چرا به ابرقهرمانان نیاز ندارید
چه کسی شخصیت های سوپرمن، انتقام جویان یا اسپایدرمن را دوست ندارد؟ همه ما به خصوص بچه ها حداقل یک ابرقهرمان مورد علاقه دارند که نقش الگوی زندگیشان را دارد. اما توصیه من به شما این است که شما اشتباه من را مرتکب نشوید. وقتی جوان بودم، بتمن را خیلی دوست داشتم. اگرچه او مانند دیگر ابرقهرمانان با توانایی های شگفت انگیز متولد نشده بود، اما مهارت های عحیب ، ماشین و تجهیزات خاصی را داشت. البته که دیگر به ظاهر زیبا و خیره کننده اش اشاره نمی کنم.
با این حال، تعصب من روی این شخصیت به محض خاموش شدن تلویزیون پایان یافت. به اسباب بازی های معمولی ام ، رویاهایم برای تبدیل شدن به یک شاهزاده خانم آلمانی و کارهای روزمره مثل خوردن بستنی های فراوان برگشتم. اینجاست که متوجه می شوید چرا شما به ابرقهرمانان نیاز ندارید! برخی افراد ممکن است استدلال کنند که من واقعاً طرفدار شخصیت خاصی نیستم. از این گذشته ، من هیچ پوستری یا حتی یک مجموعه DVD برای نشان دادن علاقه خاصم به این شخصیت نداشتم. اما برای من ، بتمن همیشه ابرقهرمان مورد علاقه ام خواهد ماند.
اما این پایان ماجرا بود زیرا:
- انتظار نداشتم او بیاید و من را از شر قلدرهای مدرسه نجات دهد.
- نمی خواستم او بیاید و ما را از آن مکان وحشتناکی که قبلاً در آن زندگی می کردیم بیرون بکشد.
- هرگز ندیدم که او افراد بدی را که شبانه در راه خانه به من آسیب می رسانند کتک بزند.
او مرد جالبی بود و همیشه خواهد بود؛ اما من یاد گرفته ام که قهرمانان واقعی (مانند پدرم، دوستانم، آن مردی که در خرید کیف های سنگین به من کمک کرد) بسیار واقعی تر هستند.
دلایلی که چرا شما به ابرقهرمانان نیاز ندارید
بتمن مهارت های خارق العاده ای دارد – اما تو هم همینطور!
از آنجایی که ابرقهرمان مورد علاقه من قدرت ماورایی یا توانایی پروازهای خاصی ندارد. در عوض بتمن برای کسب مهارت های لازم برای شکست دادن جنایتکاران شهر گاتهام، مدت ها سخت تمرین کرد. در آن زمان به مهارت او در هنرهای رزمی غبطه می خوردم؛ اما وقتی بزرگ شدم، متوجه شدم که برای شناسایی یا کمک به خلاص شدن از شر افراد بد جامعه به یادگیری هنرهای رزمی نیاز ندارم بلکه صرفا باید خودم باشم و فقط کمی شجاع تر. البته که گفتنش بسیار راحت تر از انجام دادنش است.
وفادار ماندن به یک دوست به شجاعت نیاز دارد، به خصوص زمانی که آن شخص در آنجا نیست. نادیده گرفتن آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد، بدون گفتن حرف و نظری، قطعا ساده تر است؛ اما اگر می خواهید دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنید، باید از خودتان شروع کنید. در دنیای واقعی، فقط مهارت ها مهم نیستند، بلکه ارزش های وجودی شما مهم هستند. شما به چه ارزش هایی اعتقاد دارید؟ آیا فکر می کنید که عشق، فروتنی و وفاداری همچنان مهم هستند؟
شنل خود را ببندید و در عوض یک قهرمان واقعی باشید
در کلاس پنجم، من بخشی از یک گروه افسانه ای از دختران محبوب کلاس بودم. آنها همه آن چیزی بودند که من هم می خواستم باشم: زیبا، ثروتمند و بر باورها و افکار و رفتار سایر دانش آموزان تأثیر داشتند؛ اما وقتی ماجراجویی های ما به معنای زیر پا گذاشتن قوانین والدینم بود، متوجه شدم که مخالفت با آنها چقدر سخت است. بالاخره آنها دوستان من بودند. به ناچار علی رغم میل باطنی ام از گروه آنها جدا شدم و مدتی در حال خودم بودم.
وقتی رفتم بتمن را نداشتم که مرا از طعنه ها و شایعات پشت سرم آنها نجات دهد؛ اما خیلی زود، افراد جدیدی پیدا کردم که به همان اندازه سرگرم کننده بودند، اما همان ارزش هایی را داشتند که من فکر می کردم مهم بودند. بهعلاوه، وقتی بیشتر درس میخواندم و درگیر فعالیت های مدرسه میشدم، آرام آرام ارزش های وجودی و هدف های خودم را پیدا میکردم. من هنرهای رزمی را یاد نگرفتم یا به هوش خارق العاده ای دست نیافتم اما با این حال یاد گرفتم که چگونه یک دوست خوب و یک دختر صادق باشم.
مرد عنکبوتی به شهرت رسید – اما شما هم می توانید!
یکی دیگر از ابر قهرمانان مورد علاقه مرد عنکبوتی است. اگرچه من خیلی طرفدار مرد عنکبوتی نیستم، اما عاشق تماشای پریدن او از ساختمانی به ساختمان دیگر هستم. یکی از بهترین قسمت های ماجراجویی های او پس از یک عملیات نجات روزی است که همه ی ساکنان نیویورک او را تشویق می کنند؛ اما من همیشه تجربه ای متفاوت در این زمینه داشتم و افراد بیشتر برای سرزنش اسمم را صدا می زدند.
در نهایت متوجه شدم که همه شهرت ها یکسان نیستند. در واقع درست مانند موفقیت، برای افراد مختلف می تواند معانی مختلفی داشته باشد. برای برخی افراد دیگر، شهرت یعنی رسیدن به بالاترین مقام در یک شرکت یا سازمان. در حالی که برای برخی دیگر به معنای تایید شدن توسط اطرافیان نزدیک است.
به یاد دارم که یک اتفاق خاص در کالج رخ داد که ناگهان گروه ما برای اعطای رسمی فهرست افتخارات ترم گذشته فراخوانده شد و من اصلاً آماده نبودم. در حالی که همه دوستانم خانواده خود را همراهشان داشتند (حداقل مادر یا پدرشان)، اما من هیچ کس را نداشتم که تشویقم کند. اگرچه که جایزه گرفتم، اما برای همیشه یکی از غم انگیزترین لحظات زندگی ام بود.
در آن زمان فهمیدم که مرد عنکبوتی واقعاً خوشحال نیست زیرا افراد ناآشنا او را تشویق می کنند. او خوشحال بود زیرا می دانست که شهر را برای عزیزانش، عمه می و گوئن استیسی ایمن نگه می دارد. به همین دلیل بود که وقتی گوئن درگذشت، اسپایدرمن تقریباً از سوپر قهرمان بودن دست کشید زیرا احساس می کرد دیگر دلیلی برای نجات شهر ندارد.
درست مانند شخصیت پیتر پارکر، من به دنبال دلیل درونی و قلبی خودم برای ادامه کمک به دیگران بودم. پس برای تحقق این امر کار داوطلبانه برای قسمت مشاوره دانشگاه های مشابه خودمان را شروع کردم. به غیر از گوش دادن به صحبت های دانش آموزان مشکل دار، برای آموزش و بازی با بچه ها به محله های فقیر نیز رفتیم. اگر چه نه جایزه ای برای تقدیر وجود داشت، نه روبان و جشن خاصی، اما اینها بهترین خاطراتی بودند که داشتم.
نکته جالب توجه این بود که من مردم زیادی که اسمم را مثل شخصیت ابرقهرمانم تشویق کنند در اطرافم نداشتم، اما چیز بهتری داشتم: لبخند روی صورت بچه هایی که با آنها وقت می گذراندیم.
در عوض یک انتقام جوی واقعی باشید
خانواده من فیلم انتقام جویان (Avengers) را دوست دارند. در تعطیلات سال گذشته، من حتی آنها را برای تماشای فیلم انتقام جویان قبل از تمام شدن زمان اکرانش در سینما همراهی کردم. به جرات فیلم هیجان انگیز و با صحنه های میخکوب کننده فراوانی بود.
اما دریافتم که در پایان روز، این آیرونمن نبود که شهر را ایمن نگه داشت بلکه پلیس محله مان بود. پدر من هالک نبود، اما او واقعاً صبور بود زیرا از برادر کوچکترم مراقبت می کرد و به مادربزرگم هم در خرید مواد غذایی سنگین کمک می کرد. به نظر می رسد، انتقام جویان همتایان واقعی زندگی خود را در قالب پزشکان، پرستاران، آتش نشانان و کارکنان ادارات مختلف دارند و به طرز حیرت آوری انرژی بی حد و حصری دارند تا به هر قشری از مردم خدمت کنند.
تبدیل شدن به یک انتقام جوی واقعی به معنای فراتر رفتن از یک شهروند عادی است. زمانی که من هنوز کارمند بخش خدمات مشتری بودم، مجبور بودیم در تعطیلات و سال نو کار کنیم. حس کمک به مشتریانی که در طول روزی که قرار بود روز لذت بخشی برایشان باشد اما با خدماتشان مشکل داشتند، بسیار عالی بود. من به قدرت فوق العاده یا پرتوهای لیزر خاص نیاز نداشتم و فقط باید در کنار آنها می بودم.
به شنل جادویی نیازی نیست
چه کسی می گوید برای عالی بودن باید لباس خاصی بپوشید؟
شما می توانید طرفدار چندین قهرمان فوق العاده باشید و در زندگی واقعی نیز فوق العاده باشید. از شیرین کاری های شیطانی جسورانه آنها بگذرید و بیشتر روی ارزش های وجودی آنها تمرکز کنید: فروتن باشید، مهربان باشید، شجاع باشید. شما نیازی به ابرقهرمان ندارید زیرا شما هم اکنون یکی از آنها هستید!
شما سنگ صبور و سپر بلا و رفیق دوستان و عزیزان خود هستید. آنها برای غلبه بر چالش های زندگی به قدرت شما نیاز دارند. زمانی که دنیایشان از کنترل خارج می شود، به شما برای توجه و مهربانی نیاز دارند. حتی والدین شما می توانند هر از گاهی با کمی حمایت شما اوضاع بهتری داشته باشند و شاید تصمیمات بهتری هم بگیرند.
در پایان این که لباس ها، ابزارها و مهارت های محیرالعقول بیشتر فقط جنبه نمایشی دارند. مهم تر از همه این است که بتوانید خودتان را بپذیرید و سپس از پتانسیل وجودی خود برای انجام کارهای خوب استفاده کنید.
آیا شما ابرقهرمان خود هستید؟
منبع: