7 عادت افراد بسیار مثبت: راز شادی دائمی
یکی از سوالاتی که اغلب برایم پیش می آید این است که «سلس، چطور اینقدر مثبت اندیش میمانی؟»
به دلیل این است که مردم اغلب هر بار من را شاداب و سرحال می بینند. من به ندرت از شرایط ناراضی هستم و حتی زمانی که راضی هستم، مدت زیادی در این حالت نمی مانم.
هرچند قبلا هم مثبت نبودم.
آنقدر منفی نبودم، اما مثبت هم نبودم.
وقتی نوجوان بودم، شکایت میکردم، افکار حقارت را در سر داشتم و از دیگران انتقاد میکردم.
پس از چند سال، به سمت مثبت نگر و خوشبین بودن تغییر مسیر دادم.
از این گذشته، من در پنج سال گذشته به طور تمام وقت وبلاگ نویسی و مربیگری کرده ام تا به دیگران کمک کنم تا آگاهانه تر و مثبت تر زندگی کنند و واضح است که من از گذشته خود، یعنی 15 سال پیش، فاصله زیادی دارم.
نکته جالب این است که بسیاری این تصور را دارند که مثبت اندیشی یک ریشه ذاتی است: یا مثبت زاده شده اید یا کلا نمی توانید مثبت باشید. هیچ چیزی بین این دو وجود ندارد. با این حال، متوجه شدم که این نادرست است، زیرا طی سالها، پس از پرورش عادات خاصی، شخصیت مثبتی پیدا کردهام. اینها نیز همان عاداتی هستند که به خوانندگان و مخاطبانم آموزش می دهم تا به آنها کمک کنم مثبت اندیش تر باشند.
در این مقاله، من هفت عادت را به اشتراک میگذارم تا به شما کمک کند که چگونه یک فرد بسیار مثبت باشید – یا اگر هستید، مثبتتر شوید.
اگر در حال حاضر، در کج خلقی به سر می برید، پیروی از این عادات نیز شما را به مسیر درست برمی گرداند.
-
اجازه ندهید چیزهای بد شما را پایین بکشند.
افراد بسیار مثبت، چیزهای بد را قبول می کنند و چیزهای خوب را در آن پیدا می کنند.
اتفاقات بد برای هر کسی ممکن است بیفتد. تفاوت بین یک فرد مثبت و یک فرد منفی در رویدادهایی نیست که برای آنها اتفاق می افتد، بلکه در نحوه واکنش آنها به آن رویدادها است. در حالی که افراد منفی نگر اجازه می دهند چیزهای بد آنها را پایین بیاورند، افراد مثبت این کار را نمی کنند.
آنها چیزهای بد را قبول می کنند و بهترین ها را از آنها می سازند.
همانطور که رندی پاوش یک بار گفت: «ما نمی توانیم کارت هایی را که به ما داده می شود تغییر دهیم، فقط تغییر نحوه بازی دست ماست.»
یک مثال عالی، اپرا وینفری، یکی از تاثیرگذارترین زنان جهان است . او برای مدتی تنها میلیاردر سیاه پوست جهان بود. اپرا ممکن است امروز ثروتمند و موفق باشد، اما در دوران کودکی با سختی های شدیدی روبرو بود.
زمانی که اپرا بدنیا آمد تا شش سالگی، در فقر با مادربزرگش، روستایی زندگی می کرد. او به قدری فقیر بود که اغلب لباس هایی از گونی سیب زمینی می پوشید و به همین دلیل بچه های محلی او را مسخره می کردند.
هنگامی که 9 ساله بود، مورد آزار جنسی قرار گرفت – توسط نزدیک ترین افراد به او، پسر عمویش، عمو و یک دوست خانوادگی اش. اپرا در 13 سالگی، پس از سال ها آزار و اذیت، از خانه فرار کرد. او در ۱۴ سالگی باردار بود اما پسرش اندکی پس از تولد درگذشت.
او در یک دبیرستان مرفه حومه شهر به نام دبیرستان لینکلن درس میخواند، اما وقتی با همتایان آفریقایی-آمریکاییاش که خدمتکار خانواده همکلاسیهایش بودند به مدرسه میرفت، مرتباً فقرش به یادش می آمد.
با وجود این سختی شدید، اپرا اجازه نداد که آن اتفاق ها او را از پای درآوردند. او بر بدبختی و مصیبت خود غلبه کرد و بانی خیر شد، ابتدا در 19 سالگی گوینده رادیو شد، سپس در 22 سالگی برنامه گفتگوی روزانه خود را به نام «نمایش اپرا وینفری» داشت. از طریق این برنامه، او به میلیون ها نفر در سراسر جهان کمک کرد و به مردم قدرت داد تا مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرند و از درس های زندگی خودش و مصاحبه شوندگانش برای الهام بخشیدن به دیگران استفاده کنند.
اگر اپرا در برابر سختی تسلیم شده بود، هرگز به جایی که اکنون رسیده، نمی رسید. او مانند یک نور مثبت است، زیرا تصمیم گرفت از مشکلاتی که با آنها روبهرو شده، بهترین استفاده را ببرد و متعاقباً از این درسها برای کمک به دیگران استفاده کند.
و همینطور شما، هرگز به خودتان اجازه ندهید که تحت تأثیر مشکلات قرار بگیرید. در عوض، از خود بپرسید که چه چیزی می توانید از آن شرایط بیاموزید و چگونه می توانید از آن را برای خلق زندگی مورد نظر خود، استفاده کنید. چنین رویکرد فعالانه ای، یک شروع برای داشتن یک زندگی قدرتمند و شاد است.
-
قدر هر چیز خوبی که برایتان پیش می آید را بدانید.
افراد مثبت برای هر چیز خوبی که برایشان پیش می آید سپاسگزار هستند.
یک ماه پیش، یک چالش 14 روزه سپاسگزاری را در وبلاگ توسعه شخصی خود، برای بیش از 200 شرکت کننده ایجاد کردم.
جدای از وظیفه قدردانی که باید برای هر کار در روز انجام شود، از شرکت کنندگانم خواستم حداقل سه چیز را بشناسند که باید هر روز بابت آنها سپاسگزار باشم.
در حالی که در ابتدا، یافتن چیزهایی که باید بابت آنها سپاسگزار باشیم، ناخوشایند بود، بسیاری از شرکت کنندگان به سرعت پس از چند روز به انجام وظیفه هایشان پرداختند.
خیلیها قدردانی جدیدی برای چیزهایی پیدا کردند که آنها را بدیهی می دانستند، مانند دوستیها، قهوه روزانه، نان تست برشته، تعطیلات خانوادگی و خود زندگی.
با اینکه شاید زندگیشان از نظر فنی نسبت به قبل از چالش تغییر چندانی نکرده باشد، اما شرکت کنندگان، قدردانتر و مثبتتر، از این چالش بیرون آمدند.
بسیاری از ما تمایل داریم روی چیزهای منفی زندگی تمرکز کنیم و این باعث می شود احساس منفی داشته باشیم.
چرا در عوض به بسیاری از چیزهای مثبت بزرگ در زندگی خود توجه نمی کنیم؟ به عنوان مثال، به جای اینکه از ترافیکی که در حال حاضر در آن هستید ناراحت باشید، چرا قدردان وسیله نقلیه ای که سوار می شوید، نباشید؟
به جای اینکه از رئیس شرورتان گلایه کنید، چرا قدردان این نباشید که حداقل بیکار نیستید و رئیسی دارید که در موردش گلایه کنید؟ شما از دیدن اینکه با کمی تغییر ذهنیت خود چقدر چیزهای عالی زیادی دارید و خواهید داشت، تعجب خواهید کرد.
-
یک زندگی کامل داشته باشید.
افراد مثبت، زندگی کاملی دارند. این بدان معناست که آنها اجازه نمی دهند کار و زندگی آنها را تسخیر کند. همچنین اجازه نمی دهند که روابطشان بر برنامه شخصی آنها غلبه کند.
تمام توجهم را به کارم اختصاص میدادم تا جایی که زندگی اجتماعی و اوقات فراغت شخصیام، برایم بیاهمیت شده بود.
در حالی که کار کردن بسیار برایم سرگرم کننده بود؛ زیرا کار من (کمک به رشد دیگران) علاقه من است، پس از مدتی بسیار خسته شدم؛ زیرا از سایر زمینه های زندگی خود غافل شده بودم. این درست زمانی بود که به اهمیت یک زندگی خوب برای داشتن سلامت عاطفی، پی بردم.
