خودشکوفایی برای هر کس تعریفی خاص دارد. رایجترین تعریف آن برگرفته از توضیح آبراهام مزلو، روانشناس انسانگرا، است. او خودشکوفایی را فرآیند «تبدیل شدن به هر چیزی که از عهده آن برمیآیید»، میداند.
روانشناس دیگری تعریف متفاوتی برای خودشکوفایی ارائه میدهد:«توانایی تبدیل شدن به بهترین نسخه خود.»
همه تعریفهای گفته شده منطقی اند، اما واقعا چطور باید به بهترین نسخه خود تبدیل شویم؟ و از کجا بدانیم به آن نقطه رسیدهایم؟ متاسفانه راهکار مشخصی برای این هدف وجود ندارد. هر کس راههای بخصوصی برای شنیدن ندای درون خود و پیدا کردن راه حقیقی زندگی دارد.
فقط خود شما میتوانید خودشکوفایی را برای خود تعریف کنید. با این حال در ادامه برای اینکه مسیر را برایتان راحتتر کنیم، به راهنمای خودشکوفایی و راههای رسیدن به آن خواهیم پرداخت.
درباره هرم مزلو و ارتباط آن با راهنمای خودشکوفایی بیشتر بدانید
بسیاری از بحثهای راهنمای خودشکوفایی به سلسله مراتب نیازهای مزلو برمیگردد. به گفته وی مردم قبل از رسیدن به پله پنجم یعنی خودشکوفایی باید چهار نیاز اساسی دیگر را برآورده کنند. مزلو این نیازها را به این ترتیب آورده است:
- اولین مرحله شامل نیازهای اولیه مثل غذا، آب و سرپناه میشود.
- دومین پله نیاز به امنیت است.
- سومین مرحله شامل نیازهایی مثل حس تعلق خاطر و رابطه با دیگران میشود.
- مرحله چهارم نیاز به احترام و عزتنفس نسبت به خود و دیگران است.
- پله پنجم یا نوک هرم خودشکوفایی است.
این هرم میتواند راهنمای خودشکوفایی باشد، اما محدودیتهایی نیز دارد. برای مثال، بسیاری کمبود غذا و پناهگاه دارند، در حالی که با مردم روابطی قوی داشته و به یکدیگر احترام میگذارند. سلسله مراتب نیازهای مزلو برای کشف خودشکوفایی نمونه خوبی است، اما تنها راه رسیدن به آن نیست.
تعریفهای نادرست از خودشکوفایی
همانطور که گفتیم، خودشکوفایی بسته به شخصیت هر کس تعریف متفاوتی دارد. برای رفع ابهام بهتر است ابتدا به تعریفهای اشتباه آن فکر کنیم. خودشکوفایی به معنی بینقص بودن نیست. با رسیدن به خودشکوفایی قرار نیست همه چیز عالی پیش برود. هنوز هم ممکن است مشکلات سر راه شما قرار بگیرند.
در واقع بخش بزرگی از خودشکوفایی شناخت محدودیتها و تمرکز روی نقاط قوتتان است. از این مرحله به بعد، شما طوری زندگی خواهید کرد که برای رسیدن به رویاهایتان- چه کوچک، چه بزرگ، به بهترین نحو از نقاط قوت خود استفاده کنید.
برای مثال، تصور کنید شما رویای تبدیل شدن به یک خواننده پاپ را دارید. عاشق موسیقی هستید، اما آهنگ صدایتان مناسب خواندن نیست. سپس، متوجه میشوید در نواختن گیتار مهارت دارید و میتوانید از آن راه آهنگ بسازید.
با تمرین این مهارت را در خود تقویت میکنید و طی زمان به رشد فردی خواهید رسید. شاید هیچوقت خواننده پاپ نشوید، اما شما نیاز خود به ساخت آهنگ را طور دیگری برآورده کردید.
خودشکوفایی واقعا چیست؟
حالا که تعریف سادهای از خودشکوفایی ارائه دادیم و میدانیم چه چیزهایی هست و چه چیزهایی نیست، وقت آن رسیده که بدانیم اساس «بهترین نسخه خود بودن» چیست. خصوصیتهای شخصیتی بسیاری هستند که به خودشکوفایی وابسته اند.
فراموش نکنید برای رسیدن به خودشکوفایی نیاز نیست با همه این خصوصیتها آشنا باشید. همانطور که ممکن است قبل از دستیابی به خودشکوفایی این ویژگیها را در خود داشته باشید.
ویژگی افرادی که به خودشکوفایی رسیدهاند
در کل افرادی که به خودشکوفایی رسیدهاند این ویژگیها را دارند:
- زندگی مستقلی دارند: آنها زندگی خود را بر مبنای نظر دیگران نمیسازند. کنترل زندگیشان دست خودشان است و با نظر دیگران زندگی خود را تغییر نمیدهند. همچنین، برای اوقات تنهایی احترام قائل هستند و نیازی ندارند دائم کسی همراهیشان کند.
- احساس واقعی بودن میکنند: آنها بیشتر به احتمالات ممکن اتکا میکنند و بهتر از دیگران میتوانند درست را از غلط تشخیص دهند
- با غریبهها راحت هستند: به عدم اطلاعشان از آینده اهمیتی نمیدهند.
- دلسوز، مهربان هستند و مقبولیت دارند: این مورد هم درباره خودشان و هم درباره دیگران صدق میکند.
- شوخ طبعی ملایمی دارند: توانایی این را دارند که به اشتباههای خود بخندند و به دیگران نشان دهند هر موقعیت سختی نکته خندهداری هم دارد.
- از روابط دوستانه معنیدار لذت میبرند: این افراد ترجیح میدهند روابط دوستانه کم اما بادوامی داشته باشند، به جای اینکه با افراد زیادی فقط دوست معمولی بمانند.
- در لحظه زندگی میکنند: به جای اینکه زندگی را سخت بگیرند، روند طبیعی آن را طی میکنند. ترجیح میدهند به جای داشتن برنامه روزانه مشخص، در لحظه زندگی کنند.
- خلاق هستند: خلاقیت فقط محدود به کارهای هنری نمیشود. برخی از افراد خودشکوفا نسبت به دیگران در برخورد با مشکلات راهکارهای خلاقانهای ایجاد میکنند. آنها جلوی احساسات خود را نمیگیرند.
- از تجربه کردن اوج هر چیزی نمیترسند: لحظه اوج میتواند احساساتی مانند خوشحالی، شگفتی و لذت را به همراه داشته باشد. این احساسات با حس برقراری ارتباط بیشتر با جهان هستی همراه هستند. لحظاتی هستند که ما ناگهان به خود میآییم و معنی عمیق هرچیز را بهتر درک میکنیم. این تجربیات همیشه هم معنوی نیستند.
- فراتر از محدوده زندگی خودشان فکر میکنند: آنها به جای اینکه فقط زندگی خودشان را در نظر بگیرند به مسائل نگاه کلی دارند. همچنین، توانایی این را دارند که زندگی خود را وقف ماموریت، دلیلی خاص یا هدفی والاتر کنند.
- به نکات جزئی مثبت توجه دارند: افرادی که به مرحله خودشکوفایی رسیدهاند، از هر لحظه مثبت زندگی- طلوع خورشید، خنده کودکان و بوی گلها لذت میبرند. فرقی ندارد بار چندمی است که آن تجربه را احساس میکنند.
- عادل هستند: این افراد به حقوق همه احترام میگذارند و با رفتارهای غیر اخلاقی و ناعادلانه برخورد میکنند.
- دارای درک اجتماعی هستند: یعنی به علایق، دغدغهها و به طور کلی مسائل دیگران اهمیت میدهند.
علاوه بر نکات گفته شده، راهکارهای زیر میتوانند تکمیل کننده راهنمای خودشکوفایی باشند.
شرایط را بپذیرید
اگر میخواهید به خودشکوفایی برسید، یاد بگیرید پیشامدهای ناخواسته را بپذیرید. این یعنی با موقعیتهایی که خلاف میلتان پیش میآید کنار بیایید. برای مثال، میخواهید بیرون از خانه کاری انجام دهید، ولی باران شروع به باریدن میکند. در این حالت، به جای اینکه آرزو کنید کاش این اتفاق نمیافتاد، آن را قبول کنید.
همچنین، این مورد شامل پذیرش افراد غریبه در زندگیتان هم میشود. یا شاید شما را تشویق کند به جای داشتن فکرهای رویایی در زندگی بیشتر واقعبین باشید. پذیرش در مورد تجربه برخورد با انسانها هم صدق میکند. برخورد با افراد بدجنس و مشکلساز راحت نیست. با داشتن توانایی پذیرش میتوانید با همه دلسوزانه رفتار کنید، زیرا میدانید هر کس در زندگی خود مشکلاتی دارد.
پذیرش همه به این معنی نیست که باید با همه وقت بگذرانید.
از وقت گذراندن با خود لذت ببرید
رابطه شما با خودتان به اندازه رابطهای که با خانواده، دوستان و شریک زندگی خود دارید، مهم است. وقت گذرانی با خود همیشه مزایایی دارد. فرقی ندارد این زمان را چگونه میگذرانید، دستاورد آن مهم است.
افرادی که به خودشکوفایی رسیدهاند از آرامشی که با خود دارند لذت میبرند. پس همانطور که برای ارتباط با دیگران وقت میگذارید، رابطهتان با خودتان را هم تقویت کنید.
سخن آخر
رسیدن به خودشکوفایی کاری نیست که یک شبه بتوان آنها را انجام داد و برای رسیدن به آن باید اول ظرفیتش را در خود ایجاد کنید. رسیدن به این مرحله نیازمند طی کردن فرآیندی مرحله به مرحله و استفاده از راهنمای خودشکوفایی گفته شده است.
ممکن است سالها زمان ببرد، اما رسیدن به خودشکوفایی ارزش تلاش کردن را دارد. این مسیر تنها سفری معنوی نیست، بلکه به ذات طبیعی شما نیز بستگی دارد. اگر هدفمند زندگی کنید و برای دیگران ارزش قائل شوید، یعنی در مسیر درست قدم گذاشتهاید.