نظر و تصمیم گیری شخصی
مهارت های تصمیم گیری برای هر فردی که می خواهد آگاهانه و مستقل زندگی کند، امری بسیار ضروری است. با این وجود، به نظر می رسد بسیاری از افراد فاقد این مهارت ها هستند و اگر فرد دیگری به جایشان تصمیم بگیرد، حتی اگر این تصمیم ها بر زندگی آنها تأثیر منفی بگذارد، احساس راحتی بیشتری میکنند.
اجازه دادن به دیگران برای تصمیم گیری در مورد مسائل شخصي زندگی نه تنها فضایی را برای دخالت افراد غير به زندگي ما باز می کند، بلکه بار مسئولیت فردی را نیز از بین می برد، به همین دلیل است که بسیاری از مردم ترجیح می دهند این نوع «معامله» را بپذیرند تا اینکه واقعاً مسئوليت زندگي و تصميمات مهم خود را بپذيرند.
اخیراً متوجه موضوعی شدم که شخصاً برایم واقعاً جالب بود: هرگاه یک موسسه آماری یا روزنامه ای یک نظرسنجی «بله یا خير» انجام می داد، نه تنها گزینه ای برای انتخاب بین «بله» و «خیر» داده می شد، بلکه گزینه سومی نیز وجود داشت. برای آن دسته از افرادی که برای تصمیم گیری تلاش می کردند، مثلا گزینه «نمی دانم» یا «برایم مهم نیست»، «شاید» قرار شده بود.
یکی از این نظرسنجی ها در مورد یکي از موضوعات داغ روز بود که به طور گسترده در رسانه ها مطرح شده بود، اما بیش از 31 درصد از شرکت کنندگان مطلقاً نظری قاطع نسبت به سؤال نظرسنجی نداشتند و نمی توانستند به طور قطعي موافق یا مخالف آن تصمیم بگیرند. به همین دلیل است که آنها گزینه هاي بی طرفانه را انتخاب کردند.
من این واقعیت را نگران کننده ندیدم که اکثریت مردم تصمیم گرفتند با رای «نه» نظر منفی خود را ابراز کنند. البته هر کسی آزاد است نظر شخصي خود را داشته باشد، اما این واقعیت که تقریباً نیمی از شرکت کنندگان مطلقاً نظری در مورد آن موضوع نداشتند، می توانست بر زندگی آنها تأثیر بگذارد و اين امر برای من نگران کننده بود.
تصمیم گیری به طور کلی با مسئولیت پذیری، یعنی پذیرش مسئولیت زندگی خود و مسئولیت نتیجه تصمیمات شما ارتباط زیادی دارد. افرادی که برای تصمیم گیری تلاش می کنند، سعی می کنند از مسئولیت ناشی از تصمیم اجتناب کنند. رهایی از مسئولیت یک تصمیم همیشه راحت تر از تحمل بار مسئولیت آن بر دوش است. انجام این کار نه تنها بار مسئولیت شما را کاهش می دهد، بلکه پیدا کردن فردی که شما او را مقصر پیشامدهای احتمالی در زمان شکست بدانید برای شما نسبتاً آسان می شود.
ممکن است با اين كار إحساس آسودگي داشته باشيد، اما حقيقت اين است كه زندگي به استقلال و آزادی شما نیاز دارد تا آگاهانه و مسئولانه آن را پیش ببرید. بهتر اين است كه شما وابستگي خود را به تصمیمات دیگران و انگیزه های دروني آنها كمتر كنيد. در حقيقت نپذیرفتن مسئولیت زندگي، شما را از فردی که اقدام عملی می کند و برای زندگی خود شخصا تصمیم می گیرد (بدون اینکه هیچ شانسی برای تأثیرگذاری بر وضعیت فعلی داشته باشید) به یک فرد قربانی درمانده تبدیل می کند. حال این سوال را از خود بپرسید که آیا واقعاً می خواهید اجازه دهید این اتفاق بیفتد يا زمان آن فرا رسیده است که کنترل زندگی خود را دوباره بدست آورید!
-
تصور کنید
هر فردی باید نسبت به موضوعاتی که به طور گسترده مورد بحث قرار می گیرد یا می تواند زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد، نظر داشته باشد. البته اهمیت الهام گرفتن و يا تقليد از عقیده يك شخص ديگر را نباید نادیده گرفت، حتی اگر منجر به دیدگاهی مغرضانه یا حتی کاملاً اشتباه شود. من مطمئن هستم که از آنجایی که نیم جمله آخر را خواندید، ممکن است کاملاً با صحبت من مخالف باشید و جملاتی مانند «این کاملاً اشتباه است» یا «چطور می تواند این را بگوید؟» به ذهنتان آمده باشد. با این وجود، من هنوز صحبتم را تمام نکرده ام، زیرا مورد شماره 1 با مورد شماره 2 تکمیل می شود و البته بسیار مهم است.
-
تمایل به تغییر نظر
اهمیت داشتن نظر را نمی توان در كلمات گنجاند، اما مهم تر از آن این است که هر زمان که متوجه اشتباهي مغرضانه یا موارد مشابه شده ایم، انعطاف داشته باشیم و نظر خود را تغییر دهیم. تغییر رويكرد و اعتراف به اشتباه به وضوح نقش آشكاري در نحوه ادامه مسير زندگي و يا آن موقعيت خاص خواهد داشت. البته اکثریت قریب به اتفاق پذيرفتن این واقعیت که مقصر اصلي آنها بودند را به دلایل مختلف (خودمحور بودن، اعتماد به نفس كاذب، سرزنش دیگران به جای خود و غیره آسان تر است) دشوار می دانند.
-
هر داستانی دو وجه دارد
پدربزرگم که من او را مردی بسیار عاقل می دانم، یک بار گفته بود که هر داستانی دو طرف را دارد و اگر کسی بخواهد در مورد آن نظری بی طرفانه ارائه دهد، باید این دو طرف را خوب بررسي کند. جمله او وقتي اولین بار که آن را شنیدم، من را برای مدتی به فکر فرو برد، اما او کاملاً درست می گفت.
اکنون، آنچه که ما معمولاً انجام می دهیم این است که یک طرف ماجرا را در مورد یک رویداد، حادثه و غیره بشنویم و فقط بر اساس همان اطلاعات محدود نظرمان را درباره آن موضوع بيان مي كنيم. این امر کاملاً طبیعی است؛ اما در بسیاری از موارد، تنها تکیه بر یک دیدگاه يا يك طرف برای درست بودن نظر ما کافی نیست؛ اما اين مسئله چه ارتباطي به موضوع «مهارت های تصمیم گیری» دارد؟
خوب، براي تبيين بهتر اين مفهوم به مثالي كه آورده شده است توجه كنيد. بياييد تصور کنید که رئیس ده کارمند میشوید و یکی از آن ها ناگهان عمكردش شديدا افت مي كند، مثلا در رسيدن به محل كار تأخير دارد و وظایف و مسئولیت هایش را نادیده می گیرد. طبيعتا، باید فوراً این کارمند را اخراج کنید زیرا او باعث ضررهاي بسيار هنگفتي براي شركت شما می شود، اما این فقط یک طرف ماجرا است. از طرف ديگر مي توان اطلاعاتي در مورد دلایل و انگیزه های پشت اين اقدامات کارمند مذكور پيدا كرد.
ممکن است متوجه شوید که او در حال حاضر به دلیل فوت یکی از اطرافيانش، دوران بسیار سختی را پشت سر می گذارد و فقط به چند روز مرخصی نیاز دارد تا بتواند افکار خود را جمع کند. اگر طرف مقابل را بدون بررسي هاي كافي رها می کردید، به جای اینکه به او زمان کمی برای رسیدگی به وضعیت موجود بدهید، کارمند خود را اخراج می کردید (شاید حتی اگر او بهترین بود). پس چگونه می توان جنبه دیگری از داستان را پيدا کرد؟
- اطلاعات را از منابع متعددی که امكان پذير است جمع آوری کنید.
- مسائل را از منظر دیگری ببینید.
- انگیزه های پشت اعمال را کشف کنید.
- در مورد گزینه هاي موجود و پیامدهای هر تصميم قضاوت کنید.
-
بر موانع تصمیم گیری غلبه کنید
با افزایش سختی و پیچیدگی یک تصمیم، موانع بیشتری در فرآیند تصمیم گیری به وجود مي آيد. برخی از این موانع عبارتند از:
- کمبود اطلاعات
- عدم قطعیت
- پیامدهای منفی
-
جایگزین ها را کشف کنید
با هر تصمیمی که باید اتخاذ شود، حداقل دو گزینه ممکن ديگر وجود دارد که می توانید از بین آنها انتخاب کنید. در غیر این صورت، نیازی به تصمیم گیری نخواهد بود. با این وجود، اغلب گزینه های بسیار بیشتری وجود دارد که می توانیم از بین آن هایی که بيشتر به صلاح ما هستند انتخاب کنیم.
متأسفانه، همه این جایگزین ها در نظر گرفته نمی شوند زیرا اغلب به موقع شناسایی نمي شوند یا به اشتباه کنار گذاشته می شوند. کلید يافتن گزینه های بیشتر، نیازمند یک ذهنیت باز و بی طرفانه است. سعی کنید در مورد آن گزینه هاهایی که هنوز در نظر نگرفته اید فکر کنید و در انتها نتیجه احتمالی این تصميم جايگزين خاص را هم ارزیابی کنید.
شما چگونه مهارت های تصمیم گیری خود را تقویت می کنید؟
منبع:
- http://www.planetofsuccess.com/blog/2011/having-an-own-opinion-and-decision-making