شما چگونه موفقیت را ارزیابی میکنید؟(۱۶ پیشنهاد قابل توجه)
توانایی ارزیابی موفقیت واقعا می تواند تاثیر زیادی بر زندگی شما داشته باشد. این به شدت بر نحوه درک شما از خود تأثیر می گذارد؛ اما می تواند به احساس موفقیت، هدف و خودکارآمدی شما هم کمک کند. مشکل این است که اکثریت قریب به اتفاق موفقیت را اشتباه ارزیابی می کنند. برای مدت طولانی، ما به عنوان یک جامعه در درجه اول از پول، قدرت و موقعیت برای سنجش موفقیت استفاده کرده‌ایم. این سه شاخص اصلی موفقیت تا حد زیادی ما را به درک نادرستی از موفقیت می کشانند. در نتیجه، می تواند زیان های بزرگی در زندگی ما به وجود آورند. بیایید با پاسخ به این سوال، «چگونه موفقیت را درست ارزیابی می کنید؟» این موضوع را روشن کنیم.
بسیاری از معیارهای اصلی موفقیت وابسته به پول، قدرت و موقعیت هستند. مهم نیست که یک فرد موفقیت را با دارایی های مادی، دستاوردهای حرفه ای، شهرت یا حتی لایک های فیس بوک ارزیابی کند، چون همه اینها در پول، قدرت یا موقعیت اجتماعی خلاصه می شوند. با این حال، اگر معیار ارزیابی موفقیت را بر اساس این عوامل قرار دهیم می تواند کاملاً مشکل ساز شود. نه تنها ما را به دنبال موفقیت نادرست (و شاید ناکامل) می برد، بلکه فکر ما را بر روی چیزهای کاملاً بی ارزش هم متمرکز می کند. حتی بدتر از آن، قطعا به تصمیم گیری های اشتباه وحشتناکی منجر می شود. نه تنها در سطح فردی، بلکه در تصمیماتی جمعی هم همینطور است.
«رقابت واقعی همیشه بین کاری که انجام داده‌اید و توانایی انجام دادنتان است. خودتان را با خودتان بسنجید نه با هیچ کس دیگری.»
جفری گابرینو
موارد فوق اهمیت توسعه و ارتقا معیار های ارزیابی موفقیت شما را کاملا نشان می دهد. کورکورانه از شاخص های اصلی موفقیت استفاده نکنید. تعریف خود را از موفقیت ارتقا دهید؛ و خودتان کشف کنید که موفقیت واقعاً برای شما چه معنایی دارد. انجام این کار به شما کمک می کند تا از هدر دادن زمان و انرژی گرانبها با دنبال کردن ایده موفقیت دیگران جلوگیری کنید. در حالت ایده آل، شاخص های موفقیتی که انتخاب می کنید تنها بر پایه ی پول، قدرت و موقعیت نیستند. این سه عامل به طور بالقوه می تواند نتیجه موفقیت در کاری باشد که انجام می دهید؛ اما آنها هرگز نباید تنها محرک و انگیزه تلاش شما برای موفقیت باشند.
موفقیت ممکن است همیشه با یک مقیاس ساده قابل ارزیابی نباشد.
اما چگونه می توان موفقیت را به شیوه ای منطقی تر ارزیابی کرد؟ در ادامه، طیف گسترده ای از شاخص های کلیدی موفقیت را ارائه خواهم کرد. برخی از این ارزیابی ها شامل دستاوردهای خارجی است؛ اما برای یک رویکرد منطقی، ارزیابی موفقیت به معیارهای درونی ارزشمند نیز بستگی دارد. بدون این عوامل درونی، رسیدن به رضایت، شادی و رضایت واقعی دشوار است.
