30 عادت مراقبت از خود برای داشتن ذهن، بدن و روحی قوی و سالم
تریسی کندی
در مطب دکترِ ساکت و سرد و رنگ پریده نشستم. در سیدنی استرالیا. در حالی که منتظر نتایج ام آر آی بودم، زیر پاهایم کاغذی با زرق و ورق بسیار بود. ماه‌ها بود که درد داشتم و ناامیدانه می‌خواستم بدانم مشکل چیست. دکتر عینکش را برداشت، به تصاویر اشاره کرد و به من گفت که یک دیسک فشرده در قسمت پایین کمرم، باریک شدن ستون فقرات و آرتروز دارم.
من 21 ساله بودم و در یک کشور خارجی، تنها زندگی می کردم. اشک ریختم و بدترین سناریوها در سرم جاری شدند. او به من گفت هرگز نمی توانم دوباره بدوم و بدتر از آن، باید ورزش را برای مدت نامحدودی به طور کامل متوقف کنم. ورزش، فعالیت، تمرین، دویدن، ورزشکار بودن و ماجراجویی – اینها هویت من بوده اند و در بیشتر عمرم همین بوده است. به خانه رفتم و روی تخت خزیدم. احساس ناامیدی، شکست و افسردگی می کردم. دوست پسرم در آن زمان و حالا شوهرم، آمد و سعی کرد به من روحیه بدهد. اما به نظر می رسید که هیچ چیز نمی تواند این کار را انجام دهد.
زندگی من همانطور که می دانستم، تمام شده است. اگر نمی توانستم یک ورزشکار ماجراجو باشم، دیگر حتی مطمئن نبودم که کی هستم.
این اولین باری نبود که یک دکتر به من گفته بود دیگر هرگز نباید بدوم. در واقع چهارمین بار بود. اولین مورد در سن 16 سالگی و پس از اولین جراحی زانوی من برای رفع پارگی مینیسک بود. بار دوم و سوم در دانشگاه بود. زمانی که برای ماراتن تمرین می کردم، سال دوم بود. من همیشه آرزو داشتم ماراتن بدوم (و هنوز هم دارم)، اما مجبور شدم دو هفته قبل از پایان، توقف کنم زیرا در هر دو استخوان رانم دچار شکستگی های استرسی شدم. دیگری، سال اول، خودم را روی میز جراحی دیدم و بخشی از مینیسکم را برداشتم. دکتر یک بار دیگر مانند دیگران قبل از او، به من گفت که دیگر نباید بدوم. سرم را تکان دادم، زانویم را ترمیم کردم، در فیزیوتراپی پایم را تقویت کردم و یک بار دیگر به سنگفرش و زمین ورزشی برخورد کردم.
این کار من، ما را به اتاق دکتر در سیدنی هدایت می کند. این بار مسئله زانوی من نبود. پشتم بود و دکتر به من گفت که اگر تصمیم گرفتم این بار گوش ندهم، اگر به دویدن ادامه دهم، می‌توانم عصب را فشار دهم و در درازمدت مشکلات جدی ایجاد کنم.
دردی که می توانستم تحمل کنم، اما فکر فلج شدن یا بدتر از آن، ریسکی نبود که بخواهم بپذیرم. ادامه نادیده گرفتن توصیه های دکترم و افزایش درد دیگر گزینه ای نبود.
وقت آن بود که مراقبت بهتری از خودم و بدنم انجام دهم. وقت آن بود که یاد بگیرم مراقبت از خود چگونه است.
من از اصطلاح مراقبت از خود متنفرم.
من همیشه در مورد اصطلاح خودمراقبتی نگران بودم و بنابراین توصیه می کنم آن را رعایت کنید. حتی امروز، این کلمه هنوز مرا ناراحت می کند. چیزی در اعماق من وقتی آن را می شنود احساس ضعف می کند. مثل اینکه من به اندازه کافی سرسخت نیستم یا نمی توانم آنچه را که زندگی به سرم می آورد، تحمل کنم.
شاید به این دلیل است که من همیشه یک ورزشکار بوده ام، یا به این دلیل که در خانواده ای کارآفرین و پر فعاليت بزرگ شده ام. در شش سالگی، یادم می آید که پشت سر پدرم در مغازه راه می رفتم. سرعتش را تند کرد. جلوتر فریاد زدم: «صبر کن بابا، آهسته حرکت کن!». پاسخ او این بود: «عجله کن، سرعت بگیر، بگیر، بدو!»
بنابراین این کاری است که من در بیشتر عمرم انجام دادم. عجله کردم، تند حرکت کردم، رسیدم و دویدم. اگر درد داشتم، آن را قورت می دادم و با آن کار می کردم. اگر خسته بودم، جلو می رفتم. اگر غمگین یا ناراحت بودم آن را کنار می زدم و جلو می رفتم.
در ذهن من، مراقبت از خود به معنای کاهش سرعت بود، نه پیشرفت. برای کسانی که نتوانستند ادامه دهند.
به قول پدربزرگم، فکر می‌کردم خودمراقبتی برای «دخترها» است.
اما چیزی که تا آن زنگ بیدارباش در مطب دکتر متوجه نشده بودم، این بود که مراقبت از خود همان چیزی است که به ما این امکان را می دهد که هر کاری را که می خواهیم در زندگی و با زندگی خود انجام دهیم.
این چیزی است که به ما انرژی، قدرت و انعطاف پذیری لازم برای ادامه راه را می دهد.
من می خواهم بر چیزی تأکید کنم که ای کاش یکی به من می گفت. شاید کسی این کار را کرده بود، اما من نیاز داشتم که شانه هایم را بگیرد، تکانم دهد، در چشمانم نگاه کند و بگوید.
خودمراقبتی برای آدم سوسول نیست. مراقبت از خود برای افراد ضعیف نیست. لوکس نیست. و خودخواهانه نیست.
هنگامی که از خود مراقبت نمی کنید، به بدن خود خیلی سخت می گیرید، یا به نیازهای عاطفی خود توجه نمی کنید، در معرض خطر بسیار بیشتری برای فرسودگی شغلی، انواع مسائل بهداشت روانی از جمله اضطراب و افسردگی، آسیب جسمی قرار دارید؛ و بیماری
مراقبت نکردن از خود، همیشه شما را فرا خواهد گرفت. آشنا بنظر می رسد؟ شاید لازم است برای خودتان زنگ بیداری داشته باشید.
چرا خودمراقبتی مهم است؟
مراقبت از خود به معنای واقعی کلمه مراقبت از خود است. فقط ماساژ گرفتن نیست. این شامل هر اقدامی می شود که برای حفظ و بهبود سلامت، تندرستی، شادی و رضایت خود انجام می دهید.
همه ما این ضرب المثل را شنیده‌ایم که «شما نمی‌توانید از یک فنجان خالی بریزید» یا «قبل از کمک به دیگران ماسک اکسیژن خود را بپوشید». اینها خودمراقبتی است. اگر اول از خودتان مراقبت نکنید، نمی توانید از دیگران مراقبت کنید. وقتی شما هم بچه و یک خانواده دارید، این معنای کاملاً جدیدی پیدا می کند.
خودمراقبتی انجام کاری است که باید انجام شود تا بتوانید متعادل و پرانرژی باشید تا به تمام آنچه از زندگی می خواهید برسید. خودمراقبتی ذهن، بدن و روح شما را تغذیه می کند و به شما اجازه می دهد که شکوفا شوید. شادی، توانایی موفقیت و کیفیت زندگی و روابط شما را افزایش می دهد.
وقتی به آن به این صورت نگاه میکنم، نه به‌عنوان چیزی برای ضعیف‌ها، بلکه به‌عنوان چیزی که به ما کمک می‌کند بهترین زندگی‌مان را داشته باشیم، نگاه میکنم.
آن‌گاه به جای تبدیل شدن به یک «خوب بودن» به بخش مهم و ضروری زندگی تبدیل می‌شود. در واقع، اکنون می دانم که این تنها راه برای داشتن زندگی کامل است.
به همین دلیل است که من 30 راه برای تمرین مراقبت از خود را جمع آوری کرده ام تا بتوانید بهترین زندگی خود را داشته باشید. من شما را از یک رویکرد سلامتی یکپارچه – از نظر ذهنی، عاطفی، فیزیکی و معنوی تحت پوشش قرار داده ام.
30 راه برای مراقبت خوب از خود
بیایید با اصول اولیه شروع کنیم. اینها شیوه های مراقبت از خود هستند که می توانید روزانه انجام دهید. بسیاری از آنها زمان یا انرژی بسیار کمی می‌برند و بیشتر آنها را می‌توان در کمتر از پنج دقیقه انجام داد، برخی در کمتر از یک دقیقه.
-
نفس بکشید.
تنفس عمیق با رساندن اکسیژن به عضلات و مغز، گردش خون را افزایش می دهد. این افزایش محتوای اکسیژن، منجر به انرژی بیشتر و سلامت عضلات، اندام ها و بافت ها می شود.
بیشتر اوقات عمیق نفس بکشید.
وقتی چه اتفاقی افتاد شروع به خواندن این کردید؟ نفس عمیق کشیدید؟ عالی است، شما همین حالا هم مراقبت از خود را تمرین می کنید.
-
خوب بخورید.
بدن شما یک ماشین است و غذا سوخت شماست. به همین سادگی. من دو چیز اصلی را از مطالعه رژیم‌های غذایی در طول سال‌ها و کار با پزشکان برتر یاد گرفته‌ام:
اول، بر خوردن غذای واقعی، کامل و غنی از مواد مغذی تمرکز کنید. از غذاهای فرآوری شده و قندهای تصفیه شده خودداری کنید.
ثانیاً آنچه را که برای شما مناسب است را پیدا کنید. گزینه‌های زیادی وجود دارد – رژیم غذایی پالئو ،مدیترانه‌ای، گیاهی.
-
هیدراته بمانید.
بدن انسان از 50 تا 65 درصد آب تشکیل شده است. برخی از قسمت های بدن ما مانند مغز، قلب و ریه ها بیش از 70 درصد از آب هستند. نوشیدن آب یک راه ساده و موثر برای مراقبت از خود است.
سعی کنید روزانه هشت لیوان آب بنوشید. زمان، انرژی و تلاش اضافی نمی خواهد، پس یک لیوان بردارید و شروع به آبرسانی کنید.
-
بخوابید.
من آن این را که زیاد نخوابیدم، به عنوان نشان افتخار می دانستم. با این حال، به طور فزاینده ای مطالعات بیشتری در مورد اهمیت داشتن خوابی با کیفیت کافی انجام می شود و مهمتر از آن، عواقب زمانی که شما این کار را نکنید. خواب را در اولویت قرار دهید. ذهن و بدن شما از شما تشکر خواهند کرد.
-
به پزشک خود مراجعه کنید.
چه مدت است که قرار ملاقات را به تعویق انداخته اید، درد مداوم را تحمل می کنید یا با چیزی که درست نیست، برخورد می کنید؟
اگر خیلی چیزها زود تشخیص داده شوند، می توان با آنها برخورد کرد – و اگر صبر کنید، مدیریت آنها بسیار سخت تر خواهد شد. تلفن خود را بردارید، هم اکنون یک قرار ملاقات بگذارید.
-
ابراز قدردانی کنید.
برای داشتن زندگی ای که دوستش داریم، ابتدا باید زندگی ای را که داریم، دوست داشته باشیم. تحقیقات در مورد علم و مزایای سپاسگزاری همچنان ادامه دارد.
سپاسگزار بودن یکی از ساده ترین و در عین حال قدرتمندترین کارهایی است که می توانید برای مراقبت از خود انجام دهید.
-
مکمل مصرف کنید.
آنچه را که شما را ناراحت می کند نام ببرید و تحقیق کنید یا از پزشک خود بپرسید که چه ویتامین ها، مواد معدنی یا گیاهانی می توانند از سلامت و تندرستی شما حمایت کنند. به عنوان مثال، کسانی که کمبود B-12 دارند بسیار بیشتر احتمال دارد که اضطراب را تجربه کنند و کمبود ویتامین D با انواع مشکلات سلامتی مرتبط است.
من زردچوبه / کورکومین را برای کاهش التهاب مصرف می کنم و مکمل های B2 و منیزیم که توسط متخصص مغز و اعصاب من برای میگرن های هورمونی توصیه شده است.
همیشه کیفیت و کارایی را بررسی کنید.
-
فرزند، همسر یا حیوان خانگی خود را در آغوش بگیرید.
در آغوش گرفتن سطح اکسی توسین شما (هورمون عشق) و سروتونین را افزایش می دهد (خلق وخوشی را بالا می برد و شادی ایجاد می کند)، سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند، عزت نفس را افزایش می دهد، فشار خون را کاهش می دهد، سیستم عصبی را متعادل می کند و تنش را از بین می برد. فقط با چند ثانیه، می تواند شما را در روحیه مثبت قرار دهد.
-
مدیتیشن کنید.
بله شما می دانستید که این مورد هم می آید، نه؟
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که فکر می کنند نمی توانند مدیتیشن کنند، (من شما را احساس می کنم، من یکی از شما بودم!)، دیگر بهانه ای ندارید. آن را امتحان کنید.
-
بدنسازی کنید.
من گفتم که ماساژ تنها شکل مراقبت از خود نیست، اما خوب است!
بدنسازی جزء اصلی روال مراقبت از خود است. بدن ما تنش عاطفی را به گونه‌ای ذخیره می‌کند که ما حتی نمی‌دانیم و کار بدن به ما اجازه می‌دهد این تنش را رها کنیم.
گزینه ها شامل کایروپراکتیک، کشش ، درمان جمجمه-خاجی، کار آزادسازی میوفاشیال، استئوپاتی و رفلکسولوژی است.
-
پیاده روی کنید.
خون را به جریان بیاندازید. همه ما فواید ورزش را می دانیم. این ممکن است قدم زدن، دویدن، پیاده روی، رفتن به باشگاه، یوگا یا حرکات کششی باشد. هر کاری که انجام می دهید، خون و بدن خود را به حرکت درآورید.
-
با کسانی که دوستشان دارید وقت بگذرانید.
یک شب ملاقات با شریک زندگی خود، یک روز خاص با کودک خود یا یک ساعت شاد با بهترین دوست خود را برنامه ریزی کنید. ما از نظر بیولوژیکی برای روابط و ارتباط با دیگران سختگیر هستیم.
مطالعات نشان می دهند که افرادی که معاشرت می کنند اغلب سطح شادی بیشتری دارند. این معاشرت لازم نیست که رو در رو باشد. گاهی اوقات یک تماس تلفنی تنها چیزی است که شما نیاز دارید (و می توانید در آن جا بیفتید!).
-
به تعطیلات (یا استراحت و تعطیلات در خانه ) بروید.
بیش از 50 درصد آمریکایی ها از تمام روزهای تعطیلات خود استفاده نمی کنند. زمانی را برای دور شدن از روال زندگی و زمانی را برای تفریح، ریکاوری و انرژی مجدد اختصاص دهید.
-
کاری را فقط برای سرگرمی انجام دهید.
آخرین باری که کاری را چون سرگرم کننده بود یا به شما شادی می داد انجام دادید کی بود؟ زمانی که کاری را انجام دادید نه به این دلیل که منفعت، هدف یا ROI ملموسی داشت؟
موسیقی را بلند کنید و برقصید. با بچه هایتان بخندید به سالن بولینگ بروید. یک بازی انجام دهید. بنویسید. گل بخرید. از علایق خود پیروی کنید. در یک رویداد سرگرم کننده شرکت کنید.
واقعی تر؟ بهتر، پرانرژی تر و شادتر.
-
از خود و بدن خود مراقبت کنید.
وقتی قیافه ات خوبه، حالت خوبه!
موهای خود را کوتاه کنید، ناخن های خود را اصلاح کنید، از مانیکور یا پدیکور لذت ببرید. وقتی از ظاهر بدنی خود مراقبت می کنیم، از نظر عاطفی احساس بهتری داریم.
-
زمانی را در طبیعت بگذرانید.
مطالعات نشان داده اند که گذراندن وقت در طبیعت دارای طیف گسترده ای از مزایای سلامتی از جمله کاهش سطح هورمون استرس است.
بروید بیرون. به جنگل بروید، به ساحل بروید یا پیاده روی کنید. راه رفتن با پای برهنه و «مستقر شدن» می تواند به ویژه شفابخش باشد.
-
سمیت و منفی بودن را نابود کنید.
تلاش آگاهانه ای برای معاشرت با افرادی داشته باشید که روح شما را تغذیه می کنند و به شما احساس پر انرژی بودن و سرزندگی می دهند.
مدت زمانی را که با افراد و موقعیت‌هایی که شما را خسته می‌کنند صرف می‌کنید، کاهش دهید.
اطراف خود را با عشق، تشویق و انرژی مثبت احاطه کنید.
-
حمام کنید.
این یک راه ساده و کم هزینه برای مراقبت از خود است.
کمی نمک اپسوم ، روغن‌های ضروری یا آن بمب حمامی که در اطراف خود دارید به آن اضافه کنید. یک شمع روشن کنید، بنشینید، راحت باشید و استراحت کنید.
-
خود اندیشی را تمرین کنید.
خود اندیشی به معنای برداشتن یک قدم به عقب و تأمل در زندگی، رفتار و باورهای خود است.
به طور منظم برای پریدن از چرخ همستر زندگی وقت بگذارید. به این فکر کنید که چه چیزی نتیجه می دهد و چه چیزی خوب نیست، پیروزی ها و موفقیت های خود را تصدیق کنید. مشخص کنید چه چیزی را باید نگه دارید و چه چیزی را باید تغییر دهید.
-
ذهن خود را تغذیه کنید.
چیز جدیدی یاد بگیرید! ما به عنوان انسان نیاز به استفاده از ظرفیت شناختی کامل خود داریم. ما اینجا هستیم تا رشد کنیم و تکامل پیدا کنیم و یادگیری بخش بزرگی از احساس انرژی و سرزندگی ماست.
در کلاس یا دوره آنلاین شرکت کنید. کتاب بخوانید. به یک پادکست گوش دهید.
-
کمک کنید.
ما همچنین به اهمیت، مشارکت و ایجاد تفاوت نیاز داریم. در میان بسیاری از مزایای دیگر، ثابت داده شده است که کار داوطلبانه به افراد کمک می کند تا احساس سلامتی و شادی بیشتری داشته باشند.
-
چمدان خود را باز کنید.
مراقبت از خود مراقبت از کل وجود خود است. اغلب این به معنای برخورد با آسیب های عاطفی، رویدادهای گذشته یا باورهای محدود کننده است.
به یک درمانگر مراجعه کنید. با یک مربی صحبت کنید مکالمه ای را که باید داشته باشید با فردی که دهه ها از او عصبانی بوده اید، داشته باشید. راهی برای حرکت رو به جلو پیدا کنید.
-
ماجراجو باشید.
از منطقه راحتی خود خارج شوید. شجاع باشیر. خودتان را به چالش بکشید.
چه یک سفر با کوله‌پشتی، امتحان کردن یک فعالیت جدید، یا فشار آوردن به خود از لحاظ جسمی، ذهنی یا عاطفی باشد، احساس غرور، اعتماد به نفس و قوی خواهید داشت.
-
مرتب کنید!
دلیلی وجود دارد که ماری کندو تبدیل به یک تاثیر شده است. وقتی در خانه‌ها، برنامه‌ها و زندگی‌مان به‌دنبال به حداقل رساندن هستیم، بیشتر احساس آرامش می‌کنیم و استرس کمتری داریم.
سعی کنید یک حوزه از زندگی خود را ساده کنید و سطح جدیدی از آرامش را تجربه کنید. کتاب ماری کوندو، جادوی تغییر زندگی مرتب کردن: هنر ژاپنی تمیز کردن و سازماندهی را بخوانید، ممکن است برای شما بسیار الهام بخش باشد!
-
روح خود را تغذیه کنید.
چگونه روح خود را تغذیه می کنید؟ این می تواند هر چیزی باشد که به احساس الهام به شما مربوط می شود؛ که به معنای “در روح و جان” است.
با چیزی که به شما احساس نزدیکی به چیزی عمیق‌تر، بزرگ‌تر، بالاتر می‌دهد – یا باعث می‌شود احساس کنید با خودتان ارتباط بیشتری دارید، ارتباط برقرار کنید. این ممکن است شامل مدیتیشن، مطالعه معنوی یا مذهبی باشد.
-
خلاق باشید.
همه ما نیاز به رشد، استفاده از خلاقیت و ابراز کامل خود داریم. خروجی خلاقیت خود را پیدا کنید نقاشی کنید، برقصید یا عکس بگیرید.
از نظر هنری خلاق نیستید؟ سوال بپرسید، مشکل را حل کنید یا چیزی بسازید.
یکی از دخترانم عاشق ساختن است. هنگامی که او ایده می گیرد، برنامه هایی را ترسیم می کند و آنها را زنده می کند، به طور قابل توجهی شادتر است و اعتماد به نفس بیشتری دارد.
-
با خودتان صادق باشید.
خودآگاهی و صادق بودن با خود برای داشتن یک زندگی شاد، رضایت بخش و موفق ضروری است. بنابراین، اینها عناصر حیاتی مراقبت از خود هستند.
به ندای درونتان گوش کنید. آنچه را که نیاز دارید شناسایی کنید. وقتی با خودمان هماهنگ نیستیم، بیشتر تحت استرس، غرق و در معرض خطر بیشتری برای مشکلات سلامتی قرار می گیریم.
-
مرزها را تعیین کنید.
این برای روابط سالم، احساس قوی عزت نفس و زندگی سالم مهم است. شما باید بدانید که چه چیزی را می خواهید و چه چیزی را نمی پذیرید.
محل تراوش انرژی از زندگی خود را مشخص کنید.
اگر وقتی چیزی برای بخشیدن ندارید به بخشیدن ادامه دهید یا در حالی که منظورتان «نه» است بگویید «بله»، همچنان رنج خواهید برد.
محدودیت ها و مرزهای خود را به رسمیت بشناسید و به آنها احترام بگذارید – از نظر جسمی و احساسی
-
تنها بمانید.
در حالی که اجتناب و بی حسی می تواند مضر باشد، کمی تنهایی می تواند به شارژ مجدد باتری های شما کمک کند.
پس آن برنامه تلویزیونی زنده را بدون احساس گناه تماشا کنید، فیلم های جدید را تماشا کنید، به آن رمان بپردازید یا به موزه بروید. چه چیزی احساسات شما را تحت تاثیر قرار می دهد و به طور کامل به شما اجازه می دهد تا زمانی را برای خودتان باشید؟
-
با خودتان خوب باشید.
مهربان، صبور و فهمیده باشید. با خودتان مانند یک دوست صمیمی رفتار کنید. همانطور که با کسی که دوستش دارید صحبت می کنید، با خود صحبت کنید.
شما کافی هستید. شما به اندازه کافی کار می کنید.
به خود استراحت دهید، کمی عشق و شفقت بیشتر به خود بدهید.
شما کار بزرگی انجام می دهید – وقت آن است که این را به خود بگویید.
همین الان مراقبت از خود را شروع کنید!
اکنون شما 30 راه برای مراقبت از خود دارید! با این حال، ممکن است هنوز افکار آزاردهنده ای در پشت سر خود داشته باشید که چرا نمی توانید.
بهانه های خود را رها کنید.
در اینجا متداول ترین بهانه هایی است که من می شنوم:
وقت ندارم.
چند ساعت در روز را صرف تماشای تلویزیون یا شبکه های اجتماعی می کنید؟ برخی از مطالعات نشان می دهد که بزرگسالان به طور متوسط بیش از چهار ساعت را صرف تماشای تلویزیون و بیش از دو ساعت در رسانه های اجتماعی می کنند. اگر فقط نصف آن را برای مراقبت از خود مصرف کنید چه؟ یا 1/10؟! همه ما 24 ساعت یکسان در روز داریم.
این کاری است که شما انتخاب می کنید با آن زمان انجام دهید. بسیاری از پیشنهادات فوق نیازی به زمان ندارند. نفس بکشید، یک لیوان آب اضافی بنوشید، با خودتان خوب صحبت کنید، سیب بخورید.
من به آن نیازی ندارم.
به من اعتماد کنید، اگر الان مراقب خودتان نباشید، اگر قبلاً آن زنگ بیدارباش را دریافت نکرده‌اید، یک روز دریافت خواهید کرد.
من تضمین میکنم که تعمیر چیزی که شکسته است به زمان و انرژی بسیار بیشتری نیاز دارد تا مراقبت از آن در طول مسیر. شما مسئولیت دارید که این کار را برای خودتان انجام دهید.
خیلی خسته ام.
عالی! چرت بزنید. اینگونه شما مراقبت از خود را برای آن روز انجام داده اید. بدون شوخی.
خیلی اوقات وقتی خسته هستیم، قهوه می نوشیم، به سراغ یک میان وعده شیرین می رویم یا راه دیگری برای پرت کردن حواس خود پیدا می کنیم.
مراقبت از خود روز به روز متفاوت است. بعضی روزها سخت تر از روزهای دیگر خواهد بود. هر یک از موارد موجود در لیست برای دادن انرژی به شما هستند ، نه اینکه آن را از بین ببرند. از اینکه بعد از یکی از این تمرینات چقدر احساس انرژی و بیداری بیشتری می کنید شگفت زده خواهید شد.
فقط خیلی سخت است.
یکی از دلایل مهمی که مردم شروع نمی کنند این است که فکر می کنند کار سختی خواهد بود. در این دام نیفتید و هیچ کاری نکنید.
کاری را انتخاب کنید که انجام آن ساده و آسان باشد – و آن را انجام دهید.
هیچ قدمی خیلی کوچک نیست.
انگیزه خود را بشناسید.
این اقدام مراقبت از خود نیست که مهمترین چیز است. چیزی مهم است که با مراقبت از خود به دست می آورید.
ارزش یا اهمیت واقعی خودمراقبتی در زندگی شما چیست؟
برای اینکه مادر بهتری باشید، خوب به نظر برسید، سالم‌تر باشید، انرژی بیشتری داشته باشید، سطح استرس خود را کاهش دهید، احساس بهتری داشته باشید، ببینید نوه‌هایتان از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شوند، این ارتقا را دریافت کنید، کسب‌وکاری را که در حال ساخت آن هستید حفظ کنید، بهترین عملکرد را داشته باشید.
دلیل خود را بدانید تا بتوانید از انگیزه مراقبت از خود بهره ببرید. اگر این کار را به این دلیل انجام می دهید که «باید» آن را انجام دهید ، این اتفاق نمی افتد یا اگر هم بیفتد پایدار نخواهد بود. شما باید این کار را انجام دهید زیرا ارزش، هدف و منافع را در سطحی دیگر می بینید.
سخن آخر
«مراقب بدن خود باشید، این تنها جایی است که برای زندگی دارید» – جیم ران
خودمراقبتی در مورد انجام کارهایی است که به شما احساس خوبی می دهد – ذهن، بدن و روح.
اگر فقط یک چیز را به خاطر دارید:
کارهایی را که به شما احساس خوبی می دهد، انرژی و شادی را برای شما به ارمغان می آورد، بیشتر انجام دهید و کارهایی را کمتر انجام دهید که اینگونه نیستند.
اگر در اواخر نوجوانی و اوایل بیست سالگی بهتر از خودم مراقبت می‌کردم، ممکن بود از دو عمل جراحی زانو، شکستگی‌های استرسی و آرتریت اجتناب کنم. اگر در سی سالگی بهتر از خودم مراقبت می‌کردم، شاید می‌توانستم از اضطراب و یک فروپاشی نزدیک جلوگیری کنم.
اما این مسیر من بود و من را به اینجا رساند. و باید بگویم، من بسیار خوشحالم که اینجا هستم.
بنابراین اکنون، در چهل سالگی ام، در حالی که هنوز ممکن است با این اصطلاح بغض کنم، به مراقبت از خود توجه می کنم و آن را تمرین می کنم.
من اغلب به این فکر میکنم که آیا شاید، فقط شاید، اگر به مراقبت خوب از خودم ادامه بدهم، شاید فقط یک روز بتوانم آن ماراتن را بدوم.
منبع:
- https://www.lifehack.org/834747/self-care
