شجاعت متفاوت بودن
ویژگی مشترک بسیاری از متفکران باهوش و افراد فوق العاده موفق، شجاعت آن ها در متفاوت اندیشیدن و نگاه کردن به مسائل از منظر متفاوتی نسبت به اکثریت قریب به اتفاق مردم است. اگرچه تمایل آنها به بیان عقاید و افکار خود باعث ایجاد مشکلات زیادی در زندگی این افراد شد و محبوبیت آنها را در عموم جامعه افزایش نداد (به تعقیب گالیله توسط کلیسا پس از دفاع از این دیدگاه که خورشید مرکز جهان است فکر کنید).
با این حال، شجاعت به افراد این توانایی را می دهد تا برای مشکلاتی که به ظاهر لاینحل هستند، راه حل های مناسبی بیابند، چیزهای به ظاهر غیرممکن اختراع کنند (مثلاً برادران رایت و اختراع اولین هواپیمای موفق آنها)، خدمات منحصر به فردی ارائه دهند و یا محصولاتی که در آن زمان هیچ کس دیگری ارائه نمی کرد (مثلاً Apple® با آی پاد خود) و یا تمایل برای سرمایه گذاری در بازارهایی که دیگران حتی از وجود آنها اطلاعی نداشتند.
چیزی که این افراد را در زندگی موفق کرد این واقعیت بود که کورکورانه از اکثریت پیروی نمی کردند و کاری را که دیگران انجام می دادند را فقط به این دلیل که دیگران در حال انجام آن هستند تقلید نمی کردند. شجاعت آنها برای متفاوت بودن به آنها اجازه داد تا بدون دخالت افراد به ظاهر «متخصص» و روندهای اخیر که دیگران از آنها پیروی می کردند، عقیده شخصی خود را داشته باشند یا حتی خارج از چارچوب فکر کنند و تصمیم بگیرند. بسیاری از متفکران برجسته شهامت متفاوت بودن را داشتند و اگر به این راه حل می رسیدند که آنچه می گویند درست است، از بیان عقیده خود ترسی نداشتند، حتی اگر نظرشان چالش برانگیز باشد.
«اگر همیشه تابع جمع باشید هرگز به محبوبیت و خاص بودن نمی رسید.»
~ ناشناس
گالیله نمونه ای عالی از فردی است که شجاعت متفاوت بودن را داشت، زیرا اغلب نظرات متفاوتی نسبت به اکثریت داشت. گالیله وضعیت دانش آن زمان را زیر سؤال برد و برخی «حقایق» را که عموماً پذیرفته شده بودند، مانند باور نادرست مبنی بر اینکه خورشید به دور زمین می چرخد را موشکافی کرد. در حالی که گالیله فقط نمونه ای از فردی بود که ویژگی هایی داشت که می توانست مسائل گوناگون را زیر سوال ببرد و از ریشه بررسی کند.
حتی بازارهایی وجود دارد که اگر سرمایه گذاران از اکثریت پیروی نکنند برایشان سودمندتر است. برای مثال بازار سهام چنین بازاری است و به طور انتزاعی نمونه ای عالی از این پدیده است که مردم می توانند با پیروی از روندهای ظاهری پول زیادی از دست بدهند، اما با این حال فضایی است که سرمایه گذاران و معامله گران با اعمال نظر کارشناسی شده خود و سرمایه گذاری بر خلاف روند فعلی بازار میلیاردها سود به دست بیاورند.
یک مثال (بسیار غم انگیز) از زندگی واقعی که بسیار خطرناک بود دنبال کردن کورکورانه روندها و تکیه بر نظرات افراد به ظاهر «متخصص» تأثیرگذار، رونق املاک و مستغلات و سقوط حباب مسکن در ایالات متحده (۲۰۰۶) بود، زمانی که هزاران نفر خانه های خود را با اعتماد و تکیه به «متخصصانی» که پیش بینی می کردند حباب متلاشی نمی شود، از دست دادند، مانند دیوید لری («چرا رونق املاک و مستغلات شکست نخواهد خورد»، منتشر شده در سال ۲۰۰۶؛ دیوید لری).
تبلیغات املاک و مستغلات تنها با یک دیدگاه قاطعانه بیان می شد، اما آنهایی که نظر متفاوت خود را اعمال کردند، شهامت شنا کردن بر خلاف جریان موجود را داشتند و حداقل خانه های خود را از دست نداده اند. در میان افرادی که نظر خود را اعمال می کردند و به کارشناسان بی اعتماد شدند، معامله‌گران، مدیران صندوق های سرمایه گذاری و سرمایه گذارانی بودند که برخلاف جو حاکم بر بازار مسکن، جرات معامله را داشتند.
این نکته حائز اهمیت است که رفتار آنها حباب املاک را از بین نبرد و گمانه زنی های آنها هم دلیل ریزش قیمت ها نبوده است، بلکه همه آنها از روند انقباضی حباب مسکن نهایت استفاده را کرده اند که باعث شد سودشان به میلیاردها دلار رسیده باشد.