شما چگونه موفقیت را ارزیابی میکنید؟
۱۶ روش قابل توجه برای سنجش موفقیت
۱. تاثیر مثبتی که بر دیگران می گذارید
میل به کسب ثروت و دارایی های مادی باعث ایجاد انگیزه در بسیاری از مردم می شود. اقدامات آنها عمدتاً بر تحقق آرزوهایشان متمرکز است و خیلی به کاری که انجام می دهند وابسته نیست. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که اقدامات آنها نتایج ارزشمندی داشته باشد. نتیجه اخلاقی و اخلاقی رفتار آنها تا زمانی که به هدف مورد نظر رسیده باشد برایشان مهم نیست؛ و در حالی که بسیاری فراتر از تصورمان ثروتمند شده اند، هیچ کدام از این ها تفاوتی ایجاد نمی کند. قطعا همه این افراد تأثیر مثبتی بر زندگی بقیه مردم ندارند. حتی، تعداد کمی از این افراد مجبور بودند از دیگران تا حد زیادی سو استفاده کنند تا ایده موفقیت خود را محقق کنند. در باور قدیمی این افراد را می توان در زندگی فوق العاده موفق دانست؛ اما آیا واقعاً می توان فردی را موفق دانست، اگر عمداً زندگی دیگران را خراب کند؟
در نهایت، این ثروت ما نیست که پس از رفتن ما از این دنیا از ما باقی می ماند. میراث ما به طور مساوی به خانواده هایمان خواهید رسید تا زمانی که از یاد برویم. آنچه واقعاً از ما می ماند سهمی است که در زندگی داشته ایم. تأثیر عمیقی که ما بر زندگی دیگران گذاشتیم. راه و روشی که توسط ما باعث شد تا این دنیا جایی بهتر شود. کمک به دیگران و تأثیر مثبت بر زندگی آنها یکی از ویژگی های کلیدی افراد واقعاً موفق است.
موفقیت خود را در زندگی فقط با ثروتی که جمع آوری می کنید ارزیابی نکنید. بلکه با توانایی خود در ایجاد تغییرات مورد بررسی قرار دهید.
۲. توانایی غلبه بر شرایط خود
ثروت، دارایی های مادی و قدرت به اندازه کافی برای سنجش موفقیت مناسب نیستند. اگر بخواهیم موفقیت را صرفاً بر اساس این عوامل ارزیابی کنیم، اشتباه های زیادی رخ می دهد. بر اساس این سه معیار، تنها کسانی که به ثروت، قدرت یا شهرت دست یافته اند می توانند واقعاً موفق در نظر گرفته شوند. واضح است که این نوع سنجش موفقیت چقدر سطحی و نادرست است.
برای سنجش موفقیت یک فرد، باید شرایط او را نیز در نظر بگیریم. نحوه بزرگ شدن آنها و مشکلاتی که در زندگی با آنها روبرو بودند. وقتی با شرایط بسیار سختی روبرو می شوید، موفقیت در زندگی بسیار دشوارتر است. موفق واقعی کسی است که بتواند بر همه شرایط موجود غلبه کند و مهم نیست چقدر سخت باشد. نه کسی که همه دستاوردهایشان را خیرین مختلف یا خانواده هایشان به او تحویل داده اند.
ممکن است نتوانید شرایط خاص زندگی خود را تغییر دهید؛ اما مطمئناً می توانید درک خود از موفقیت را با شرایط خود تطبیق دهید. از محدودیت های تعریف سنتی موفقیت خارج شوید. انعطاف پذیر باشید!
۳. دستیابی به اهداف خود
یکی دیگر از معیارهای مهم موفقیت در توانایی شما برای دستیابی به اهدافتان نهفته است. با ارزیابی موفقیت خود بر اساس اهداف شخصی خود، می توان ایده ی بهتری از موفقیت های خود ایجاد کرد. نه تنها شما را از انجام مقایسه های ناعادلانه باز می دارد، بلکه تخمین ها و برآوردهای شما را بر شرایط خودتان متمرکز می کند. وقتی صحبت از ارزیابی موفقیت می شود، این موضوع بسیار حایز اهمیت است.
یک بار با دختری روس درس می خواندم. نمراتش متوسط بود و اصلاً عالی نبود. به باور سنتی، او را نمی شد یک دانش آموز موفقی در نظر گرفت. با این حال، اگر کسی می دانست که او یک سال قبل از آن انگلیسی هم صحبت نمی کرد، دستاوردهای الان او بسیار چشمگیر و جالب توجه می شد.
با تعریف اهداف مهم و سنجیدن آن ها با معیارهای مرتبط، می توانید موفقیت خود را بسیار بهتر ارزیابی کنید.
۴. ایجاد مسیر شخصی سازی شده
قدم نهادن در مسیر از قبل تعیین شده نسبتاً آسان است. چیزی وجود ندارد که شما نگران آن باشید. چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که مسیر را تا انتها دنبال کنید؛ اما در اعماق وجودی خود، می دانید که این مسیر شما نیست. این مسیر شخص دیگری است.
همین موضوع در مورد قبول کردن ایده موفقیت فرد دیگر نیز صادق است. تلاش برای تکرار موفقیت های یک فرد دیگر می تواند باعث رنج و بدبختی بزرگی در این راه شود. به این دلیل که تصور این شخص از موفقیت ممکن است لزوماً در زندگی شما قابل اجرا نباشد.
سعی نکنید موفقیت خود را با مقایسه موفقیت های خود با موفقیت های یک شخص دیگر مقایسه کنید و بسنجید. این نوع مقایسه ها نه تنها ناعادلانه است، بلکه تقریباً همیشه باعث ایجاد رنجش نیز می شود. اگر بخواهم حساب بانکی خود را با ثروت دونالد ترامپ یا بیل گیتس مقایسه کنم، قطعا غم انگیز است؛ اما برای ۹۹.۹۹ درصد از بقیه مردم همینطور خواهند بود.
به همین دلیل، فقط کورکورانه به دنبال دستاوردهای شخص دیگری نباشید. مسیر شخصی سازی شده خود را ایجاد کنید و تأثیر خود را بر اساس اهداف، رویاها و چشم اندازهای خود بسنجید.
۵.مقابله با مشکلات با شجاعت
شجاعت واقعی نتیجه بدست آوردن موفقیتی پس از دیگری نیست. به همین ترتیب، قدرت و اراده واقعی توسط کسانی که همیشه در راحتی و آسایش زندگی می کنند نمی تواند به دست بیاید. شجاعت و قدرت واقعی فقط در زمان سختی های بزرگ آشکار می شود. زمانی که ما بیشتر به چالش کشیده می شویم که درونی ترین ویژگی های خود را کشف می کنیم. در حالی که افراد ظاهراً موفق زیادی در طول این بحران‌ها در هم شکسته می‌شوند، انسان های موفق واقعی همچنان پابرجا و در مسیر خود هستند. آنها ممکن است بترسند، اما با این وجود با شجاعت با مشکلات روبرو می شوند.
به همین دلیل، ارزیابی موفقیت های شما در زندگی باید شامل توانایی شما برای غلبه بر مشکلات بزرگ نیز باشد. موفقیت را فقط بر اساس دستاوردهای خود ارزیابی نکنید. آن را با تعداد موانعی که توانستید بر آنها غلبه کنید نیز بسنجید.
«موفقیت با آنچه که یک انسان انجام می دهد سنجیده نمی شود، بلکه با مخالفت هایی که با آن روبرو شده و شجاعتی که با آن مبارزه در برابر شانس های طاقت فرسا را حفظ کرده است سنجیده می شود.»
چارلز لیندبرگ
۶. توانایی یافتن رضایت
تقریباً همه انسان ها به یک طریق به دنبال خوشبختی هستند. متأسفانه، تنها بخش کوچکی در طول این مسیر رضایت واقعی را پیدا می کند. بیشتر اوقات، ما به اشتباه تصور می کنیم که با به دست آوردن چیزها، واقعاً خوشحال خواهیم شد. در نتیجه، ما ناامیدانه تلاش می کنیم تا با تلاش های همیشگی به خوشبختی برسیم؛ اما بدون آگاهی بیشتر، رضایت واقعی و شادی طولانی مدت نمی تواند از این مسیر حاصل شود. اگر به دنبال برآوردن تمام علایق خود هستیم، فقط به رسیدن و براورده کردن امیال تمامی ناپذیر ادامه می دهیم. این آرزوها هرگز پایانی نخواهد داشت. ناگفته نماند که شادی حاصل از ارضای این خواسته ها به پایان می رسد.
واقعاً انسان موفق کسی است که در هر موقعیتی بتواند رضایت، آرامش و خوشبختی پیدا کند. بسیاری از افراد موفق، از موفقیت های خود راضی نمی شوند. آنها همیشه به دنبال تلاش برای بدست آوردن اهداف بیشتر هستند، بدون اینکه واقعاً به خوشبختی دست یابند.
موفقیت را نه تنها بر اساس آنچه به دست آورده اید، بلکه بر اساس توانایی خود در یافتن رضایت در آن ارزیابی کنید.
۷. دوست داشتن کاری که انجام می دهید
همانطور که آلبرت شوایتزر به طرز درخشانی بیان می کند: «اگر کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشید، موفق خواهید شد.» با انجام کاری که واقعاً دوست دارید، اقدامات خود را با بیشترین اشتیاق انجام خواهید داد. این آن نوع اشتیاق است که برای رسیدن به موفقیت در هر زمینه ای از زندگی لازم است. تمرکز فعالیت های شما صرفا به خاطر رسیدن به موفقیت هرگز خروجی یکسانی مخواهد داشت. تنها زمانی که نسبت به کاری که انجام می دهید اشتیاق داشته باشید، می توانید به بالاترین سطوح موفقیت دست یابید.
هر زمان که تأثیر/موفقیت خود را در زندگی ارزیابی می کنید، مطمئن شوید که تا چه حد واقعاً کاری را که انجام می دهید دوست دارید.
۸. ایجاد چیزی با ارزش
آلبرت انیشتین زمانی گفت که نباید به دنبال موفقیت بود. در عوض، او تبدیل شدن به یک انسان ارزشمند را توصیه کرد. این یک بینش بسیار مهم است که توسط اقدامات بسیاری از افراد موفق منعکس می شود. یک ویژگی کلیدی در مورد افراد فوق العاده موفق وجود دارد. تقریباً همه آنها رویای خلق چیزی ارزشمند را داشتند. این افراد به هر طریقی به دنبال ایجاد ارزش افزوده برای این جهان بودند. آنها به جای اینکه به دنبال موفقیت برای ثروت و شهرت باشند، روی کمک به چیزی با ارزش تمرکز کردند؛ و این ارزش منحصر به فردی است که آنها می توانستند ارائه کنند که باعث شد میوه هایی را که با موفقیت به دست می آیند را درو کنند.
بنابراین هر زمان که نوبت به سنجش موفقیت می رسد، ببینید چه نوع ارزشی برای این دنیا قائل هستید. گاهی خلق یک چیز ارزشمند با بدست آوردن ثروت ارتباط ندارد. برخی از ارزش‌هایی که مردم برای این دنیا ارائه می‌کنند ممکن است لزوماً در یک موضوع مالی جواب ندهند؛ اما مطمئناً تأثیر عمیقی بر زندگی بسیاری از مردم دارند.
۹. توانایی لذت بردن از هر لحظه
وقتی صحبت از موفقیت به میان می آید، دو نوع متفاوت از افراد وجود دارد. اول، کسانی هستند که به دنبال موفقیت هستند؛ و دوم، کسانی که قبلاً به موفقیت رسیده اند. تعداد افرادی که در این دو دسته قرار می گیرند بسیار زیاد است. با این حال، شاید درست است که فرض کنیم فقط بخش کوچکی از آنها واقعاً می توانند از هر لحظه لذت ببرند. مهم نیست که آنها قبلاً موفقیت هایی داشته اند یا خیر. متأسفانه، کسانی که به دنبال موفقیت هستند، لحظه ها را برای تمرکز بر جستجوی ثروت و خوشبختی رها می کنند. حتی، آنهایی که از قبل موفقیت هایی بدست آورده اند، اغلب تمایل دارند که به قله های بالاتر موفقیت برسند، بدون اینکه واقعاً از هر لحظه لذت ببرند.