بنابراین امروزه، مطمئن می شوم که زمانی را به بخشهای اصلی زندگیام اختصاص بدهم: شغل، عشق، خانواده، دوستان، خود (با تفریح) و مشارکت.
-
فورا با مشکلات خود مقابله کنید. اجازه ندهید به تاخیر بیوفتند.
افراد مثبت به جای نادیده گرفتن مشکلات خود، فوراً با آنها روبرو میشوند.
یکی از چیزهایی که من به طور مداوم در وبلاگم و در مربیگری ام آموزش می دهم این است که مشکلات خود را نادیده نگیریم. زیرا نادیده گرفتن مشکلات به معنای از بین رفتن آنها نیست.
اغلب اوقات فقط در اطراف می چرخند و ناخودآگاه شما را سنگین می کنند، حتی اگر خودتان متوجه این موضوع نباشید.
به عنوان مثال، من قبلاً در پاسخ به احساساتم مانند استرس و غم و اندوه، غذا می خوردم.
برای مدت طولانی هرگز با این مشکل مقابله نکردم، به جای آن تصمیم گرفتم هر زمان که احساس بدی داشتم خودم را با غذا خوردن خفه کنم.
بعداً متوجه شدم که یک بدبخت واقعی هستم زیرا استرس ناشی از خوردن (الف) باعث افزایش وزن من می شد و (ب) من را به برده غذا تبدیل کرده بود. تنها دو سال پیش بود به این مشک رسیدگی کردم و یک سال پیش بود که آن را کاملا برطرف کردم.
یک نکته ساده برای مقابله با مشکلات خود این است که (الف) تمام مسائل برجسته ای را که می خواهید با آنها مقابله کنید، ثبت کنید، سپس (ب) یک به یک روی آنها کار کنید. گاهی اوقات مقابله با چندین مشکل ممکن است بسیار طاقت فرسا باشد، اما انجام آن به صورت تک به تک به شما کمک میکند تا کارها را به راحتی مدیریت کنید.
-
رها کنید.
افراد بسیار مثبت، چیزهایی را که در داشتن یک زندگی آگاهانه و مثبت از آنها حمایت نمی کند، رها می کنند.
این چیزها شامل روابط سمی و منفی است.
من یک بار مجبور شدم یک رابطه دوستی و عمیق 10 ساله را رها کنم؛ زیرا به شدت مانع پیشرفت یکدیگر می شدیم. در حالی که من همیشه روی بهبود خودم کار میکردم، او تمایل داشت تا پیشرفت خود را به تعویق بیندازد و در برخی مواقع نیابتاً در مسیر پیشرفت من، زندگی میکرد.
کمبود فعالیت او در برابر رویاهایش، بر من تأثیر منفی می گذاشت، زیرا ما توافق کرده بودیم که همیشه باهم روی اهداف زندگی خود کار کنیم و با هم به عنوان بهترین دوست قدم برداریم.
همچنین احساس میکردم که اگر او واقعاً در مسیر پیشرفت هدف من زندگی میکند، پس من مسئول تنبلی های او هستم.
در حالی که ما سعی کردیم همه چیز را حل کنیم، اما هرگز این اتفاق نیفتاد. تلاشهای ما برای حل تمام این مشکلات ما را خسته کرد، زیرا ما مدام در دایرهای می چرخیدیم. پس از سالها دوستی، دیگر به عنوان دوست خوب یکدیگر سازگار نبودیم.
ما بالاخره بعد از 10 سال راه خود را از هم جدا کردیم و بلافاصله از یک بار مرده راحت شدیم.
وقتی به گذشته نگاه میکنم، آرزو میکنم کاش زودتر به راه خود ادامه میدادیم، زیرا سالهای بعدی دوستی ما در واقع بیشتر از آنکه به رشدمان کمک کنند، ما را خسته کرده بودند.
در حال حاضر به چیزهای منفی زندگی خود فکر کنید – از افراد سمی، خون آشام های انرژی، باورهای منفی، افکار ناراحت کننده، چیزهایی که باعث ایجاد خاطرات ناخوشایند می شوند – و یک به یک، شروع به رها کردن آنها کنید. هر چه زودتر آنها را رها کنید، شادتر خواهید بود.
-
مسئولیت زندگی خود را بپذیرید.
افراد مثبت مسئولیت زندگی خود را به عهده می گیرند زیرا می دانند که خوشبختی یک انتخاب است.
