ماهاتما گاندی یکی از تأثیر گذارترین افراد برای تبدیل این جهان به مکانی بهتر برای زندگی بود, در این مقاله سعی میکنیم شما را با طرز فکر و دیدگاه این شخصیت مردمی آشنا کنیم.
1- خودمان را تغییر دهیم
ما باید مظهر تغییری باشیم که می خواهیم در جهان مشاهده کنیم.
به عنوان انسان بزرگترین دروغ ما در مورد توانایی مان در ساخت دوباره جهان نیست – این افسانه عصر اتم است – بلکه توانایی ما در ساخت مجدد خودمان است.
اگر خودمان را تغییر دهیم جهان خود را نیز تغییر خواهد داد. اگر شیوه تفکرمان را تغییر دهیم می توانیم احساسات و اعمالمان را تغییر دهیم و بنابراین جهان اطراف ما نیز تغییر خواهد کرد. نه تنها به این دلیل که اکنون ما اطرافمان را با فکر و احساسات تازه ای می نگریم بلکه به این دلیل که این تغییر می تواند به ما کمک کند تا دست به عمل بزنیم به شیوه ای که قبلاً فکر آن را نمی کردیم – یا حتی در مورد آن فکر هم کرده بودیم – و غرق در الگوهای فکری قدیمی خود بودیم.
اما مشکلی که با تغییر دنیای بیرونی بدون تغییر خودمان با آن مواجه می شویم این است که وقتی به تغییری که شدیداً در پی آن بودیم می رسیم ما همچنان خود ما هستیم. ما همچنان کاستی ها، خشم، منفی بافی، گرایش به تخریب خود و غیره را با خود به همراه داریم. بنابراین در این موقعیت جدید ما آنچه را که در آرزوی آن بودیم نخواهیم یافت زیرا ذهن ما هنوز انباشته از چیزهای منفی است و اگر تغییر بیشتری ایجاد کنیم بدون اینکه کمی بینش نسبت به آن داشته باشیم و از خود قبلی مان فاصله گرفته باشیم ممکن است این حس بیشتر و قوی تر باشد. از آنجایی که خود قبلی ما علاقه به تفکیک چیزها، یافتن دشمنان و جدایی دارد ممکن است برای ایجاد مشکلات بیشتر شروع به تلاش کرده و زندگی و دنیای ما را دچار کشمکش نماید.
2- ما تحت کنترل هستیم
هیچ کس بدون اجازه من نمی تواند مرا آزرده کند.
احساس ما و واکنش ما چیزهایی است که همیشه به ما بستگی دارد. ممکن است یک روش نرمال و معمول برای واکنش در برابر چیزهای گوناگون وجود داشته باشد. اما بیشتر مواقع راههای دیگری نیز وجود دارد.
ما می توانیم اندیشه ها، واکنش ها یا احساسات مان را تقریباً در مورد هر چیزی انتخاب کنیم. نباید هیجان زده شویم، رفتار اغراق آمیزی انجام دهیم یا به صورت منفی واکنش نشان دهیم. البته ممکن است همیشه و بلافاصله اینگونه نباشد. بعضی اوقات یک حرکت بدون تفکر انجام میشود یا یک تفکر کهنه نمایان می گردد.
زمانیکه بفهمیم که هیچ چیز بیرونی نمی تواند احساس ما را کنترل کند می توانیم به تدریج این اندیشه را به زندگی روزانه خود وارد کرده و آن را تبدیل به یک عادت کنیم. عادتی که می تواند به مرور زمان قوی تر و قوی تر شود. با اینکار زندگی بسیار آسان تر و دلپذیرتر می گردد.
3- دوستان جدید
شخص ضعیف هرگز نمی بخشد. عفو و بخشش نشانه قدرت است.
چشم در برابر چشم تنها باعث کور شدن کل دنیا خواهد شد.
جنگ با بدی با روش اشتباه، به هیچکس کمکی نخواهد کرد و همانطور که در نکته قبلی گفته شد، این ما هستیم که انتخاب می کنیم چگونه واکنشی نشان دهیم. وقتی این تفکر را هر چه بیشتر وارد زندگی مان کنیم می توانیم به طریقی دست به عمل بزنیم که برای خودمان و دیگران مفید باشد.
ما می فهمیم که بخشش و رها کردن گذشته باعث کمک به ما و مردم جهانمان می شود و صرف وقت در خاطرات منفی بعد از اینکه از آن تجربه درس گرفتیم دیگر کمکی به ما نخواهد کرد. تفکر در گذشته فقط باعث میشود که ما بیشتر رنج بکشیم و نتوانیم در حال حاضر دست به عمل بزنیم.
اگر نبخشیم، به گذشته و یک شخص دیگر اجازه داده ایم که احساسات مان را در دست گیرد. با عفو و بخشش خود را از این بندها رها کنیم. بعد از آن می توانیم کاملاً روی مرحله بعدی تمرکز نماییم.
4- بدون عمل به جایی نمی رسیم
یک مثقال عمل بهتر است از یک خروار حرف.
بدون اینکه دست به کار شویم کار خیلی کمی انجام میشود. البته اهل عمل بودن سخت و دشوار است. ممکن است مقداری مقاومت درونی وجود داشته باشد.
و همانطور که ماهاتما گاندی گفت ممکن است فقط حرف بزنیم. یا به صورت بی پایان درس بخوانیم و مطالعه کنیم و فکر کنیم که به سمت جلو در حرکتیم. اما در زندگی واقعی نتایج کمی کسب کرده باشیم.
5- به این لحظه توجه کنیم
من نمی خواهم آینده را پیش بینی کنم. من می خواهم به زمان حال توجه کنم. خدا هیچ قدرتی برای کنترل لحظه دیگر به من نداده است.
بهترین راه برای غلبه بر این مقاومت درونی که اغلب باعث میشود کاری انجام ندهیم این است که در زمان حال باقی بمانیم و تا حد امکان شرایط را بپذیریم. چرا؟
زیرا وقتی که ما در زمان حال به سر میبرید در مورد لحظات بعدی که تحت کنترل ما نیستند، نگرانی نداریم و این مقاومت که از انجام هر گونه عملی جلوگیری میکند، قدرتش را در نتیجه تصور نتایج منفی در آینده – یا شکستهای قبلی – از دست میدهد و بنابراین راحت تر خواهیم توانست که هم وارد عمل شویم و هم بر زمان حاضر تمرکز کنیم و بهتر عمل نماییم.
6- همه انسانیم
من ادعا میکنم که یک شخص ساده و قابل اطمینان هستم که مانند همه انسان ها خطا میکنم. همچنین اقرار میکنم که آن قدر فروتنی دارم که به خطاهایم اعتراف کنم و قدم هایم را اصلاح نمایم.
عاقلانه نیست که خیلی از هوش و درایت یک نفر مطمئن باشیم. درست این است که به خاطر داشته باشیم که قویترین ها ممکن است ضعیف عمل کنند و عاقل ترین ها اشتباه کنند.
وقتی شروع به اسطوره ساختن از افراد می کنیم، حتی اگر کارهای خارق العاده ای انجام داده باشند، این خطر وجود دارد که دیگر نتوانیم با آنها ارتباط برقرار نماییم. ممکن است کم کم فکر کنیم که ما هرگز نمی توانیم به چیزهای مشابه آنها دست پیداکنیم زیرا آنها خیلی متفاوت هستند. بنابراین مهم است که به یاد داشته باشیم همه ما گذشته از اینکه چه کسی هستم، انسانیم. و من فکر میکنم لازم است از یاد نبریم که همه ما انسانیم و مستعد اشتباه. تعریف یک استاندارد غیر منطقی برای افراد فقط باعث ایجاد درگیری های غیر ضروری در دنیای ما و منفی بافی در وجودمان میشود.
باید به یاد داشته باشیم که دوری از عادت بد خودتخریبی در اشتباهاتمان باعث موفقیت های بعدی میشود و به جای آن به وضوح می توانیم ببینیم که کجا اشتباه کردیم و چه چیزی می توانیم از این اشتباه بیاموزیم و سپس دوباره تلاش کنیم.
7- پایداری
در آغاز ما را نادیده می گیرند، بعد به ما می خندند، سپس با ما مبارزه می کنند و در آخر ما پیروز می شویم.
پایدار و محکم باشیم. در آینده مخالفت های اطرافمان کمرنگ و نابود میشود و مقاومت درونی ما و خودتخریبی که می خواهد ما را عقب نگهدارد و از پیشرفت مان جلوگیری کند روز به روز ضعیف تر می شوند.
علت این که ماهاتما گاندی در روش بدون خشونت خود موفق شد این بود که او و یارانش بسیار سرسخت بودند، آنها تسلیم نشدند.
موفقیت و پیروزی به ندرت با آن سرعتی که می خواهیم به دست خواهد آمد. یکی از دلایلی که افراد به آنچه که می خواهند نمی رسند این است که آنها خیلی زود خسته می شوند. زمانی که آنها فکر می کنند برای رسیدن به موفقیت کافی است معمولاً به همان میزانی نیست که واقعاً برای رسیدن به هدف لازم است. این عقیده اشتباه تا حدودی ناشی از جهانی است که در آن زندگی می کنیم. جهانی پر از قرص های جادویی که به صورت مداوم تبلیغ می شوند و به ما قول می دهند در طی 30 روز می توانیم وزن زیادی کم کنیم یا پول زیادی به دست بیاوریم.
8- خوبی مردم را ببینیم و به آنها کمک کنیم
من فقط به جنبه های خوب انسان ها توجه میکنم. از آنجایی که خودم بی عیب و نقص نیستم، علاقه ای به کشف خطاهای دیگران ندارم.
انسان دقیقاً به اندازه ای بزرگ میشود که برای کمک به طرفدارانش تلاش میکند.
زمانی فکر می کردم رهبری با زور انجام میشود اما امروز معنای آن برای من همراهی با مردم است.
بیشتر وقتها افراد ویژگی های خوبی دارند و همچنین ممکن است بعضی ویژگی هایشان چندان خوب نباشد. اما ما می توانیم تصمیم بگیریم که به کدام توجه کنیم. اگر به دنبال پیشرفت هستیم روی خوبی افراد تمرکز کنیم. این کار باعث میشود که زندگی برای ما آسان تر شود همزمان که دنیا و روابط مان مثبت تر و دلپذیرتر میشود.
و زمانی که ما خوبی افراد را می بینیم کمک کردن به آنها برای ما راحت تر میشود. با کمک به دیگران و با ارزش دادن به آنها ما فقط زندگی آنها را بهتر نمی کنیم، در طی زمان آنچه را داده ایم دوباره بدست می آوریم و افرادی که به آنها کمک کرده ایم ممکن است علاقه بیشتری به کمک به دیگران داشته باشند و در نتیجه ما با هم چرخه ای از تغییرات مثبت ایجاد می کنیم که رشد میکند و قوی تر میشود.
با تقویت مهارت های اجتماعی مان می توانیم شخص با نفوذی شویم و این چرخه رو به جلو را تقویت کنیم.
9- هماهنگ و قابل اعتماد باشیم، خود واقعی مان باشیم و تظاهر نکنیم
شادکامی زمانی حاصل میشود که تفکر، گفتار و کردار شما هماهنگ باشد.
همیشه بین اندیشه، گفتار و کردارمان هماهنگی ایجاد کنیم. همیشه در پی پالودن ذهنمان باشیم و خواهیم دید که همه چیز درست خواهد شد.
فکر میکنم یکی از بهترین نکات برای بهبود مهارت های اجتماعی ما رفتار یکسان و ارتباط بر اساس اعتماد است. به نظر میرسد افراد واقعاً به ارتباط درست و اطمینان بخش علاقه دارند و زمانی که اندیشه، گفتار و کردار ما در یک راستا باشد به لذت درونی بالایی می رسیم. ما در مورد خودمان احساس قدرت و شایستگی می کنیم.
زمانی که افکار و گفتارمان در یک سو قرار داشته باشد در ارتباطات خود را نشان میدهد. زیرا اکنون آهنگ صدا و زبان بدن با کلمات ما – که عده ای معتقدند 90 درصد ارتباط است – هماهنگ است. وقتی این هماهنگی نمود پیدا کند افراد علاقه مند می شوند که واقعاً به آنچه می گوییم گوش کنند و ما بدون هیچ گونه ناهماهنگی، پیام های پیچیده و یا شاید تا حدودی نادرست با دیگران ارتباط برقرار می کنیم.
همچنین اگر اعمال ما با آنچه فکر می کنیم و بر زبان می آوریم یکسان نباشد کم کم باور خودمان و کسانی که به ما ایمان دارند در مورد آنچه می توانیم انجام دهیم خدشه دار میشود.
10- رشد کنیم و به تعالی برسیم
پیشرفت مداوم قانون زندگی است، و کسی که همیشه به دنبال حفظ عقاید خود است تا پایدار و استوار به نظر برسند، خود را در جایگاه غلطی قرار داده است.
ما همیشه می توانیم توانایی ها و عادت هایمان را بهبود ببخشیم و خود را مجدداً مورد ارزیابی قرار دهیم. ما می توانیم درک عمیق تری از خود و جهانمان بدست آوریم.
مطمئنا ممکن است گاهی ناپایدار و نامطمئن به نظر برسیم یا اینکه ندانیم چه کار داریم می کنیم. ممکن است در هماهنگ عمل کردن و برقراری ارتباط مطمئن مشکل داشته باشیم. همانطور که گاندی گفت ممکن است خود را در موقعیت اشتباهی قرار دهیم. جایی که ما سعی می کنیم نظرات و عقاید قدیمی مان را تقویت کنیم یا به آنها بچسبیم تا محکم و استوار به نظر برسیم در حالی که می دانیم یک جای کار اشتباه است، که البته بودن در چنین جایگاهی دلچسب نیست. رشد و بالندگی گزینه بهتر و شادتری برای انتخاب است.