در راستای این بحث، باید از خود بپرسیم که آیا واقعاً آن را می‌خواهیم؟ به هر حال اگر نتوانید زمان لازم را برای لذت بردن از آن صرف کنید، موفقیت هیچ فایده ای ندارد. حتی فراتر از آن، اگر پا گذاشتن در این مسیر باعث بدبختی شما شود، به دنبال موفقیت رفتن چه فایده ای دارد؟
۱۰. وفادار و متعهد بودن
در جامعه امروزی ما، کسانی که کلاهبرداران یا کلاهبرداران با استعداد استثنایی هستند، می توانند فوق العاده موفق شوند. متأسفانه، در عصر کنونی، قول دادن به چیزهای زیادی، بدون عمل کردن به آنها، نسبتاً آسان است. فریب بخشی از زندگی روزمره است؛ و این نوع حیله‌گری تنها محدود به افراد عادی نیست، بلکه (و به‌ویژه) به رهبران شرکت‌ها و سیاستمداران نیز محدود می‌شود.
اما موفقیت واقعی تنها توسط کسانی که وفادار هستند به دست می آید. کسانی که مجبور نبودند راه موفقیت خود را با فریب بسازند، همیشه بیش از هر حقه بازی می‌توانند به اهدافشان دست پیدا کنند.
با این حال، وفاداری بسیار بیشتر از صادق بودن و وفاداری به وعده هایمان است. با وفاداری، تمایل به متعهد شدن به دنبال کردن یک هدف نیز به وجود می آید. کسانی که واقعاً موفق هستند، با دقت تصمیم می گیرند که کدام اهداف ارزش دنبال کردن را دارند و تا زمان موفقیت، به آن متعهد می مانند.
۱۱. رفتار محترمانه با دیگران
آیا کسانی که حاضرند برای رسیدن به آنچه می خواهند از هیچ جیز نگذرند، می توانند واقعاً موفق به حساب بیایند؟ در حالی که مصمم بودن برای موفقیت چیز بدی نیست، بلکه با میل و اشتیاق از دیگران سو استفاد کردن نادرست است؛ بنابراین، سنجش موفقیت الزاماً باید شامل یک بعد اجتماعی باشد. به بیان دقیق تر، ارزیابی نحوه رفتار یک فرد با افراد دیگر است. در این دنیا افرادی هستند که بزرگترین کارها را انجام داده اند. با این حال، آنها به طرز وحشتناکی در زمینه رفتار محترمانه با دیگران ناموفق هستند. فرقی نمی کند که این افراد به خاطر ارث و میراثشان بهتر از دیگران هستند یا به خاطر دستاوردهایشان.
موفقیت واقعی در زندگی همچنین شامل توانایی فرد برای شناسایی خود در دیگران است. حتی بیشتر از این، رفتار با وقار و احترام با دیگران بخش مهمی از یک زندگی موفق است. همیشه ساده‌تر این است که دیگران را به خاطر کاستی هایشان سرزنش کنیم تا اینکه خودمان را جای آنها بگذاریم و به اصطلاح با کفش‌های آنها راه برویم.
۱۲. به دست آوردن تسلط
معمولاً افراد زمان معینی را صرف انجام برخی کارها می کنند تا زمانی که خسته شوند. ما دیگر حاضر نیستیم مهارت خاصی را تمرین کنیم تا زمانی به طور کامل به آن مسلط شویم. در عوض، ما از یادگیری یک فعالیت به فعالیت دیگر می رویم، بدون اینکه هرگز به تسلط واقعی دست یابیم. ما در بسیاری از کارها خوب هستیم، اما در هیچ یک از آنها برتری خاصی نداریم. واقعاً موفق کسی است که اراده لازم را داشته باشد تا به یک فعالیت خاص تا زمانی که به تسلط نرسیده است متعهد بماند.
۱۳. توانایی قدردانی برای آنچه دارید
قدرت قدردانی تا حد زیادی دست کم گرفته می شود. نه تنها بارها و بارها به علم نشان داده است که نگرش قدردانی می تواند تأثیر عمیقی بر رفاه ما داشته باشد؛ اما قدردانی همچنین ما را قادر می‌سازد تا از آنچه قبلاً در اختیار داریم، شادی و رضایت داشته باشیم. این باعث می شود قدر آنچه را که قبلاً انجام داده ایم بیشتر بدانیم؛ بنابراین به جای تمرکز بیش از حد بر روی هر چیزی که می خواهیم به دست آوریم، قدردانی توجه ما را به شادی های زندگی کنونی خود معطوف می کند؛ و با انجام این کار باعث جلوگیری از نارضایتی ما می شود. حتی مهم تر از آن، اگر احساس نارضایتی نکنیم، کمتر درگیر عادت‌های ناسالم زندگی امروزی می‌شویم.
به ویژه آنهایی که می توانند پیده های منفی را که برایشان اتفاق می افتد، به چشم اتفاقی خوب ببینند، بسیار موفق هستند.
۱۴. مراقبت از خانواده
چه اتفاق خارق العاده ای بزرگتر از بچه دار شدن در دنیا وجود دارد؟ متاسفانه نقش مهم والدین روز به روز بیشتر نادیده گرفته می شود. این تنها جامعه نیست که اهمیت والدین را نادیده می گیرد، بلکه خود والدین نیز مسئولیت خود را نادیده می گیرند. موفقیت واقعی همیشه شامل موفقیت در زمینه کاری نیست. در عوض، موفقیت واقعی را می‌توان در توانایی والدین برای حمایت و تامین فرزندانشان از همه چیزهایی که برای داشتن یک زندگی شاد نیاز دارند، یافت. کسانی که حاضرند فرزندان خود را مقدم بر شغل خود قرار دهند تا زمان بیشتری را با آنها بگذرانند، واقعاً موفق هستند.
۱۵. رشد به عنوان یک شخص
بسیاری از ما به شدت مشغول دنبال کردن مدارک تحصیلی و موفقیت کاری هستیم. آنقدر زیاد که ما اغلب از پیشرفت خود غافل می شویم؛ اما هدف زندگی ممکن است همیشه در دستیابی به یک عنوان شغلی جذاب نباشد. ما اینجا روی این سیاره هستیم تا یاد بگیریم، رشد کنیم و بهتر از دیروزمان شویم.
۱۶. مهربانی با افراد کم توان
اگر فقط با نیکوکاران و افرادی که دوستشان داریم مهربان باشیم، واقعا موجوداتی مهربان نیستیم. در عوض، ما به سادگی از مهربانی به عنوان یک سرمایه گذاری استفاده می کنیم. ما با کسانی که از آنها سود می بریم مهربان هستیم. همچنین با افرادی که دوستشان داریم مهربان هستیم؛ اما ما همیشه اعمال محبت آمیز خود را به کسانی محدود می کنیم که می توانند آن را به هر طریقی جبران کنند. با این حال، مهربانی واقعی نباید تنها به کسانی باشد که می‌توانند آن را جبران کنند. بلکه به افراد کم توان هم باید مهربانی و مجبت ابراز شود. حتی بیشتر از آن، مهربانی واقعی شامل رفتار مهربانانه با کسانی است که هرگز محبت ما را جبران نمی کنند.
«موفقیت با آنچه که یک انسان انجام می دهد سنجیده نمی شود، بلکه با موانعی که با آن روبرو شده و شجاعتی که با آن مبارزه در برابر شانس های طاقت فرسا را حفظ کرده است سنجیده می شود.»
چارلز لیندبرگ
موفقیت را چگونه تعریف می کنید و چگونه آن را می سنجید؟
پیروز باشید!
منبع:
