هرگاه صحبت از توسعه ی فردی و بهبود زندگی به شکل بامعنایتری می شود، همه ی ما حرف های زیادی برای گفتن داریم. در این زمان ما ماشین های نصیحت پراکنی می شویم و به طرزی روشنفکرانه ایده های گوناگون خود را درباره زندگی و… به اطراف پرتاب می کنیم، اما واقعیت چیست و کدام یک از این دُر و گوهرهای ساطع شده به شکل کاربردی و واقعی در زندگی و تغییر عادت های روزانه ی خودمان قابل اجرا می باشند. مثالاً اگر کتاب یا مقاله ای در دادن انگیزه به مخاطب خود درست عمل نکند یا جایی از کار نویسنده در پروراندن مطلب لنگ می زند، پس بهتر این است سراغ هر نوشته و مطلبی که می رویم ابتدا از خودمان بپرسیم، آیا این کتاب یا مقاله به توسعهی فردی و بهبود عادت های روزانه ی من کمکی خواهد کرد یا خیر. امیدواریم این مقاله حداقل ۱% به بهبودی زندگی شما کمک کند.
آنچه مفید است را جذب کنیم، چیزهای بیهوده را رد کنیم و آنچه را مختص ماست از آن خود کنیم.
۱- زمان بیشتری را به خواندن کتاب ها و مقالاتی درباره ی تغییرات مثبت در زندگی اختصاص بدهیم.
مطالعه مقالات و کتاب ها درباره توسعه فردی ما را قوی می کند
ما می توانیم ساعت های طولانی کتاب های تاریخی مطالعه کنیم یا مطالبی درباره ی روان شناسی، تغییر عادت، مدیریت زمان، سلامت، معنویت و غیره را برای خواندن انتخاب کنیم. خب انتخاب با ماست، اما نباید فراموش کرد که به رغم اهمیت درس های فراوانی که از مطالعه ی تاریخ کسب می کنیم، میزان علم و دانشی که از سایر زمینه های مطالعاتی به دست می آوریم بسیار بیشتر خواهد بود و روند اثرگذاری آنها بر زندگی روزانه افزون تر است. تغییر در رفتار نتیجه ی مهمی از مطالعه ی مؤثر است، پس تصمیم با ما خواهد بود که با خواندن مطالب دانش افزایی چون تغییر عادت و روان شناسی یه گونه ای زندگی کنیم که در تاریخ ثبت شود یا صرفاً به خواندن تاریخ گذشتگان اکتفا کنیم. به طور مثال اگر بدانیم چه عادت های روزانه ای خلق و خوی ما را بهتر می کند و بعد آنها را در زندگی به کار ببندیم، طبیعی است که فرد خوشحالتری خواهیم شد یا اگر بدانیم که مصرف کدام غذاها با سوخت و ساز بدن ما سازگارتر است، فعالیت های بدنی مان بهبود یافته و این داستان در همه زمینه ها ادامه دارد.
فرض کنیم با اضافه شدن دانشمان، ما درباره حقایق معنوی چقدر ساده تر از مشکلات کوچک و پیش پا افتاده گذر خواهیم کرد، پس به جای خواندن سرسری صفحات وبسایت ها و اخبار روزنامهها بهتر است با انتخابی هدفمند و دقیق به سراغ مطالب آموزنده در مورد توسعه فردی رفته و نوشته هایی را که برای مان جالب تر و جذاب تر هستند، انتخاب و آنها را بخوانیم.
پیشنهاد کاربردی: موضوعاتی را که برایمان جالب تر و دانش ما در آنها کمتر است، هدفمند و با برنامه انتخاب کنیم، مثلاً اگر در مدیریت زمان مشکل داریم، کتاب ها و مقالاتی در این زمینه بیابیم و مطالعه کنیم.
“دانش تنها یک نیروی بالقوه است و وقتی به قدرت واقعی تبدیل می شود که طبق برنامه های اجرایی دقیق به یک هدف قطعی و مشخص برسد.”
اگر ارزش بالقوهی دانشِ کسب شده در طول یک هفته، ۱% باشد، این عدد در طول یک سال به ۵۲% خواهد رسید.
۲- تلفن مان را یک روز در هفته خاموش کنیم.
تلفن همراه را شب ها خاموش کنیم.
بهتر است هر شب تلفن مان را روی حالت پرواز قرار دهیم و آن را از رختخواب دور کنیم. صبح که از خواب بیدار می شویم با انبوهی از پیام های نخوانده روبه رو می خواهیم شد. بی شک همه از دیدن چنین پیام هایی خوشحال می شوند، به ویژه اگر فرد چندان فعالی در شبکه های مجازی و ارتباطی نباشیم. درست است که دیدن پیام های جدید، با پر کردن مخزن دوپامین مغز، ما را شاد خواهد کرد، اما باید قبول کنیم استفاده از تلفن فقط برای تماس های ضروری، در صرفه جویی زمان بسیار مفید خواهد بود و وقت کافی برای فعالیت های گوناگونی چون مدیتیشن، نرمش، مطالعه و… در اختیار می گذارد.
باید خودمان قضاوت کنیم ورزش و مطالعه بهتر هستند یا مواجه شدن دقیقه به دقیقه با پیام های مختلفی که از شبکه های اجتماعی و… دریافت می کنیم. در واقع بهتر است در استفاده از تلفن های هوشمند گزینشی عمل کنیم.
پیشنهاد کاربردی: گوشیِ هوشمندِ عزیزتر از جانمان را حداقل یک روز در هفته کنار بگذاریم.
۳- برنامه ی غدایی مشخص و از پیش تعیین شده ای برای خود تنظیم کنیم.
برنامه غذایی روزانه جالب شامل موادی که دوست داریم داشته باشیم.
ما روزانه تصمیم های کوچک و بزرگ فراوانی می گیریم، اما یکی از این تصمیم ها از همه چالش برانگیزتر می باشد، همان پرسش تاریخی که باعث می شود مادران عزیز، افراد خانواده را هر شب برای برنامه ریزی غذای فردا مورد بازجویی قرار دهند. بله، فردا چه چیزی بخوریم؟
حل این مشکل و دغدغه بسیار ساده است. با نوشتن یک برنامه ی غذایی می توانیم سلول های خاکستری را از فکر کردن و تلاش برای پاسخ گویی راحت کنیم. برنامه ی غذایی مشخص صبحانه و ناهار در صرفه جویی وقت نیز به ما کمک میکند. برنامه ای از قبل تعیین شده شاید کمی خسته کننده به نظر برسد پس باید در نوشتن آن سلیقه و تنوع به خرج بدهیم و اصلاً نگران نباشیم، ما در حال تدوین یک حکم ازلی و ابدی نیستیم و هر چند وقت یک بار می توانیم آن را تغییر بدهیم.
پیشنهاد کاربردی: غذاهای سالم و مورد علاقه ی خود را پیدا کنیم و با آنها یک برنامه ی جذاب غذایی برای خود بنویسیم.
۴- هر روز (شنبه تا پنج شنبه) دو کار جالب و مفرح را در برنامه عصر یا شب خود بگنجانیم.
تماشای برنامه مورد علاقه دلخوشی مطلوب بعد از کار است.
اگر فقط در کار کردن غرق شویم و حتی لبخند زدن را فراموش کنیم، روزبه روز جدی تر و عبوس تر می شویم. با برنامه ریزی روزانه برای انجام کارهای جالب و مورد علاقه مان در حقیقت برای خود دلخوشی های کوچکی خواهیم ساخت که هر قدر هم روزمان بد و سخت بگذرد به ما امید و شادی می دهند. منظور از کار مفرح و جالب، حرکات محیرالعقول مانند سقوط آزاد از هواپیما یا غواصی در اعماق اقیانوس آرام نیست، بلکه منظور دلخوشی های کوچکی چون بازی با حیوان خانگی، دیدن برنامه ی موردعلاقه یا دیدارِ دوستان است. حالا انتخاب ما هر چه باشد مهم این است که هدف مفرح برنامه ریزی شده ای برای خود می سازیک، لذتی که باعث می شود راحت تر بخوابیم و خوش خلق تر بشویم و انگیزه ی بیشتری در طول روز داشته باشیم. با دلخوشی های کوچک، سرزندگی را به عادتی روزانه برای زندگی با معناتر تبدیل کنیم.
پیشنهاد کاربردی: سعی کنیم به دلخوشی های کوچک مان کمی دیوانگیِ کنترل شده اضافه کنیم تا بیشتر خوش بگذرانیم.
یک ضرب المثل معروف فرنگی می گوید: اگر زیادی کار کنی و تفریحی نداشته باشی، هم خسته می شوی و هم خسته کننده.
۵- نگرانی ها و اشتباهات مان را روی برگه ی کوچکی یادداشت کنیم.
نگرانی هایمان را یادداشت کنیم.
همه ی ما معمولاً خودمان را به خاطر اشتباهات کوچکی که در طول روز مرتکب می شویم سرزنش می کنیم. گاهی شدت این سرزنش ها خیلی زیاد و خنده دار است. خودمان را به گوشه رینگ پرتاب می کنیم و با قدرت هر چه تمام، بی رحمانه سعی در مغلوب کردن خود داریم. اگر این روند ادامه دار باشد، روزبه روز بیشتر احساس نارضایتی و نا امیدی خواهیم کرد. چنین تباهی و سیاهی یک وقتی گریبان گیر زندگی خودمان می شود که ایده آل گرا باشیم. نباید اجازه بدهیم موضوعات پوچ، نگرانی ها یا اشتباهات ما را عصبانی کنند یا خودمانی تر بگوییم حال ما را بگیرد.
لازم نیست در طول یک روز همه ی کارهای ما عالی و فوق العاده باشد، در حالی که اگر به دنبال فراتر رفتن از استانداردها به سمت ایده آل ترین ها باشیم طبیعی است که ناامید و افسرده خواهیم شد.
می توان یادداشتی تهیه کرد و در آن اشتباهات و نگرانی ها را نوشت و با مکتوب کردن این دل مشغولی های منفی، افکار بد را از خود دور کرد. وقتی یک اشتباه یا نگرانی را مکتوب می کنیم، حجم زیادی از درگیری های ذهنی نامرتب و افسارگسیخته ی ذهنی را از اتاق فرمان بدن یا همان مغز دور می کنیم و بیرون می ریزیم.
پیشنهاد کاربردی: افکار منفی را با نوشتن از خود دور کنیم. دفترچه ی کوچکی تهیه کرده و از نگرانی های خود بنویسیم.(قانون جذب)
تخلیه و تفکیک احساسات مختلف به ویژه احساسات منفی ما را از خودخوری و سرزنش دور خواهد کرد.
این ۵ پیشنهادِ منحصر به فرد زندگی مان را بامعناتر و شما را قدرتمندتر می کند. کدام یک از این توصیه ها با شما سازگار است؟ انتخاب کنید و تغییر را در خود احساس کنید.