شجاع باشید – منحصر به فرد و متفاوت باشید
قصد من تمجید از سرمایه گذاری های پرخطر در بازار سهام نیست، با این حال مثال نشان داده شده در بالا را بیان کردم تا به شما نشان دهم چقدر مهم است که گاهی همه چیز را زیر سوال ببرید و موشکافی کنید، حتی اگر کارشناسان دیگر ممکن است نظر متفاوتی داشته باشند و به شما اطمینان دهند که همه چیز خوب است.
شجاعت متفاوت بودن
گاهی باید مسیر اشتباه را ترک کرد
گاهی در زندگی باید تصمیمات اساسی بگیریم؛ مثلا تصمیم به دنبال کردن مسیری که ندای قلبمان ما را به آن جا هدایت می کند یا ادامه دادن مسیری ترسناک که ما را به مقصدی می رساند که نمی خواهیم باشیم. راهی که ما را در نهایت به کسی تبدیل می کند که اصلا هدف ما نبوده است.
من هم در مسیرهای اشتباهی بوده ام و به خوبی می دانم که تصمیم به ترک این مسیرها می تواند بسیار دردناک باشد، اما همچنین به شما این آزادی را می دهد که کارهایی را که دوست دارید انجام دهید، چیزهایی را دنبال کنید که به آنها علاقه دارید و برای کشف آن چه همیشه در زندگی ایده آل خود به دنبالش بودید قدم بردارید.
هیچ ایرادی ندارد که از ندای قلب خود پیروی کنید به جای اینکه خود را مجبور کنید تا در مسیری از پیش تعیین شده که واقعاً متعلق و مناسب شما نیست (یعنی جایی که قلب شما درگیر آن نیست) بروید. گاهی اوقات شما فقط باید شجاعت داشته باشید که مثلا یک آتش نشان باشید، حتی اگر تمام خانواده شما چندین نسل افسر پلیس بوده باشند. شما به دنیا نیامده اید که آن چیزی شوید که دیگران می خواهند. شما برای زندگی به دنیا می آیید که زندگی کنید و همانی شوید که می خواهید.
«جایی که ممکن است مسیر به مقصد منجر شود نرو، در عوض به جایی برو که مسیری وجود ندارد و تلاشت را بیشتر کن.»
~ رالف والدو امرسون
متفاوت باشید و تفاوت ایجاد کنید
شما همیشه در زندگی یک انتخاب خواهید داشت. این انتخاب پذیرش وضعیت حقیقی است؛ مثلا انتخاب، پذیرش این است که بپذیرید زمین یک صفحه تخت است یا اینکه با بررسی بیشتر در مورد مسئله به تنهایی، به نظر متفاوتی از بقیه برسید.
«کلیسا می گوید زمین صاف است، اما من می دانم که گرد است، زیرا من سایه را روی ماه دیده ام و به سایه ای که دیدم بیشتر از کلیسا ایمان دارم.»
~ فردیناند ماژلان
شما همیشه این انتخاب را دارید که منحصر به فرد باشید یا صرفا تابع اکثریت باشید. فقط کافی است اولین قدم برای شروع را بردارید و به گونه ای فکر کنید که هیچ کس حتی جرات فکر کردن به آن را ندارد، به مشکلات از منظر دیگری برخورد کنید و روش هایی که حتی قبلاً به آن فکر نکرده اید را هم مدنظر قرار دهید.
«هرگز فراموش نکنید که فقط ماهی های مرده با رودخانه شنا می کنند.»
~ مالکوم موگریج
مسائل بدیهی را زیر سوال ببرید
مسائلی را که مردم به عنوان واقعیت های بدیهی ارائه می دهند زیر سوال ببرید. تصمیمات را دقیق بررسی کنید و به راه حل و نظر شحصی خود برسید، مثلا در این مورد که خانه خود را از دست ندهید (حباب مسکن ایالات متحده). دلایل انجام اقدامات مختلف را جستجو کنید و «علت» پنهان پشت اعمال خودتان و دیگران کشف کنید. تصمیمات و افکار خود را زیر سوال ببرید و اگر فکر می کنید اشتباه هستند آنها را «به روز کنید». اینقدر مغرور نباشید که حتی اگر ثابت شود که اشتباه می کنید، بر عقیده خود پافشاری کنید.
ما اکتشافات مختلف، اختراعات و به طور کلی پیشرفت های هر کشور و دنیایی که در آن زندگی می کنیم را مدیون انسان هایی هستیم که ایستادند، صدای خود را به گوش مخالفان رساندند و شجاعت متفاوت بودن و تفکر متفاوتی را داشتند. تصمیم بین متفاوت بودن و پیروی از اکثریت، تصمیم بین ایجاد تفاوت در جهان یا شبیه بودن به دیگران است.
چه چیزی به شما شهامت متفاوت بودن را می دهد؟
منبع:
