نشانه های یک رابطه ناسالم که در روابط موفق وجود ندارد
روابط عاطفی ما از مهم ترین مسائل در زندگی ما بوده که بر زندگی کاری و سلامتی ما نیز تاثیرگذار است. اگر زندگی شما به درستی پیش نمی رود، نشانه های یک رابطه ناسالم را در روابطتان بررسی کنید. شاید تنها دلیلی که زندگی شما را از کنترل خارج کرده، اشکال در روابط شماست.
افرادی می توانند به رشد فردی خودشان سرعت ببخشند که بتوانند روابط عاطفی سالمی را داشته باشند. روابط عاطفی با سلامت روان افراد در ارتباط بوده که در نهایت سلامت روان است که راه پیشرفت افراد را مشخص و میسر می کند.
اگر احساس می کنید که روابط ناسالمی با اطرافیان خود دارید یا می خواهید مشکل روابط خود را پیدا کنید، در این مقاله نشانه های اصلی روابط سالم و ناسالم را بررسی می کنیم.
رابطه عاطفی سالم، نیاز اصلی هر فرد است
احساسات و هیجان های مختلفی هستند که هر انسان به طور طبیعی و در موقعیت های مختلف آن را تجربه می کند. این احساسات در حالات مختلفی رخ می دهند که هر کدام هرچند خوب یا بد باشند، برای سلامت روانمان لازم و حیاتی هستند.
در بین همه این احساسات خوب و بد، عشق عمیق ترین و لذت بخش ترین احساس شناخته شده است. عشق می تواند در حالات مختلف و نسبت به انسان های متفاوتی باشد، اما به جرئت می توان گفت که شدیدترین حالت آن روابط عاطفی با جنس مکمل یا همان مخالف است.
در نتیجه نیاز به داشتن روابط، نوعی نیاز ذاتی بوده که باید به صورت درستی به این نیاز پاسخ داده شود. اگر روابطتان به مشکل خورده اید و نمی دانید باید چگونه این مشکلات را حل کنید، می بینید که تمام ابعاد زندگیتان دچار تحول و دگرگونی می شود.
پس ترمیم روابط ناسالم در نهایت موجب می شود که شما کنترل زندگی خودتان را در دست گرفته و از حجم مشکلاتتان بکاهید. اولین قدم برای ترمیم یا حذف، شناخت شناخت نشانه های یک رابطه ناسالم است. در ادامه مهم ترین موارد این نشانه ها را بررسی می کنیم.
شدت رابطه
اولین موردی که بهتر است برای بررسی سلامت روابطتان بررسی کنید، شدت آن است. منظور از شدت رابطه میزان احساسات و ابراز آن بوده که ممکن است بین بازه های خیلی کم تا خیلی زیاد متغییر باشد. شدت رابطه معمولا وابسته به احساسی است که طرفین نسبت به هم دارند.
البته همیشه شدت رابطه از احساس هر دو طرف تاثیر نمی پذیرد. یعنی ممکن است در مواردی یکی از طرفین به شدت ابراز علاقه کرده و همواره بخواهد احساس خود را بروز دهد و در عین حال طرف مقابل او بسیار سرد و خشک برخورد کند. این موضوع می تواند یکی از مشکلات باشد.
اگر دو طرف نتواند به یک اندازه یا حداقل با اختلاف کمی احساسات خود را بروز دهند، در ایجاد توقع و از این قبیل مسائل به مشکل بر خواهند خورد. زیرا یکی از طرفین همواره در حال ابراز احساسات است و طرف دیگر اهمیتی به احساسات او و رابطه شان نمی دهد.
مسئله دیگر درمورد شدت، بالا بدون شدت ابراز احساسات به صورت غیرطبیعی است. یعنی شرایطی که در آن یکی از طرفین به مقدار سالمی احساسات خود را بروز می دهد اما طرف دیگر به شدت و همواره در حال ابراز احساسات باشد.
زمانی که شخصی احساسات بسیار شدید و رفتاری بیش از حد را ابراز کند که طرف مقابلش احساس ناراحتی کند. یا زمانی که فرد احساس کند سرعت رابطه بسیار زیاد بوده و با شدت زیادی رابطه شروع شده باشد. یا زمانی که به حریم شخصی فرد توجهی نشده و احساس کند که همواره ارتباط داشتن برایش طاقت فرساست.
همه این موارد نشانه های یک رابطه ناسالم درباره شدت آن بود که بهتر است به آن توجه کنید.
احساس مالکیت
زمانی که افراد وارد رابطه عاطفی می شوند، احساس مالکیتی نسبت به طرف مقابلشان در آن ها ایجاد می شود که این موضوع تا حدی زمینه ایجاد تعهد بین طرفین است. یعنی احساس می کنند که آن ها شریک عاطفی مناسب خود را داشته و دیگر نیاز به گشتن به دنبال شریک عاطفی ندارند.
اما زمانی که یکی از طرفین این احساس مالکیت را با حسادت ادامه داده و سعی کند که طرف دیگر را کنترل کند، دیگر نمی تواند احساس سالمی باشد. البته که حسادت یکی از احساسات طبیعی و درونی انسان است، اما زمانی که به کنترل طرف مقابل ختم شود، دیگر سالم نیست.
این که فرد طرف مقابل را کنترل کند که با چه کسی وقت می گذراند و در حال انجام چه کاری است، بخواهد در این مسائل او را کنترل یا سرزنش کند، حسادتی ناسالم به یکی از نشانه های رابطه ناسالم تبدیل می شود.
این حسادت به حدی پیش می رود که وقتی فرد در حال مکالمه یا پیام دادن به دیگران است، متهم به خیانت و ابراز علاقه به دیگری می شود. حتی در مواردی این شک موجب تعقیب و گریز روزانه دیگری و شک به همه کارهای او می شود.
این مدل روابط حریم شخصی و شعور او در رابطه را زیر سوال برده و موجب می شود که این رابطه از رسیدن به کیفیت روابط موفق جا بماند.
اعمال نفوذ
این مورد نیز می تواند در ادامه احساس حسادت و مالکیت رخ می دهد اما کمی وسیع تر و شدیدتر است. اهمال نفوذ یعنی وقتی که کسی سعی می کند تصمیمات، اعمال یا احساسات طرف مقابلش را کنترل کند. این نفوذ و دست بردن در احساسات معمولا به سادگی قابل تشخیص نیست.
چرا که در هر رابطه عاطفی احساسات معمولا جلوی تفکر منطقی را گرفته و همچنین این اعمال نفوذ با احساسات لذت بخش همراه می شود. پس نفوذ در تصمیمات با روش هایی بسیار ظریف و غیرتهاجمی به فرد اعمال می شود.
برای مثال اگر کسی بخواهد شما را متقاعد به انجام کارهایی کند که انجامش برایتان راحت نیست، احساس راحتی شما در این درخواست نادیده گرفته شود، و این درخواست تا زمانی ادامه پیدا می کند که فرد به خواسته خود برسد.
این تلاش معمولا با دادن احساس نیاز طرف مقابل به شما در این کار همراه می شود که شما احساس می کنید اگر این کار را انجام ندهید، در رابطه خود کم گذاشته اید. پس فرد به حدی در احساسات شما تاثیر گذاشته که خودتان را برای خواسته های او نادیده می گیرید.
زیر سوال بردن شخصیت دیگری
در روابط موفق افراد به یکدیگر کمک می کنند که پیشرفت کرده، برای موفقیت تلاش کنند و در نهایت اگر بتوانند، به رشد فردی دیگری کمک می کنند. پس به سادگی می توان گفت از نشانه های یک رابطه ناسالم، عدم حمایت کافی در ترقی و پیشرفت است.
زمانی شما می توانید رابطه خود را رابطه ای سمی و ناسالم به حساب بیاورید که رابطه شما در تضاد با پیشرفتتان باشد. شما نیاز دارید که از شریک عاطفی خود، حمایت کافی و انگیزه دریافت کنید. چرا که او نزدیک ترین فرد به شما بوده و بیشتر از هر کسی می تواند بر شما تاثیر بگذارد.
وقتی شریک عاطفی شما عمدا اسم و شهرت شما، دستاوردها، تلاش هایتان یا موفقیت هایی که برایتان مهم است را زیر سوال می برد و به آن توجه کافی ندارد، رابطه شما دیگر سالم نیست. همچنین در این روابط فرد رفتارهایی از جمله صحبت پشت سر دیگری، تهدید برای پخش اطلاعات خصوصی و نادیده گرفتن یا زیر سوال بردن تلاش های دیگری را تجربه می کند.
تحقیر کردن
رکن اصلی روابط موفق و سالم، حمایت از طرف مقابل و توجه به ویژگی ها و علایق وی است. یعنی فرد طرف مقابل خود را قبول داشته و سعی در کوچک شمردن وی نداشته باشد. پس در تضاد با این ویژگی، تحقیر کردن از نشانه های یک رابطه ناسالم به شمار می آید.
اگر احساس می کنید که حمایت روانی کافی از شریک عاطفی خود دریافت نمی کنید و همواره در حال اثبات خود و کارهایتان به او هستید، بهتر است در سلامت رابطه خود تجدید نظر کنید. مشکلی از سمت شما وجود ندارد، این شریک عاطفی شماست که نمی تواند احساس کافی بودن به شما بدهد.
وقتی کسی کارهایی را انجام داده یا چیزی می گوید که احساس بدی نسبت به خودتان داشته باشید، اگر این فرد شریک عاطفی شما باشد، تاثیر آن چندین برابر خواهد شد. یعنی شما مشکلات روحتی شدیدتری را در این شرایط نسبت به همین شرایط با افراد غریبه تحربه خواهید کرد.
این موارد می تواند شامل نام بردن با لحنی بد و نامناسب، اظهار نظرهای بی ادبانه و بدون احترام و انتقادهایی با هدف تخریب شخصیت شما از دوستان، کارهای و هر آنچه به شما مربوط می شود، است.
همچنین وقتی او شوخی هایی با هدف تمسخر با شما می کند که در نهایت احساس بدی نسبت به خودتان پیدا می کنید، این مثال بارزی از رفتارهای تخریب کننده است. حتی اگر این رفتار در قالب شوخی و خنده با شما انجام شود.
این رفتارها با گذشت زمان می تواند باعث شود که اعتماد به نفس یا توانایی های خود را نادیده گرفته و از دست بدهید.
احساس گناه
داشتن احساس گناه به خودی خود بد نیست. این احساس شما را در مورد اشتباهاتتان آگاه کرده و از انجام آن اشباهات جلوگیری می کند. این احساس باید توسط خودتان و با تفکر منطقی در مورد گذشته ایجاد شود، نه اینکه کسی آن را به شما تحمیل کند. پس بهتر است به این موضوع توجه کنید که احساس گناه تحمیلی از سمت دیگران یکی از نشانه های یک رابطه ناسالم است.
وقتی کسی به شما احساس مسئولیت در قبال کارهایش تحمیل کرده یا باعث شود احساس کنید که همواره شما شرایط را از کنترل خارج کرده اید. اینکه مسئولیت حل مشکلات را تنها روی دوش خود احساس کنید. همچنین اگر همواره در حال تلاش یکطرفه برای حل مسائل هستید. همه این موارد زنگ خطر هستند.
شریک عاطفی سمی ممکن است شما را به خاطر مسائلی که کنترلی بر آن ندارید، از جمله وضعیت خانوادتان، مورد سرزنش قرار داده و احساس خجالت یا شرمساری را به شما تحمیل کند.
همچنین گاهی اوقات این احساس گناه همراه با تهدید است. یعنی شریط عاطفی شما را تهدید می کند که اگر به خواسته هایش نرسد، به خودش آسیب می زند و شما را تحت فشار روانی قرار می دهد که ان کار را انجام دهید.
در این روابط شما اگر کاری را انجام می دهید، تنها به دلیل احساس گناهی است که از انجام ندادن آن احساس خواهید کرد. پس به جرئت می توان گفت که در روابط موفق احساس گناهی روی طرفین وجود ندارد و همه اعمالشان از روی علاقه است.
خیانت و دروغگویی
دروغ گفتن مانند انگلی در روابط آن را به آرامی از بین می برد و راستگویی یکی از اصول اصلی داشتن روابط سالم است. البته اگر فردی از رشد فردی و شخصیت بالایی برخوردار باشد، هیچ گاه به خود اجازه دروغ گفتن نداده و همیشه با شریک عاطفی خود صادق است.
پس به جرئت می توان دروغگویی و خیانت را از نشانه های یک رابطه ناسالم به حساب آورد. شاید این سوال در ذهنتان پیش بیاید که اگر او دروغگویی را به خوبی انجام دهد، چگونه می خواهید متوجه دروغ هایش شوید؟ یا اصلا اگر آن را متوجه شدید چگونه از آن مطمئن شوید؟
کشف و اطمینان داشتن از این مسائل کمی سخت و غیرممکن به نظر می رسد، اما با دانستن نشانه های آن می توانید وجود دروغ و خیانت در روابط را حدس بزنید.
برای مثال اگر فردی در کنار شما یک رفتار و در حضور دوستان دیگر رفتار بسیار متفاوت و زننده ای داشته باشد، قطعا در حال پنهان کردن چیزی از شما سات که نمی خواهد با رفتارهایش آن را متوجه شوید. همچنین اگر او اطلاعات خصوصی تان را به سادگی با دیگران در اشتراک گذاشته، یعنی به رابطه شما وفادار نیست.
دروغ گفتن درباره مسائل بسیار ساده و پیش پا افتاده که به سادگی برملا می شود هم نشانه دیگری بوده که بهتر است به آن توجه کنید. البته اگر دروغ را قبول و دلیل آن را توضیح دهد، زیاد شرایط سخت نیست، ولی انکار نیست یکی دیگر از زنگ خطرهاست.
جمع بندی
برای داشتن روابط موفق نمی توان تنها به داشتن علاقه اکتفا کرد. روابط بسیار پیچیده تر از کادو خریدن و وقت گذاشتن برای یکدیگر بوده و نیازمند توجه و رفتارهای سالم و صحیح است.
شما می توانید پس از خواندن این مقاله نشانه های یک رابطه ناسالم را در روابط خود جستجو کنید. شما دید بهتری نسبت به مسائل عاطفی خود دارید، بهتر از قبل رفتار می کنید و همچنین بهتر از قبل رفتارهای شریک عاطفی خود را بررسی و تحلیل می کنید.
سعی کنید اگر ممکن بود این رفتارها را از رابطه خود حذف کرده و رابطه را ترمیم کنید. اما در صورتی که شریک عاطفی شما دست از این رفتارهایش برنداشت، به نظر می رسد که زمان ترک او فرا رسیده.
منبع: