آیا می‌دانید شما قدرت تغییر دادن زندگی خود و تبدیل آن به یک زندگی بهتر را دارید؟ و اینکه این قدرت درون شما نهفته شده است و رها کردن آن کاری ندارد؟ شما می‌توانید هر زمان که بخواهید آن را مهار کنید. بسیاری از موفق‌ترین افراد جهان همیشه در حال استفاده از این نیرو هستند.
اما این قدرت ماورایی چیست؟ همان قدرت تجسم است؛ دقیق‌تر بگویم، قدرت تجسم اهداف است. این روزها بازار تجسم اهداف از هر زمان دیگری داغ‌تر است. ایده پشت تجسم کردن اهداف «دیدن» آن‌ها است، طوری که انگار به آن رسیده‌اید.
شاید فکر کنید من عقلم را از دست داده‌ام، اما می‌خواهم شما را به خواندن ادامه متن دعوت کنم که ببینید اهمیت تجسم اهداف در زندگی چطور نتیجه می‌دهد و بعد از آن قضاوت کنید.
قدرت تجسم اهداف
اگر می‌خواهید شانس دستیابی به اهداف و رویاهایتان را افزایش دهید، باید از تجسم کردن آن‌ها شروع کنید. با داشتن این توانایی چند کار مهم انجام می‌دهید:
- به مغز خود یاد می‌دهید برای رسیدن به هر هدف به چه منابعی نیاز دارد.
- درون شما یک انگیزه درونی شکل می‌گیرد که برای رسیدن به اهداف و رویایتان بیشتر تلاش کنید.
- مثبت نگری شما را افزایش می‌دهد و به شما کمک می‌کند که در مسیر موفقیت به راه خود ادامه دهید.
چگونه اهداف خود را تصور کنیم؟
برای شروع شما باید فضایی ساکت و آرام پیدا کنید که بتوانید بدون مزاحمت دیگران آنجا بنشینید. تمام کاری که باید انجام دهید این است که راحت باشید و قوه تخیل خود را آزاد بگذارید. من معمولا این کار را شب‌ها انجام می‌دهم، زمانی که تازه روی تخت دراز کشیده‌ام.
همچنین اولین کاری که صبح‌ها پس از بیدار شدن انجام می‌دهم، همین است. فرقی ندارد در تخت دراز کشیده باشم یا در حال رفتن به دفترم باشم. من این زمان‌ها را برای تجسم اهداف انتخاب کرده‌ام، زیرا به ندرت پیش می‌آید برایم مزاحمت ایجاد شود.
تلفن همراه و رایانه‌ام خاموش هستند. شب‌ها اگر صدایی هم باشد بسیار کم و ضعیف است و از آنجایی که من ۵ صبح بیدار می‌شوم، در آن زمان هم سر و صدا بسیار کم است. در حال حاضر هدفم این است که ۱۰ کیلوگرم وزن کم کنم. هنگام تصور کردن این هدف، خود را در ذهن ۱۰ کیلوگرم لاغرتر می‌بینم.
لباس‌هایم را اندازه تنم تصور می‌کنم. غذاهای سالمی را که می‌خورم می‌بینم و طعم آن‌ها را حس می‌کنم. می‌بینم که چقدر خوشحال هستم. به بیانی دیگر زندگی‌ام را طوری تصور می‌کنم که انگار به اهدافم رسیده‌ام. در زندگی روزانه‌ام وقتی دلم پیتزا یا همبرگر می‌خواهد، به آسانی این فکر را در ذهن نسخه لاغرتر خودم تصور می‌کنم؛ به این شکل به وسوسه خوردن آن غذا‌ها غلبه می‌کنم.
اهمیت تجسم اهداف در ورزشکاران
ورزشکاران برای بهبود عملکرد خود دائما در حال تجسم کردن اهدافشان هستند. در این زمینه پژوهشی روی تعدادی ورزشکار انجام شده است که به دنبال بهتر کردن پرتاب‌های آزاد خود در بسکتبال بودند. این افراد به سه دسته تقسیم شدند:
- گروه ۱: آن‌ها روزانه به تمرین عملی پرتاب آزاد پرداختند.
- گروه ۲: این گروه در هر روز تنها به تصور کردن پرتاب‌های آزاد پرداختند.
گروه ۳: آن‌ها روزها به صورت عملی پرتاب‌های آزاد زا تمرین می‌کردند و قبل از خواب پرتاب‌هایی عالی را تصور می‌کردند.
نتایج این تحقیق شگفت‌انگیز بود. گروه اول که فقط به‌صورت عملی تمرین کرده بودند، ۷% پیشرفت داشتند. گروه دوم با تنها تصور کردن پرتاب‌های آزاد عالی، ۱۰% پیشرفت کردند و جالب‌تر از همه در گروه سوم که هم به تمرین عملی و هم تصور ذهنی پرداخته بودند، ۳۲% پیشرفت مشاهده شد. با دیدن این نتایج به سادگی می‌توان به اهمیت تجسم اهداف پی برد.
کارکرد تجسم اهداف در رسیدن به آن‌ها چگونه است؟
شاید برایتان سوال پیش آمده که کارکرد تجسم اهداف چگونه است. دلیل نتیجه گرفتن از این روش در نحوه مخابره کردن پیام‌ها در مغز است. نورون‌ها در مغز ما تصورات ذهنی را به عنوان زندگی واقعی تلقی می‌کنند.
برای مثال وقتی خیال می‌کنیم در حال بالا رفتن از پله هستیم، نورون‌های مغز ما طوری برانگیخته می‌شوند که حرکت بالا رفتن از پله را تداعی کنند. سپس، مسیر عصبی جدیدی ایجاد می‌شود که به بدن ما می‌گوید عملکردش را طبق تصویر ذهنی‌مان تنظیم کند.
پس وقتی انجام کاری را تصور می‌کنید، بدن شما شروع به ساختن مسیرها و خاطرات چگونگی انجام آن کار می‌کند، در حالی که شما در واقع هیچ‌وقت آن کار را انجام نداده‌اید.
نکاتی برای چگونگی تجسم اهداف
درست است که تجسم اهداف بسیار عالی به نظر می‌رسد، اما کاری نیست که با اولین تلاش در آن استاد شوید. نکات مهمی وجود دارند که هنگام تصور کردن اهداف باید به آن‌ها توجه کنید و به عنوان تکنیک رسیدن به هدفتان آن‌ها را جدی بگیرید.
روی احساسات خود تمرکز کنید
وقتی من هدفی مثل داشتن خانه رویایی‌ام را تجسم می‌کنم، تصویر ذهنی‌ام به این شکل است: جلوی حیات با سگم ایستاده‌ام. گرمی آفتاب را پشتم حس می‌کنم. بوی چمن‌های تازه زده شده را استشمام می‌کنم. تمامی این حس‌ها به من کمک می‌کنند اهدافم را طوری تصور کنم که واقعی‌تر به نظر برسند.
در ابتدا وقتی شروع به تجسم کردن می‌کنید، ممکن است نتوانید تمامی حس‌هایتان را به کار ببرید. هیچ اشکالی ندارد، زیرا مثل هر کار دیگری نیاز به تمرین دارد.
روی جزییات تمرکز کنید
این کار تمرکز روی حس‌هایتان را به مرحله بعد می‌برد. وقتی صحبت از تمرکز روی جزییات می‌شود، از شما می‌خواهم کاملا به صورت خاص عمل کنید. برای مثال در تصوراتم من می‌توانم انتهای چمن‌های بریده شده حیاتم را ببینم یا می‌توانم بافت توپ تنیسی که می‌خواهم برای سگم پرتاب کنم را حس کنم.
گرمای آفتاب را روی تنم حس می‌کنم. همه چیز را طوری تصور کنید که بتوانید همه جزییات را ببینید. با گذر زمان این کار آسان‌تر می‌شود. تمرینی که به من برای تمرکز بیشتر روی جزییات کمک کرد، نگاه کردن دقیق به اجسام واقعی برای چند دقیقه بود.
برای مثال یک توپ تنیس رابرداشتم و با دقت به بافت آن نگاه کردم و آن را در دست گرفتم که ببینم چه حسی دارد. سپس چشمانم را بستم و آنچه با چشمانم دیده بودم را سعی کردم با ذهنم ببینم.
حواس‌پرتی‌ها را کنار بگذارید
قبلا هم به اهمیت این موضوع هنگام تجسم کردن اهداف اشاره کرده‌ام. وقتی تجسم می‌کنید نباید حواستان پرت شود. تلفن همراه خود را خاموش کنید، به اتاقی بروید که کسی مزاحمتان نشود. برای اینکه بتوانید کاملا تمرکز کنید باید تنها خودتان و سکوت باشید.
این موضوع در ابتدای شروع کار بسیار مهم است و با تمرین کردن در آن بهتر هم می‌شوید. وجود صداهای ضعیف مزاحمتی برای تجسم کردن شما ایجاد نمی‌کند، اما همچنان نباید از تلفن همراهتان استفاده کنید.
نا امید نشوید
قرار نیست از اول کار حرفه‌ای شوید، حتی ممکن است کمی با خود کلنجار بروید. برای خیلی‌ها تصور کردن اهداف امری طبیعی نیست و نیاز دارند آن را یاد بگیرند. در ابتدا ممکن است شکست بخورید، اما باید به تلاش کردن ادامه دهید تا هر بار مقداری پیشرفت کنید.
شاید در آن لحظه متوجه رشد فردی خود نشوید، اما اگر به پشت سر نگاه کنید، متوجه می‌شوید به چه نقطه‌ای رسیده‌اید.
نکات تمرین برای بار اول
علاوه بر نکات گفته شده، در ادامه تعدادی تمرین برای شما آورده‌ام که به شما در بهتر تصور کردن اهداف کمک می‌کند. یکی از تمرین‌ها این است که سعی کنید که صفحه‌ای رنگی را ببینید. به صفحه‌ای با رنگ‌های مختلف نگاه کنید. آن‌ها را با دقت بررسی کنید و سپس چشم‌های خود را ببندید. حالا رنگ‌ها را تجسم کنید.
در تمرین دوم باید یک شمع روشن کنید و در فاصله یک متری آن بنشینید. به شعله، رنگ آن، شکلش و حرکات آن توجه کنید. حالا چشمانتان را ببندید و شعله را با تمام جزییات گفته شده تجسم کنید. چشمانتان را باز کنید و این تمرین را سه بار تکرار کنید.
ابتدا وقتی این تمرین‌ها را انجام می‌دهید، طبیعتا تصویر ذهنی شما به سرعت ناپدید می‌شود؛ اما با بهتر شدن قوه تخیل شما تصویر برای مدت بیشتری می‌ماند. وقتی پیشرفت کردید تصاویر شروع به شناور شدن در اطراف شما می‌کنند، طوری که انگار شما آن‌ها را این‌گونه تصور کرده‌اید.
اهمیت تجسم اهداف
در پایان روز اگر می‌خواهید موفق شوید، تجسم کردن موفقیت را تبدیل به عادت خود کنید؛ اما فکر نکنید با لم دادن روی مبل و کمی خیال‌بافی درباره زندگی رویایی زندگی شما از این رو به آن رو می‌شود. کارکرد تجسم کردن به این شکل نیست.
تجسم کردن زمانی نتیجه می‌دهد که در کنارش سخت تلاش کنید، اطرافتان را با آدم‌های خوب پر کنید و سعی کنید به بهترین نسخه خود تبدیل شوید؛ مانند مثالی که درباره بازیکن‌های بسکتبال و پرتاب آزاد زدیم.
آنچه خواندیم
به‌طور کلی استفاده از تکنیک‌های تجسم اهداف به شما در رسیدن به اهدافتان کمک بسیاری می‌کند. بارها شده که من در زندگی‌ام چیزی را تصور کردم و به آن دست یافتم. شاید به این زودی اتفاق نیفتد، اما در آخر روزی می‌رسد که می‌بینید به هدفتان رسیده‌اید. اهمیت تجسم اهداف آن قدر زیاد است که به راحتی می‌تواند تفاوتی که در زندگی‌تان ایجاد می‌کند را ببینید.
منبع: https://www.unfinishedsuccess.com/the-importance-of-visualizing-your-goals/
