شب تاریک روح
ضرب المثل معروف «همیشه تاریک ترین لحظات قبل از سپیده دم است» تأکید می کند که در تاریک ترین ساعت شب زمانی که تاریکی به اوج خود رسیده است _ نمادی است برای امیدهای از دست رفته – از آنجا به بعد هوا رو به روشنایی می رود تا زمانی که رفته رفته روشنایی بیشتر می شود. دوباره درست زمانی که احساس می کنید تمام امیدها از بین رفته است، بالاخره صبح فرا می رسد و اوضاع بهتر می شود. آنچه این ضرب المثل به زیبایی بیان می کند این است که وقتی در یک مارپیچ منفی به پایین ترین حد خود رسیدید، سپیده دم از راه می رسد و نور و امید را برای شما به ارمغان می آورد. شب تاریک روح دقیقاً همان چیزی است که ضرب المثل توصیف می کند: یک بحران وجودی که شما را به زمین می کشاند. وضعیتی به قدری شدید و ظاهراً ناامیدکننده که باعث می شود همه چیزهایی را که فکر می کردید می دانید زیر سوال ببرید. نه تنها این، بلکه تمام علاقه تان را به شادی هایی که این دنیای مادی ارائه می دهد را نیز به همراه دارد. حواس شما برای مدت معینی اگر بی حس نشده باشید خاموش می شوند. در این مدت ایمان خود را از دست ندهید. در عوض به دنبال خدا باشید.
اما در این دوره از سکون ذهنی و محرومیت حسی و «خودآزاری» به یک نتیجه واقعا مهم خواهید رسید. خواهید فهمید که واقعاً چه چیزی در زندگی شما برای شما مهم است. درک بسیار عمیق و قدرتمندی که نحوه نگاه شما به وضعیت خود را تا پایان عمر تغییر خواهد داد. به عنوان مثال، متوجه شدم که دوستی و خانواده برای من مهمتر از هر چیز دیگری در جهان است. ماشین های اسپرت فقط انبوهی از وسایل بی ارزش زیبا بودند. به همین ترتیب، ابزارهای تکنولوژیکی در این دوره مدرن که سر خود را با آنها گرم میکنیم. فقط یک سری ضایعات فناوری.
شب تاریک روح نقطه ای است که زندگی شما به یک دو راهی در جاده رسیده است که فقط دو جهت را می توانید انتخاب کنید.
و همانطور که فرد باید دوره بسیار سختی را در زندگی پشت سر بگذارد تا اوضاع بهتر شود، فرد تاریک ترین ساعت روح خود را تجربه خواهد کرد که زندگی او را برای همیشه متحول خواهد کرد. به نظر من، این زندگی شما را در مقایسه با گذشته به خرد، بینش و درک عمیق تری از زندگی می رساند و به طور کلی تغییر خواهید کرد. فقط باید شجاعت داشته باشد، به اصطلاح، پنجره هایی را که با بسته شدن دری باز می شوند، ببینید. همانطور که می توان از شکست ها درس گرفت، از شب تاریک روح نیز چیزهای زیادی می توان به دست آورد، اگرچه این دوره زمانی بسیار سخت و دردناک است که باعث می شود احساس کنید همه امیدها از دست رفته است.
هر اتفاقی دلیلی دارد.
از هر اتفاقی که می افتد یک اتفاق خوب بیرون می آید.
و این دقیقاً همان چیزی است که در شب تاریک روح اتفاق می افتد، حتی اگر به حالتی سخت تر و دردناک تر باشد.
شب تاریک روح
اما همه امیدها از بین نمی روند، ابداً! در واقع، از چنین موقعیتی، فردی بسیار قدرتمندتر و عاقل تر برمی خیزد.
به یک معنا، شب تاریک روح برای رشد و تکامل فرد لازم است. این بخشی جدایی ناپذیر از سفر زندگی است که همه چیز را وارونه می کند و فقط چیزهایی را پشت سر می گذارد که برای مسافر و پیشرفت آنها مهم است. بدون چنین تجربه ای جایی برای رشد وجود نخواهد داشت. به قولی بدون مبارزه پیشرفتی حاصل نمی شود.
اگر شب تاریک روح شخصی خود را در این لحظه از زمان تجربه می کنید، مهم این است که تسلیم نشوید! اجازه ندهید که امید شما به آینده ای بهتر را از بین ببرد. اجازه ندهید ایمان شما را از بین ببرد. اجازه ندهید تمام شهامت شما را بگیرد. سعی کنید تا حد امکان آرام بمانید و ببینید اوضاع چگونه پیش می رود. شاید برای اولین بار در زندگی شما، سه سوال اولیه بنیادین درباره هستی مطرح شود. «من کی هستم؟ من از کجا آمده ام؟ و کجا می روم؟» اگر شجاعت پیگیری این سوالات را داشته باشید، پاسخ های مناسبی را خواهید یافت که امید جدیدی به شما می دهد. راهنمایی: جست‌وجو کنید.
هر چیزی که در این لحظه برای شما اتفاق می افتد، در نهایت می گذرد و فضا را برای چیزهای جدید و مثبت باز می کند. به خود یادآوری کنید که از هر چیز بدی که برای شما اتفاق می‌افتد، یک اتفاق خوب شکل می‌گیرد. با این نوع ذهنیت قدرتمند، هیچ چیز نمی تواند مانع شما شود. شجاعت جستجو کردن فرصت‌های جدیدی را داشته باشید که در تاریک‌ترین ساعات خود به وجود می‌آیند.
به عبارت دیگر، شب تاریک روح فرآیندی است که ذهن را آرام می کند و روح را به آرامشی زیبا می رساند؛ و یک روز به آنچه که از سر گذرانده اید نگاه می‌کنید که چگونه بر شما تأثیر گذاشته و چگونه کل زندگی‌تان را عمیقاً دست خوش تغییر کرده است. آن متوجه خواهید شد که ارزشش را داشته است.
آیا شما نیز قبلاً شب تاریک روح خود را تجربه کرده اید؟
منبع:
