چگونه از بروز دلخوری و ناراحتی جلوگیری کنیم

یک نظر اضافه کنید
9 دقیقه زمان مطالعه

چگونه از بروز دلخوری و ناراحتی جلوگیری کنیم

چگونگی برطرف کردن ناراحتی ها و دلخوری ها

آخرین باری که از دست کسی ناراحت شده بودید را به خاطر بیاورید. آیا ناراحتی شما به خاطر وجود آن فرد بود؟ یا به خاطر کاری بود که انجام داده بود؟ یا حرفی که زده بود؟ آیا از دست او عصبانی شدید یا عصبانیت شما به خاطر این بود که قوانین شما را نقض کرده بود؟ منشا همه ناراحتی ها و دلخوری ها به خاطر نقض قوانین فردی می باشد. یعنی شخصی کاری انجام می دهد یا در انجام کاری قصور می کند که با یکی از اعتقادات شما در تناقض است و آن گاه است که ناراحت می شوید.

مثلا قانون بعضی افراد در مورد احترام این است که «اگر کسی به من احترام بگذارد، هیچ گاه سر من فریاد نمی زند.» با داشتن چنین قانونی، اگر طرف مقابل ناگهان فریاد بزند، شما احساس می کنید که او به شما بی احترامی کرده است و به شدت از این موضوع عصبانی می شوید؛ به این دلیل که رفتار آن فرد با قانون شما در تضاد بوده است. اما ممکن است قانون طرف مقابل شما این باشد که «اگر بخواهم به طرف مقابلم احترام بگذارم، باید تمام احساسات و عقایدم را اعم از خوب و بد، بدون ذره ای کم و کاست و با شدت هرچه تمام تر به او ابراز نمایم». اکنون به خوبی متوجه تضاد رفتاری این دو نفر شدید؟

قانون بعضی ها در مورد ناراحتی این است که «اگر برایت اهمیت دارم، تنهایم بگذار تا مشکلم را حل کنم.» بعضی ها هم قانون شان در مورد ناراحتی این است که «اگر کسی برایت مهم است، الان ناراحت شده باید بلافاصله به کمک او اقدام کنی.» همین موضوع نیز باعث تضاد در بین افراد می شود. هر دو نفر تلاش می کنند تا به یکدیگر احترام بگذارند اما قوانین آن ها باعث می شود، رفتارهای متفاوتی از خود نشان دهند و کارهایی که انجام می دهند از نظر طرف مقابل ناراحت کننده جلوه کند.

چگونه از بروز دلخوری و ناراحتی جلوگیری کنیم

قوانین فردی هرکس موجب بروز ناراحتی ها در او می شود

به همین خاطر هر زمانی که احساس کردید از دست کسی ناراحت و عصبانی هستید، به خاطر داشته باشید که رفتار او این احساس را در شما ایجاد نکرده، بلکه این قوانین شما می باشد که چنین مشکلی را به وجود آورده است. با داشتن چنین دیدگاه و عقیده ای از شماتت طرف مقابل خود دست بر می دارید. شما می توانید بلافاصله با طرح این سوال که «عکس العمل من آگاهانه یا ناآگاهانه است؟» سریعا بر احساس ناراحتی و عصبانی خود غلبه کنید.

آن گاه با شخص مورد نظر خود صحبت کنید و بگویید «از این که چنین عکس العملی نشان دادم واقعا متاسفم. انگار که من و تو قوانین متفاوتی در مورد این موضوع داریم. من اعتقاد دارم که اگر برایم احترام قائل باشی باید فلان کار را در برابر من انجام دهی و تو هم معتقدی که باید کار دیگری انجام داد. من می دانم که تو در این مورد پیروی قوانین دیگری هستی. پس خواهش می کنم مرا از قوانین خودت مطلع کن که دیگر باعث ناراحتی یکدیگر نشویم.»

زمانی که این موضوع برای شما مشخص شد که خواست طرف مقابل شما چیست، آن گاه قادر خواهید بود یک معامله خوب انجام دهید تا هر دوی شما بدون کوچکترین دلخوری و ناراحتی به احساس موفقیت در زندگی برسید. از او سوال بپرسید «آیا حاضر هستی فلان کار را انجام دهی تا احساس کنم برای من احترام و ارزش قائل هستی؟ من هم در مقابل حاضرم فلان کار را برایت انجام دهم تا تو متوجه شوی که برایت احترام قائلم.» هر رابطه ای اعم از کاری یا شخصی، می تواند بلافاصله با مشخص کردن قوانین و توافق در اجرای آن ها دگرگون شود. به علاوه چطور می توان بدون آگاهی از قوانین بازی در آن برنده شد؟

مشکلاتی که در اثر تغییر قوانین به وجود می آید

آیا تا به حال اتفاق افتاده است که با آگاهی از کلیه قوانین به موردی استثنا برخورد کنید؟ افراد دارای تبصره هایی هستند که ممکن است با قوانین خودشان در تناقض باشد. تشبیه جالبی که در این مورد می توانیم مطرح کنیم این است که به طور مثال من و شما تصمیم می گیریم با هم بسکتبال بازی کنیم. من از شما سوال می پرسم که آیا بلدی بسکتبال بازی کنی؟ و شما در جواب می گویید کاملا! سپس تمام قوانین بازی را شرح می دهید. بازی را شروع می کنید و زمانی که شما فکر می کنید برنده شده اید، طرف مقابل با گفتن یک تبصره شما را بازنده اعلام می کند.

آیا چنین مطلبی در مورد روابط فردی هم صدق می کند؟ شما بر اساس تمام قوانین و مقررات زندگی بازی را شروع می کنید و ناگهان کسی جلو می آید و می گوید: «بله کار شما درست است به استثنای فلان مورد.» و شما هاج و واج می مانید. همه آدم ها نسبت به قوانین خود تعصب خاصی دارند. هرکسی فکر می کند قانون خودش درست است. حتی زمانی که احساس کنند شخصی می خواهد قانون تازه ای به آن ها پیشنهاد دهد و یا قانون آن ها را بر هم بزند، به شدت عصبانی می شوند. با این وجود در روابط بین افراد اکثرا چنین اتفاقاتی می افتد.

بروز دلخوری و ناراحتی

در حقیقت تناقض در اعتقادات و قوانین یکی دیگر از دلایل ناکامی بسیاری از افراد است

 فردی که به طرف مقابل خود می گوید: «من عاشق تو هستم، به جز مواقعی که در خمیردندان را نمی بندی!» یا این که «من عاشقت هستم به جز مواقعی که با صدای بلند با من صحبت می کنی»، ممکن است بعضی از این تبصره ها کاملا بی اهمیت جلوه کند، اما می توانند بسیار مخرب باشند.

بهترین راه این است که به خاطر داشته باشید قوانین شما بر اساس واقعیات نیستند. این قوانین کاملا آگاهانه وضع می شوند و اختیاری هستند. چون شما این قوانین را به کار می برید و نسبت به آن ها تعصب دارید مفهومش این نیست که بهترین و یا درست ترین قوانین هستند. بلکه قوانین باید در جهت استحکام روابط و رسیدن به موفقیت در زندگی طراحی شوند نه تخریب و از بین بردن آن ها! بنابراین هرگاه با قانونی مواجه می شوید که مانع شما شده است، بهترین سوالی که می توانید بپرسید این است «کدام مهم تر است؟ روابط من یا قانونی که برای خودم دارم؟»

تصور کنید در رابطه ای عاشقانه از اطمینان و اعتماد شما سوءاستفاده شده است و اکنون از این که رابطه دیگری را شروع کنید ترس دارید. در حال حاضر شما قانونی دارید که می گوید «اگر بیش از حد به طرف مقابلم نزدیک شوم، آزار می بینم.» در ضمن والاترین ارزش ما عشق است و قانون تان در این مورد می گوید: «برای این که احساس کنی عاشق هستی، باید به طرف مقابل نزدیک شوی.»

در این جا تضاد بزرگی وجود دارد، قوانین و ارزش های شما کاملا با یکدیگر در تضاد هستند. سوال اینجاست که در این شرایط باید چه کار کرد؟ اولین قدم این است که متوجه شوید قوانین متناقضی دارید. دومین قدم این است که رنج و درد فراوانی را به قانونی که به نفع تان نیست نسبت بدهید و قانونی را جایگزین آن کنید که نیازهای تان را برطرف کند. مهم تر این که اگر می خواهید با افراد مختلف روابط خوبی برقرار کنید و به احساس موفقیت در زندگی برسید، باید آن ها هم از قوانین شما اطلاع پیدا کنند.

به این مطلب امتیاز دهید

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
دوره آموزش کارشناس جذب شوید
دوره برتری شدید
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx