آیا شما یک “نشخوار کننده” هستید؟ 8 نکته برای توقف بیش از حد فکر کردن
همه ما این کار را انجام می دهیم. اتفاق بدی، چند وقت پیش، چند سال پیش یا حتی در دوران کودکی ما افتاده است و ما همچنان به آن فکر می کنیم. ما نگران یک شخص یا موقعیتی در حال یا آینده خود هستیم و نمی توانیم از وسواس در مورد آن دست برداریم.
اگر هر چند وقت یکبار این اتفاق بیفتد، شما کاملا طبیعی هستید. با این حال، اگر دائماً اتفاق می افتد، پس شما درگیر یک الگوی فکری هستید که به عنوان نشخوار فکری شناخته می شود. اگر میخواهید شاد و سازنده باشید، این الگو باید شکسته شود و شکستن آن مستلزم ایجاد عادات فکری جدید است. این فرآیندی است که به تمرین و زمان نیاز دارد.
نکاتی برای توقف بیش از حد فکر کردن
مطمئناً در مورد برنامه 12 مرحله ای الکلی های گمنام شنیده اید. خوب، این برنامه 8 مرحله ای شما برای درمان بیش از حد فکر کردن است!
مشخص کنید که شما مشکل دارید
در اینجا برخی از علائم ذکر شده است:
1. شما نمی توانید شب ها مغز خود را خاموش کنید تا بخوابید.
شما باید بارها و بارها موقعیتی را از روز، هفته گذشته یا سال گذشته تجربه کنید. یا نگران شرایطی هستید که ممکن است در آینده به مشکل تبدیل شود یا در مورد یکی از عزیزانتان که ممکن است واقعاً با مشکلات جدی روبرو باشد یا خیر. گاهی برای این عزیز بحران های آینده را اختراع می کنید!
2. در طول روز روی چیزها وسواس دارید.
شما باید به صحبت کردن در مورد آنها با دیگران ادامه دهید، در غیر این صورت ذهن شما مدام در مورد مسائلی که داشته اید یا مسائل احتمالی که ممکن است در آینده پیش بیاید تکرار می شود. از اطرافیانتان (از کسانی که واقعاً با شما صادق هستند) بپرسید که آیا این کار را انجام می دهید. اگر به شما «بله» بگویند، مشکل دارید!
خودتان را به خاطر این موضوع سرزنش نکنید.
مغز ما تمام خاطرات ما را ذخیره می کند. و افکار ما به آن خاطرات متصل است. شما به نوعی از این طریق “سیم” شده اید، بنابراین زمانی که یک حادثه منفی رخ می دهد، تمایل دارید خاطرات قدیمی موقعیت های مشابه را فراموش کنید و آن ها را به مغز بیش از حد شلوغ خود اضافه کنید.
وقتی از خود می شنوید که جملاتی مانند «من هیچ وقت چیزی را درست نمی فهمم»، به خاطر گذشته تان کتک زده اید و باید این الگو را بشکنید.
3. توقف کنید و نفس بکشید
به محض اینکه الگوهای منفی شما در ذهن شما ظاهر شد، متوقف شوید.
شروع به نفس های عمیق کنید و در حین کشیدن آن نفس ها را بشمارید. به تنفس و شمردن ادامه دهید تا مغزتان آرام شود.
نفس های عمیق در واقع سطح دی اکسید کربن در جریان خون شما را افزایش می دهد و کل بدن شما از جمله مغز را آرام می کند!
-
زیاد حرف نزنید
صحبت کردن در مورد مسائل خود، اتفاقی که دیروز یا 30 دقیقه قبل افتاد فقط باعث می شود که بیشتر وسواس به خرج دهید و بیش از حد تحلیل کنید.
یکی از راههای رفع این مشکل، چه در طول روز بیش از حد صحبت کنید و چه در شب نمیتوانید بخوابید، نوشتن مطالب است. این تأثیر روانی دارد که «آن را بیرون میآورد» و به مغز شما اجازه میدهد «به جلو حرکت کند».
قبل از غلبه بر نشخوار فکری، یک چیز واقعا مفید این بود که برای افرادی که با آنها برخوردهای منفی، مشاجره و غیره داشتم نامه بنویسم. البته من هرگز برای آنها نامه ارسال نکردم، اما واقعاً تحسین برانگیز بود، و پس از آن می توانستم به این حادثه فکر نکنم.
-
انجام برخی از ورزش های فیزیکی و ذهنی
- گاراژ یا کمد خود را تمیز کنید.
- به دوچرخه سواری بروید.
- یک کتاب واقعا خوب بخوانید یا یک برنامه تلویزیونی جذاب تماشا کنید.
- موسیقی را روشن کنید و با هم آواز بخوانید.
هر کاری که بتوانید انجام دهید تا فکر خود را روی چیز دیگری قرار دهید شروع به شکستن آن الگوها می کند. اما شما باید این کار را در لحظه ای انجام دهید که الگوی فکری قدیمی شروع به آشکار کرن خود می کند.
-
در لحظه حال زندگی کنید.
شما نمی توانید گذشته را تغییر دهید، حتی آنچه 10 دقیقه پیش رخ داده است، و نمی توانید آنچه را که ممکن است 2 ساعت بعد اتفاق بیفتد، کنترل کنید. شما فقط در این لحظه می توانید افکار و رفتارهای خود را کنترل کنید.
بنابراین، چه کاری در این لحظه می توانید برای ستایش پیدا کنید؟ “قدردانی” یک رفتار واقعاً مهم برای تمرین است. آن را روی یک تابلو قرار دهید و در اطراف خانه و محل کار خود بچسبانید.
باید به خود یادآوری کنید که وقتی افکار بد می آیند، فکر خود را روی چیزهای خوبی که دارید قرار دهید و برای آن سپاسگزار باشید. و اگر فکر می کنید چیزی برای شکرگزاری ندارید، این را به یک کودک گرسنه در سومالی جنگ زده بگویید.
-
یاد بگیرید که با جریان بروید
زندگی اتفاق خواهد افتاد و تلاش شما برای کنترل همه چیز در اطرافتان و وسواس در مورد آن تمرینی بیهوده است.
شما باید یاد بگیرید که بگویید: (خوب. این وضعیت است. من می توانم آن را بپذیرم و به جلو بروم. اگر نیاز به اقدامی از جانب من داشته باشد، خوب است. من به گزینه هایم نگاه خواهم کرد و مسیر خوبی را انتخاب خواهم کرد.)
گذراندن زمان برای عصبانیت، رنجش، و بارها و بارها تکرار آنچه باعث این موقعیت شده است، آن را تغییر نمی دهد یا آن را حل نمی کند.
-
شما همان چیزی هستید که فکر می کنید
هر چه انرژی فکری شما بیشتر روی چیزهای منفی گذاشته شود، زندگی شما منفی تر خواهد شد. حتی پزشکان هم اکنون این را قبول دارند. وقتی یک خاطره بد یا نگرانی در مورد آینده خود را نشان می دهد، چند لحظه صبر کنید، نفس بکشید، مشغول شوید و فکر خود را در مورد چیز خوبی در زندگی خود قرار دهید!
منبع:
- https://www.successconsciousness.com/blog/personal-development/tips-to-stop-over-thinking
