چگونه بر کمالگرایی غلبه کنیم؟!
یکی از رایج ترین و مخرب ترین عادات فکری که تا به حال با آن مواجه شده ام، کمال گرایی است.
این عادت شما را از انجام کارهای زیادی در زندگی باز می دارد.
ممکن است شما را از تلاش برای انجام کاری بازدارد، زیرا احساس می کنید باید آن را، بدون نقص انجام دهید.
و اینگونه عزت نفس شما را از هم می پاشد.
پس چه کاری میتوانید در این باره انجام بدهید؟
در مقاله امروز می خواهم 3 مورد از موثرترین چیزهایی را که به من کمک کرده تا این عادت را با چیزهای بهتر جایگزین کنم، به اشتراک بگذارم.
برای (به اندازه کافی خوب بودن) تلاش کن
هدف گذاری برای کمال، معمولاً در پروژه یا چیزی است که هرگز نمیتوانید آن را تمام کنید.
بنابراین به جای آن، سعی کنید به اندازه کافی، خوب باشید.
از آن، به عنوان بهانه ای برای تنبلی استفاده نکنید.
درک کنید که چیزی به نام (به اندازه کافی خوب) وجود دارد و وقتی آن را به دست آورید، هر کاری که انجام داده اید، همان لحظه تمام شده است.
به اندازه کافی خوب بودن، در این مورد، بیشتر به این معنی است که شما کارتان را بسیار خوب، در یک کار یا پروژه مهم، انجام داده اید.
اما مجبور نیستید که آن را، بدون نقص انجام دهید.
اراده کافی در برخی موارد، فقط به این معنی است که شما به عنوان مثال، یک کار کوچک را به اندازه کافی، خوب انجام بدهید.
کارهای زیادی در زندگی وجود دارد، پس یکی را انتخاب کنید تا بتوانید از انرژی و زمان محدود خود، هوشمندانه استفاده کنید.
یادآوری: افسانه های کمال، به شما و زندگیتان، آسیب می رساند.
با تماشای بیش از حد فیلم، گوش دادن به آهنگ های زیاد و به آنچه دنیا به شما می گوید، بسیار راحت میشود در رویای کمال غرق شد.
چون خیلی خوب و فوق العاده به نظر می رسند و شما آنها را میخواهید.
اما در زندگی واقعی، با واقعیت در تضاد است و همین باعث رنج و استرس زیادی در درون شما و اطرافیانتان می شود.
می تواند به شما آسیب برساند یا احتمالاً شما را به پایان دادن به روابط، مشاغل، پروژه ها و غیره سوق دهد، فقط به این دلیل که انتظارات شما، از این دنیا خارج است.
به این نتيجه رسیدم که یادآوری این واقعیت ساده به خودم، بسیار مفید است.
هر زمان که در یک فضای کمال گرا گم می شوم، به خودم یادآوری می کنم که به این میتواند به من و دنیای من، آسیب برساند.
بنابراین تغییر الگوهای تمرکز و فکر کردن، آسانتر میشود، زیرا میخواهم از انتخابهای مضر دوری کنم و از ایجاد عذابهای غیرضروری برای خودم و دیگران، اجتناب کنم.
استانداردهای خود را تعیین کنید و اطراف خود را با استانداردهای انسانی، پر کنید.
به جای آنکه استانداردهای خود را خودتان تعیین کنید یا اطرافیانتان، در یک استاندارد غیرانسانی آن را در سطح انسانی قرار دهید.
همه ما شکست می خوریم.
همه ما گاهی برای رسیدن به اهدافمان به مشکل بر میخوریم.
اینها عادی و ویژگی انسان است.
از سطح و استانداردی که شخص دیگری برای شما تعیین کرده پیروی نکنید.
آنها ممکن است این کار را از روی مهربانی خود بکنند، شاید هم نه مثلاً شاید برای منفعت خودشان این کار را بکنند.
اگر استانداردهای قدیمی برای شما کارساز نبود، یعنی زمان آن رسیده است که استاندارد بهتری برای خود پیدا کنید.
بنابراین استاندارد هارا در سطحی قرار دهید که در آن انگیزه را احساس کنید، اما نباید خود را مجبور کنید که به نتایج غیرانسانی برسید تا خود را دوست داشته باشید و از خود راضی باشید.
سپس قدم های کوچک بردارید و روز به روز و هفته به هفته، دنیای خود را به گونه ای بچینید که هر چه بیشتر، از شما و معیارهای انسانی حمایت کند.
منابع و رسانه هایی که باعث میشوند احساس بدی داشته باشید یا بخواهید استانداردهای کامل را رعایت کنید، کاهش دهید یا حذف کنید.
آنها را با مجلات، وبلاگ ها و کتاب هایی پر از خوش بینی و انگیزه و همچنین انتظارات و استانداردهای مهربانانه و واقع بینانه هستند، جایگزین کنید.
همین کار را با افراد زندگی خود هم انجام دهید.
زمان بیشتری را با افرادی بگذرانید که مهربان هستند، دوست دارند رشد کنند و دوست دارند زندگی خوبی داشته باشند.
(البته به روشی متعادل، مثبت و از نظر روانی، سالم)
این زندگی شماست.
شما کسی هستید که تصمیم میگیرد.
بنابراین برای خود، استانداردهایی را بچینید و اطراف خود را با آن احاطه کنید که به شما کمک می کنند که هم خوب نتیجه بگیرید و هم احساس خوبی داشته باشید.
منبع: