همان چیزی است که اکنون بیشترین تلاش خود را بر روی آن متمرکز کرده اید. یا انکه ممکن باشد یک موضوع گذرا باشد. در هر صورت، هنگامی که دلیل اصلی خود را برای تسلیم شدن یافتید میتوانید به سوال بعدی پاسخ داده و تصمیمات آگاهانه ای را اخذ کنید.
- آیا دلیل خوبی برای تسلیم دارید؟
شما باید باید به این درک در نزد خود برسید که آیا از سر قدرت و روشن بینی است که تسلیم میشوید یا از سر ضعف.
هزران دلیل منطقی و خوب برای دست کشیدن وجود دارد؛ مثلا ممکن است کاری که در حال انجام آن هستید در طولانی مدت تاثیر منفی احساسی بر شما داشته باشد یا اینکه بدانید با وقتی که صرف آن میکنید میتوانید کارهای مفیدتری انجام دهید. همچنین دلایل بد زیادی نیز برای تسلیم شدن وجود دارد؛ مانند نا شکیبایی، نا امیدی یا سختی های موقت. دلیل شما به کدام دسته تعلق دارد؟
چند راه برای فهمیدن آن وجود دارد؛ شما میتوانید از روش قدیمی استفاده کرده و در یک صفحه در دو ستون دلایلی برای ادامه دادن و دلایلی برای تسلیم شدن را یادداشت کنید.
یا انکه میتوانید از روش هایی مدرن تر و دقیق تر مانند سیستم آنالیز تصمیم گیری ماتریکس استفاده کنید. هر روش مقایسه ای که به نظر شما کارآمد می آید را انتخاب کنید برای شما مفید واقع خواهد شد.
- آیا نتیجه پایانی ارزش تحمل برخی سختی ها را دارد؟
“هیچ چیز در دنیا ارزش داشتن یا انجام دادن را ندارد مگر اینکه به معنای تلاش، رنج، دشواری و… باشد. هیچگاه در زندگی به کسی که زندگانی آسانی داشته غبطه نخورده ام؛ اما به انسان های بسیاری غبطه خوردم که زندگی دشواری را پشت سر گذاشته و در آن موفق شده اند.”-تئودور روزولت
شما برای به دست آوردن هر چیز با ارزشی باید از وجود خود سرمایه های زیادی (خون، اشک، عرق وغیره) را اهدا کنید… این غیر قابل انکار است. سوالی که هنگام تسلیم از خود باید بپرسید این است که آیا نتیجه احتمالی این پروژه بیشتر یا حتی برابر با میزان سرمایه مادی و غیر مادی که وقف آن کرده اید است یا نه؟
آیا شما باور دارید که در آخر نتیجه زحمات و تلاش خود را دریافت خواهید کرد؟ دانستن این موضوع به طور قطع تقریبا غیر ممکن است اما آگاه باشید که آیا چیزی در ازای پول، زمان و تلاشی که تا به حال صرف این کار کرده اید و در صورت ادامه دادن هر آنچه در آینده باید خرج کنید، به دست خواهید آورد یا خیر.
اگر احساس میکنید میزان پاداش آخر به اندازه سرمایه گذاری امروزتان نیست شاید زمان آن رسیده که از ادامه دادن دست بکشید؛ اما اگر احساس میکنید نتیجه خوبی از پیگیری این پروژه به دست خواهد آمد بهتر است حتی با وجود سختی ها ادامه دهید.
- چه چیزی باعث میشود بخواهید ادامه دهید؟
در مقابل سوال ” چی چیزی باعث میشود بخواهید دست بکشید” این سوال قرار دارد و اینکه بدانید در صورت ادامه دادن جدای از دستیابی به هدف اولیه خود، چه مواردی شما را به وجد می آورد؟
شما باید لذت های نهفته در یخش هایی از مسیر که شما را به وجد می آورد را افزون بر نتیجه نهایی دانسته و سپس تصمیمی برای ادامه یا عدم ادامه بگیرید. ارزش سفر را نیز مانند ارزش مقصد والا بدارید.
- آیا از تسلیم شدن پشیمان خواهید شد؟
پشیمانی همیشه چیز بدی نیست، اما اگر زیادی درگیر تصمیم خود شده و دائما به آن بیندیشید، پشیمانی شما میتواند از لحاظ احساسی، روانی و حتی فیزیکی بر شما اثر منفی بگذارد؛ بنابراین شما باید در نظر بگیرید که آیا دست کشیدن و توقف برای شما منجر به نشخوار فکری خواهد شد و اگر این امکان را حاضر میبینید تسلیم شدن به یکباره، یک ریسک بزرگتر برای شما به شمار میرود.
بهترین کار برای جلوگیری از رسیدن به سطح نا مطلوبی از پشیمانی، این است که در پروژه خود به مرحله ای برسید که در صورت توقف، از آن پس مدام به آنچه میتوانست بشود، نیاندشید. به عنوان مثال، یک رستوران تازه تاسیس را قبل از آنکه به آن فرصتی برای دیده شدن و رونق گرفتن داده باشید را، نبندید. برای مدتی آن را باز نگه دارید تا در پیش خود احساس آسودگی خاطر داشته باشید که به اندازه کافی به آن فرصت داده اید.
- اصلا به چه علت شروع کرده اید؟
همه چیز به نقطه شروع باز میگردد. مشخص کنید دلیل اولیه ای که به شما جسارت شروع داد چه بود. آیا انگیزه اصلی شما صحیح و سالم بوده است؟ آیا آن انگیزه ها و دلایل همچنان در وجود شما حاضرند؟ اگر جواب هر دو سوال برای شما مثبت است شما باید قبل از تسلیم شدن کمی بیشتر فکر کنید.
توقع پیدا کردن کلید سوالات را در پایان این مقاله نداشته باشید. هیج ترکیبی از پاسخ های این شش سوال وجود ندارد که به یقین به شما بگوید باید اد امه دهید یا خیر. تصمیم نهایی را شما باید اتخاذ کنید. هر چند امیدواریم این شش سوال نقطه شروع خوبی برای گرفتن تصمیم صحیح برای شما باشد.
منبع:
