دلایل و اهمیت نه گفتن به کودکان را بدانید
بعضی وقتها به عنوان پدر یا مادر فرزندتان تنها کاری که در طی یک روز باید انجام دهید این است که به او نه بگویید. نه گفتن به کودکان یکی از مهارتهای مهمی است که والدین در رابطهای که با فرزندانشان دارند باید بلد باشند.
این نکته بسیار مهم است که بدانید در بعضی از موارد نه گفتن جنبه دستوری دارد و کودکان باید بدانند که این نه به چه معنی است. نه گفتن اغلب در بعضی از موارد الزامی است تا از کودک در برابر آسیبی که ممکن است به او وارد شود، محافظت کند.
برای این که کودکان گرایشات و تمایلات سالم و مثبت، صبر، عزت نفس و اخلاق و رفتاری مناسب داشته باشند، نقش پدر و مادر در برقراری رابطه با فرزندان و قرار دادن یکسری از محدودیتی هایی که با ارزشهای اخلاقی و تجربیاتشان همزمان باشد، اهمیت بسیاری دارد.
نه گفتن به کودکان
باور داشته باشید یا نداشته باشید والدینی که فرزندانشان را با تجربه نه شنیدن آشنا نمیکنند ضربه و زیان بزرگی را به آنها میزنند. برای بسیاری از پدرها و مادرها گفتن بله به آرزوهای فرزندانشان بسیار اغوا کننده است، به ویژه اگر که توانایی برآورده کردن آرزوهایشان را هم داشته باشند. اما اغلب اگر که تواناییاش را هم نداشته باشند، میخواهند که فرزندشان شاد باشد.
اگرچه چنین شادیهایی بسیار زودگذر هستند و پس از تمام شدنشان فرد یا کودک دوباره تمایل دارد که به سراغ خواسته بعدیش برود. فرقی ندارد که آن چیزی که در لحظه میخواهد یک اسباب بازی است یا یک گوشی هوشمند آخرین مدل. این کار باعث ایجاد حس کمبود در فرد و فقط به صورت موقت رفع میشود.
فرزندتان در ابتدا ممکن است از این کاری که شما برایش انجام دادهاید بسیار قدردانی کند، اما تمامی اینها به محض این که چیز جدید دیگری نظرش را جلب کند از بین خواهند رفت. در این موارد، در ذهن بعضی از کودکان چیزی که در حال حاضر دارند خسته کننده و تکراری میشود و اگر شما تسلیم شوید و آن چیز جدید که نظرش را جلب کرده برایش تهیه کنید، این چرخه باز اتفاق میافتد.
در میان تمام درسهای با ارزشی که شما میتوانید به فرزندانتان بدهید، این نکته مهم که خوشحالی و شادی عمیق با خریدن و به دست آوردن چیزی که میخواهید، به دست نمیآید هم یکی از درسهای مهمی است که میتوانید به فرزندانتان یاد بدهید.
یادگرفتن این که چگونه با به دست نیاوردن چیزی که شما در زمانی مشخص میخواهید، کنار بیاید یکی از مهارتهایی است که هر فرد باید آن را در خود رشد دهد. در این بخش به یکسری از دلایلی که والدین از قرار دادن محدودیت برای فرزندانشان دوری میکنند و نسبت به آن بی میل هستند، میپردازیم:
- نمیخواهند دلیل ناراحتی یا خشم فرزندانشان باشند.
- در حال تاوان دادن اشتباهی که در گذشته نسبت به فرزندشان انجام دادهاند، هستند.
- با فرزندانشان به اندازه کافی دوست نیستند.
- بر این باورند که فرزندانشان هرچیزی که میخواهند را باید داشته باشند.
- میخواهند فرزندانشان کم و کاستیهایی که خودشان در بچگی داشتند را تجربه نکنند.
- نمیخواهند فرزندانشان را از چیزی که خودشان در بچگی از داشتنش محروم بودند، محروم سازند.
حتی برای والدینی که به هر دلیلی از گفتن نه به فرزندانشان پرهیز میکنند، شرایطی پیش خواهد آمد که آنها را ملزم خواهد ساخت تا برای فرزندانشان محدودیتهایی را قرار دهند. زمانی که فرزندانتان به داشتن هرچیزی که میخواستند، عادت کردهاند این کار میتواند برای همه اعضا آن خانواده مانند بودن در یک جهنم باشد و احساس محروم بودن داشته باشند.
نه گفتن !
نه گفتن به کودکان یکی از راههای قرار دادن است و طبیعتا فرزندانتان شما را با این محدودیتهایی که برایشان گذاشتهاید امتحان خواهند کرد که متوجه شوند آیا این محدودیتها واقعی هستند یا خیر. در این راه آنها ممکن است التماستان کنند، خواهش کنند، زجه و ناله کنند، گریه کنند یا حتی بسیار خشمگین شوند. این کارها نشاندهنده پریشانیشان نسبت دریافت نکردن چیزی که میخواستند، است. اما از طرفی دیگر این کارشان هم برای این است که ببینند میتوانند باعث تسلیم شدن شما بشوند یا خیر.
اگر شما تسلیم شوید این پیام را به فرزندانتان میدهید که نه الزاما به معنی نه نیست و اگر آنها التماس، خواهش، گریه یا زجه و ناله کنند آن چیزی را که میخواهند به دست خواهند آورد. نمیتوان درباره سختی این کار گزافه گویی کرد. اما اگر شما مصمم پای محدودیتهایی که برای فرزندانتان قرار دادهاید بایستید، آنها هم خیلی راحتتر و سریعتر با محدودیتهایی که برایشان گذاشته شده است کنار خواهند آمد و یاد خواهند گرفت که آنها را بپذیرند.
دانستن این که چه زمانی و چگونه نه بگویید بسیار مهم و کاربردی است. وقتی با گفتن نه با حالت خنده و کمدی میتوانید کارتان را پیش ببرید و از این طریق ممکن است فرزندانتان هم کمتر ناراحت بشوند، چه نیازی است تا خیلی دراماتیک، جدی و با لحنی تند و خشن آن را بیان کنید.
اگر که هم پدر و هم مادر در وضع کردن محدودیتها نقش داشته باشند، باید هر دو در قرار دادن این محدودیتها با یکدیگر به توافق رسیده باشند. نداشتن توافق نظر بین والدین باعث میشود که یکدیگر را نادیده بگیرند و هرکدام رفتار متفاوت و گیج کننده و جدا از هم با فرزندانشان داشته باشند.
همچنین نداشتن توافق والدین این شرایط را برای فرزندان فراهم میآورد تا برای به دست آوردن خواسته خود پیش یکی از والدین بروند که احتمال برآورده کردن خواستهشان پیش او بیشتر باشد. این شرایط زمانی که والدین فرزندان باهم زندگی نکنند سختتر هم میشود. کودکان به چارچوبها و محدودیتهایی نیاز دارند و والدین باید آنقدر شجاع و مصمم باشند و این ریسک را به جان بخرند که در مقابل ناامیدی، خشم و ناراحتی فرزندانشان تسلیم نشوند. زیرا انجام این کار باعث رشد فردی فرزندانشان میشود.
قاعدتا هیچ کدام از پدرها و مادرها از خشم ناشی از نه گفتن به فرزندانشان لذت نمیبرند، اما اگر شما به صورت مداوم در برابر خواستهها و آرزوهای فرزندانتان تسلیم شوید، هرکاری که از شما میخواهند را انجام دهید یا هرچیزی که میخواهند را برایشان فراهم سازید، تصویر و انتظاراتی متفاوت از جهانی که آنها درونش هستند را برایشان میسازید که در آینده ممکن است به آنها آسیبی جبران ناپذیر وارد کند.
تصور آنها از این دنیا به این شکل خواهد بود که هرچیزی را که آنها میخواهند، برایشان فراهم خواهد شد که این امر موفقیت آنها در آینده را بسیار سخت میکند. فرزندان باید یاد بگیرند که چگونه با محدودیتهایی که دارند کنار بیایند و این امر باعث میشود تا تجربههایی را کسب کنند که در تمام طول زندگیشان به کارشان خواهد آمد و منجر به رشد فردی آنها خواهد شد.
دلایل نه گفتن به کودکان
نه گفتن همیشه سخت است مخصوصا اگر به کسی که خیلی دوستش دارید بخواهید نه بگویید. ترس از این که فرزندانتان از شنیدن نه شما آزرده خاطر شوند باعث میشود تا شما کلمه بله را جایگزین آن کنید، درحالی که میخواهید به آنها نه بگویید. نه گفتن ممکن است کمی فرزندتان را ناراحت یا خشمگین سازد، اما در بلند مدت باعث میشود تا شخصیتشان قدرتمند شکل بگیرد. در این بخش ما به چند دلیل مهم که باید به فرزندانتان نه بگویید، پرداختهایم.
متوجه این شوند که همیشه برآورده شدن سریع خواستههایشان ممکن نیست
شما در دنیایی زندگی میکنید که به دست آوردن چیزهایی که نیاز دارید وابسته به کلیک کردن انگشتانتان است تا به سرعت در اختیارتان قرار بگیرند که این امر باعث کم شدن صبر میشود. فرزندانتان هم در حال رشد در این بی صبری هستند که باعث میشود عادت بکنند هرچیزی که میخواهند، به سرعت برایشان فراهم شود.
اما این پدر و مادر هستند که باید این نیازها را برطرف کنند. بعضی وقتها این نیازها پس از ارزیابی این که آیا انجام دادنشان درست است، صورت میگیرند و بعضی وقتها هم قبل از این که فرزندشان این نیاز را احساس کند، برایش انجام میدهند. پس خود را برای تاخیر در برآورده کردن خواستههای فرزندانتان مقصر ندانید و بگزارید یاد بگیرند که دیرتر به خواستهشان دست یابند تا بیشتر قدرش را بدانند و از آن لذت ببرند.
یاد گرفتن فرق بین نیاز و خواسته
کودکان نمیتوانند فرق بین نیاز و خواسته را تشخیص دهند و تنها چیزی که میدانند این است که من از این خوشم میآید و باید آن را داشته باشم. شما نباید هیچوقت از گفتن نه به کودکتان پرهیز کنید. شما قرار نیست به آنها فرق بین نیاز و خواسته را یاد بدهید.
به خواستههایشان هر زمانی که لازم است نه بگویید تا متوجه شوند و برای خود تجزیه تحلیل کنند که چه چیزی نیازشان است و مستحق چه چیزی هستند. همچنین به آنها بفهمانید که هرچیزی را که میخواهند قرار نیست که به سرعت برایشان برآورده کنید و بگزارید که ارزش انسانها، زمان و پول را بفهمند.
آمادگی پیدا کردن برای کنترل احساساتشان
کنترل کردن احساسات یک امر بسیار سخت است و حتی افراد بزرگ هم بعضی وقتها توانایی کنترل احساساتشان را ندارند. کنترل کردن احساسات با کار کردن روی آن از زمان کودکی بسیار آسانتر خواهد شد. به آنها یاد بدهید که چه چیزی خوب و چه جیزی بد است.
همچنین به آنها یاد بدهید که چگونه احساساتشان را نشان دهند یا آن را کنترل کنند. کنترل کردن احساسات یکی از دلایل اصلی است که والدین باید به کودکانشان نه بگویند. هر زمانی که احساس کردید باید به خواستهشان نه بگویید، نه بگویید و بگزارید عصبانی، ناراحت یا خشمگین شود و در مقابل به جای این که به این احساساتشان عکس العمل نشان دهید، به آنها بگویید که چرا با خواستهشان مخالفت کردهاید.
نه گفتن به کودکان باعث میشود که در آینده بتوانند احساسات خود را کنترل کنند و به جای این که زندگی روی آنها کنترل داشته باشد، آنها روی زندگی کنترل داشته باشند و به موفقیت برسند.
الهام گرفتن در تصمیم گیریها
با یاد دادن کنترل کردن احساسات به فرزندانتان در اصل به آنها کمک میکنید تا چگونه تصمیم گیری کنند و تشخیص بدهند که چه چیزی خوب و چه چیزی بد است و در شرایط سخت بهترین تصمیمات را بگیرند. زمانی که شما شروع به گفتن نه به فرزندانتان میکنید، ممکن است با کج خلقیهای زیادی رو به رو شوید که با داشتن ارادهای قوی میتوانید از پس آن بربیایید.
اما بعد از گذشت این دوره، هم شما و هم فرزندانتان به این شرایط عادت میکنید و آنها متوجه خواهند شد که دیگر قرار نیست آن کار را انجام بدهند یا خواستهشان در آن زمان برایشان مناسب نبوده که همه اینها در نهایت باعث رشد فردی فرزندان میشود.
کلام آخر
نه گفتن به کودکان یکی از کارهای سختی است که روی دوش والدین گذاشته شده است. درست است که آنها نمیخواهند هیچگونه کم و کاستی در زندگی فرزندانشان وجود داشته باشد، اما در بعضی موارد باید به خواستههایی که آنها دارند نه بگویند که شخصیت فرزند به گونهای رشد کند تا بتواند در جامعه فردی موفق و سر بلند باشد. در این مقاله ما به دلیل و اهمیت نه گفتن به فرزندان پرداختیم تا بتوانیم شما را در این راستا کمک کنیم.
منبع:
- https://www.psychologytoday.com/us/blog/some-assembly-required/201901/why-sometimes-saying-no-your-kids-is-so-important
- https://www.wholekids.com.au/importance-saying-no/
- 7 Reasons why parents should say NO to their children – Twins and Me