مسئولیت تمام مشکلات، درد دل ها، افراد سمی و باری که با آن روبرو هستید را، بپذیرید. در حالی که ممکن است شما مقصر آن مشکلات نباشید و ممکن است آنها، نتیجه اشتباهات دیگران باشند، می توانید مسئولیت تجربه آنها را بر عهده بگیرید. انجام این کار شما را در موقعیتی قرار می دهد که بتوانید جلوی آنها را بگیرید.
به عنوان مثال، یک بار با کسی که دوستش داشتم، احساس دلشکستگی کردم.
در حالی که در ابتدا او را به خاطر چنین درد و رنجی که نسیب من شده بود، سرزنش میکردم، اما در سالهای بعد که مسئولیت احساسات و شرایطم را به عهده گرفتم، توانستم به راهم ادامه دهم.
بعداً متوجه شدم که می توانم با به عهده گرفتن مسئولیت احساسات منفی خودم (و متعاقباً زندگی ام) شادی خود را به معنای واقعی کلمه کنترل کنم.
زیرا زمانی که این کار را انجام بدهم، میتوانم برای رفع ناراحتی خود و موقعیتهایی که باعث آن میشوند، به جای سرزنش دیگران، اقدامی انجام دهم.
همچنين با این کار، به راحتی توانستم دو رابطه دیگری را که به نتیجه نرسیدند، ترک کنم.
-
عشق و محبت را (با کمک به دیگران) گسترش دهید.
آخرین اما نه کماهمیت ترین، افراد بسیار مثبت، عشق و محبت را به دیگران منتقل میکنند بدون اینکه انتظار داشته باشند در ازای آن چیزی بگیرند.
یکی از ارزشمندترین کارهایی که می توان در زندگی انجام داد کمک به دیگران است. این چیزی است که من در پنج سال گذشته که وبلاگ توسعه شخصی خود را اداره می کردم، هر روز تجربه کرده ام.
تغییراتی که در زندگی خوانندگانم می بینم، چهره های شاد آنها و تغییرات عاطفی عمیقی که آنها از خواندن مقالات یا شرکت در دوره هایم تجربه کرده اند – اینها شادی زیادی را در زندگی من به ارمغان می آورد و دلایل کافی برای ادامه دادن به کاری هستند که انجام می دهم.
در حالی که برخی از ما ممکن است فکر کنیم قبل از اینکه بتوانیم به دیگران کمک کنیم باید به وضعیت X یا سن Y برسیم، این به هیچ وجه درست نیست. سادهترین چیزها میتواند به دیگران کمک کند: یک تماس تلفنی کوچک با یک دوست دور، ضربه زدن به پشت همکار برای تبریک، به خاطر انجام یک کار خوب، یا یک شانه برای تکیه کردنِ یک دوستی که به آن نیاز دارد.
من وبلاگم را در دوره نسبتاً جوانی، یعنی 24 سالگی راهاندازی کردم که اکثر مردم آن را سن کافی برای ارائه کمک یا مشاوره به دیگران، نمیدانستند. با این حال، این یک باور محدودکننده از سوی آنها بود، زیرا ما همیشه میتوانیم به دیگران کمک کنیم، مهم نیست چند سال داریم یا در کجای زندگی هستیم.
در پنج سال گذشته، من توانستم به بسیاری از افراد کمک کنم تا از مشاغل محدودکننده عبور کنند، روابط سمی را رها کنند، از لحظات سخت قدرت بگیرند، در اهداف خود برتری پیدا کنند و بر کمک به کسانی که می خواهند به درجات بالاتری دست یابند، تمرکز کنم. یک قدم در هر زمان.
اگر فکر میکردم یک نفر نمیتواند تفاوتی ایجاد کند، امروز اینجا نمینشستم و این پست وبلاگ را نمینوشتم و همچنین یک وبلاگ توسعه شخصی راهاندازی نمیکردم یا برای دیگران مربیگری زندگی انجام نمیدادم.
شما بیش از آنچه که فکرمی کنید قدرت دارید، پس از آن برای کمک به دیگران استفاده کنید. متوجه خواهید شد که وقتی کمکی می دهید، طبیعتاً در ازای آن نیز چیزی دریافت خواهید کرد.
این 7 عادت افراد بسیار مثبت را اعمال کنید.
منبع:
- https://www.positivityblog.com/7-habits-of-highly-positive-people