داستان هایی از 14 فرد مشهور و موفق که با شکست شروع می شوند.
کایل جی. برنان
آیا شکست مورد علاقه ای دارید؟ این سوالی است که تیم فریس نویسنده، از هر مهمان در پادکست خود، نمایش تیم فریس، می پرسد. بدون استثنا، هر مهمان میتواند موفقیت خود را مدیون یک شکست یا رشته ای طولانی از شکست پس از شکست باشد که در نهایت انگیزه پیشرفت و تلاش مجدد را در آنها به وجود آورده است.
همانطور که هنری فورد یک بار گفت:
《شکست فقط فرصتی برای شروعی دوباره و هوشمندانه تر است.》
موفقیت مانند یک نمودار خطی نیست.
اگر داستان موفقیت آمازون را در بیست سال گذشته، فقط از دور ببینید، به نظر می رسد که موفقیت او فقط بر اساس ارزش سهام افزایش یافته است. اما اگر تصویر را بزرگ تر کنید، می بینید که نوسانهای دائمی وجود داشته است.
ماه هایی وجود دارد که ارزش سهام کاهش یافته و به نظر می رسد که هرگز بهبود نخواهد یافت. به ناچار، این رکودها با دستاوردهای عظیمی همراه شد که زیان آنها را دو یا سه برابر کرد. این شکستها هستند که برای یادگیری ضروری هستند و فضای بیشتری برای رشد در آینده، فراهم میکنند.
من تضمین میکنم که هر فرد مشهور یا الگویی که به آن نگاه میکنید در ابتدا در آنچه میخواستند به انجام برسانند، دچار مشکل شدهاند. بیل گیتس، ایلان ماسک، استیو جابز، بیانسه – بله بیانسه – همه در مقطعی با مشکل مواجه شدند. آنها فکر می کردند که ممکن است شکست بخورند. آنها احتمالاً در دنبال کردن رویاهای خود شک داشتند زیرا مسخره به نظر می رسیدند. برخی فکر میکردند که در نهایت تا آخر عمرشان پشت میز کار، کار میکنند. اما با ترکیبی از خودباوری و عزم، آنها توانستند مبارزات خود را فراموش کنند، اشتباهات خود را تجزیه و تحلیل کنند و بفهمند که چگونه رویکرد خود را تغییر دهند تا دفعه بعد بی عیب و نقص عمل کنند.
الن جانسون سرلیف یک بار گفت:
《اندازه رویاهای شما همیشه باید از ظرفیت فعلی شما برای رسیدن به آنها بیشتر باشد. اگر رویاهایتان شما را نمیترسانند، یعنی به اندازه کافی بزرگ نیستند.》
چیزی که اکثر مردم متوجه نمی شوند این است که شکست به عنوان یک پله برای موفقیت عمل می کند. از طریق شکست هایمان است که توانایی رشد در زندگی، عشق، اهداف و شادی را می آموزیم. به علاوه، هرکسی در مقطعی از زندگی خود شکست خورده است.
برای در نظر گرفتن همه چیز، در اینجا 14 داستان موفقیت از برخی از مشهورترین افرادی که کار خود را با شکست هایی آغاز کردند، آورده شده است. موفقیت یک شبه به دست نمی آید، اما تا زمانی که تسلیم نشوید، آنجا منتظر شما خواهد بود.
-
استیون اسپیلبرگ
استیون اسپیلبرگ قبل از انتشار فیلم کلاسیک سال 1975، آرواره ها، چندین بار از مدرسه USC های School of Cinematic Hearts رد شد.
اگر او آن شکستهای اولیه را به دل نمیگرفت، شاید هیچوقت ET، ایندیانا جونز یا پارک ژوراسیک را برای تشکر از او نداشتیم.
-
کریس پرت
کریس پرت، بازیگر، زمانی که نوزده ساله بود، در هاوایی بی خانمان بود و در یک ون زندگی می کرد تا اینکه سرانجام به پرده سینما راه پیدا کرد.
برای اولین فیلم او فقط 700 دلار به او پرداختند. 20 سال بعد، پرت 10 میلیون دلار برای فیلمبرداری فیلم Jurassic World: Fallen Kingdom دریافت کرد.
-
سیلوستر استالونه
سیلوستر استالونه، ستاره و نویسنده راکی، زمانی آنقدر فقیر بود که مجبور شد سگش را فقط برای خرید غذا به قیمت 40 دلار بفروشد. پس از دریافت دو پیشنهاد اسکار برای فیلمنامه و اجرای خود در راکی، او توانست سگ را به قیمت 15000 دلار از صاحب جدیدش بخرد!
-
اپرا وینفری
اپرا که احتمالا یکی از معروف ترین داستان های موفقیت را دارد، در فقر عمیق در می سی سی پی به دنیا آمد و توسط یک مادر مجرد که در رفاه زندگی می کرد بزرگ شد. او در دوران کودکی مورد آزار جسمی، روحی و جنسی قرار گرفت.
چیزی که خیلی ها در مورد او نمی دانند این است که او از خانه فرار کرد و زمانی که تنها چهارده سال داشت باردار شد. او نوزاد را اندکی پس از تولد از دست داد. علیرغم مبارزات اولیه اش به عنوان یک دختر جوان، او خود را به یکی از موفق ترین افراد زمان ما تبدیل کرد.
-
جیم کری
جیم کری یکی از بامزه ترین افراد روی کره زمین است. او ستاره برخی از موفق ترین فیلم های تمام دوران بوده است. اما کری در کانادا، در خانواده ای به شدت فقیر بزرگ شد.
زمانی که او نوجوان بود، خانوادهاش به عنوان سرایدار در یک مدرسه کار میکردند تا به پرداخت قبوض کمک کنند. و در اولین اجرای استندآپ کمدی خود از روی صحنه (هو) شد و اجرای او مورد پسند تماشاچی ها نبود.
اندکی بعد، او در فیلم In Living Color (رنگ های زنده) موفق شد و سپس در همان سال در (احمق و احمق تر) Dumb & Dumber، The Mask (ماسک) و Ace Ventura (ایس ونچورا) بازی کرد!
-
جی کی رولینگ
پیش از نوشتن یکی از موفقترین مجموعههای کتاب در تاریخ مدرن، جیکی رولینگ شکست خورده بود، با رفاه زندگی میکرد و به تنهایی از یک کودک حمایت میکرد. هفت سال طول کشید تا او اولین رمان هری پاتر را بنویسد و حتی پس از آن، هر دوازده انتشارات بزرگ آن زمان، این کتاب را رد کردند.
-
کیتی پری
قبل از رقصیدن روی صحنه با 《Left Shark》 بدنام در نمایش نیمهتیم Super Bowl XLIX، مسیر طولانی کیتی پری پر از شکست بود. اولین ضبط او پس از فروش اولین آلبوم او، تنها با تولید دویست نسخه از کار افتاد. پس از اینکه دو لیبل دیگر او را کنار گذاشتند، کار سخت کیتی پری بیش از ده سال طول کشید تا سرانجام در سال 2008 موفق به کسب موفقیتی به نام I Kissed a Girl (من دختری را بوسیدم) شد.
-
توماس ادیسون
توماس ادیسون نه تنها معروف ترین مخترع (گرامافون، دوربین فیلمبرداری، باتری های ذخیره سازی قلیایی و …) است که با توجه به داستان موفقیت شناخته شده او، او را می شناسید، بلکه احتمالاً او را به عنوان داشتن یک شکست معروف نیز می شناسید.
در مدرسه ابتدایی، به همه ما یاد داده شد که توماس ادیسون بیش از 10000 بار هنگام تلاش برای اختراع یک لامپ الکتریکی قابل دوام تجاری خود، شکست خورد. ادیسون استاد آزمون و خطا بود. او از مرتکب شدن به صدها یا حتی هزاران اشتباه قبل از کشف چیزی، نمی ترسید.
《بزرگترین ضعف ما در تسلیم شدن است. همیشه مطمئن ترین راه برای موفقیت این است که فقط یک بار دیگر تلاش کنید.》
-توماس ادیسون
-
هنری فورد
داستان موفقیت هنری فورد یکی از مشهورترین داستانها است. همانطور که همه می دانید هنری فورد، پدر خودرو و خالق خط مونتاژ است. او با ماشین فورد مدل T خود با حمل و نقل به مردم آمریکا کمک کرد. اما چیزی که شاید ندانید این بود که اولین شرکت او ورشکست شد. حتی شرکت دوم او نیز ورشکست شد.
-
بیانسه
بیانسه قبل از Destiny's Child در گروهی به نام Girls Tyme حضور داشت. زمانی که بیانسه تنها 9 سال داشت، گروه در برنامه جستجوی ستاره ظاهر شد و شکست خورد. آن گروه به Destiny's Child تبدیل شدند.
اما همه اش به همین خوب و خوشی نبود. آنها درگیری های داخلی داشتند و از شش عضو اصلی Girls Tyme، تنها دو نفر در Destiny's Child پس از تشکیل آن، باقی ماندند. در سال 1996، آنها توسط کلمبیا رکوردز امضا شدند و بقیه اش تاریخ است.
-
جیمز دایسون
اگر فکر میکردید شکستهای توماس ادیسون بد بود، اجازه دهید جیمز دایسون، مخترع معروف جاروبرقیهای دایسون را که در سراسر تلویزیون میبینید، به شما معرفی کنم. دایسون بیش از 5000 نمونه اولیه ناموفق را قبل از یافتن نام تجاری وکیوم بدون کیسه توسعه داد. نه تنها این، بلکه او کل حساب پس انداز خود را در طول پانزده سال در نمونه های اولیه خود سرمایه گذاری کرد! خوشبختانه، وکیوم بدون کیسه کار کرد و اکنون فوربس دارایی خالص جیمز دایسون را بیش از 6 میلیارد دلار تخمین می زند.
-
استیون کینگ
قبل از اینکه استیون کینگ به عنوان بزرگترین نویسنده زنده شناخته شود – با نوشتن بیش از 60 رمان که بسیاری از آنها برای فیلم و تلویزیون اقتباس شده اند – کینگ بارها و بارها رد شد.
کینگ در خاطرات خود، در مورد نوشتن، توضیح می دهد که چگونه نامه های رد خود را با یک سنبله بزرگ برای الهام گرفتن روی دیوار می گذاشت. اولین رمان او، کری، 30 بار رد شد. درست زمانی که او می خواست تسلیم شود و به پروژه بعدی خود ادامه ندهد، همسرش دست نوشته را در سطل زباله پیدا کرد و از او خواست یک بار دیگر تلاش کند. همه می دانیم که بعد از آن چه اتفاقی افتاد.
-
ونسان ون گوگ
داستان موفقیت ونسان ون گوگ ممکن است به اندازه دیگران شناخته شده نباشد، اما همچنان به همان اندازه الهام بخش است. بسیاری از مردم نمی دانند که ون گوگ در واقع هرگز نتوانسته ببیند چقدر موفق بوده است. نقاشی های او تا پس از مرگش محبوب نشد. از 900 تابلوی او، تنها یک تابلو تا زمانی که او زنده بود فروخته شد.
-
جی زی
این راز پنهانی نیست که جی زی در جوانی خود مواد می فروخت – او دائماً در مورد آن رپ می خواند تا ریشه های فروتنانه را به خود یادآوری کند. او به هیچ وجه به آن افتخار نمیکند، اما این کاری بود که باید انجام میداد تا در پروژههای مارسی بروکلین بگذرد.
در آن زمان، او به موسیقی علاقه مند شد و قبل از راه اندازی لیبل خود، Roc-A-Fella Records، سی دی ها را از صندوق عقب خود می فروخت. مدت کوتاهی پس از آن، زمانی که آلبومش به رتبه 23 در بیلبورد 200 رسید و قبل از اینکه پلاتینیوم شود، حرفه او در کانون توجه قرار گرفت.
سخن آخر
سخت کوشی چیزی است که شما را از مسیرهای زندگی عبور می دهد.
نیروی دریایی که BUD/s را توسعه دادند که به عنوان دشوارترین برنامه آموزشی در ارتش ایالات متحده شناخته می شود. آنها میخواهند مطمئن شوند که رزمندگانی که انتخاب میکنند، اين ذهنیت را دارند تا تحت فشار آرامش خود را حفظ کنند و صرف نظر از شرایط، هرگز دست از کار نکشند.
بهترین راه برای انجام این کار این است که آنها را بارها و بارها در معرض فشار شدید و شرایط غیرممکن قرار دهند. هرچه بیشتر شکستها را تجربه کنند، بیشتر میتوانند از آنها بیاموزند و راهبردهای ذهنی و فیزیکی خود را برای غلبه بر موانع بعد، توسعه دهند.
این دقیقاً همان چیزی است که موفقترین افرادی را که امروز میشناسیم، تشکیل داده است. آنها عمدا خود را در موقعیت های دشوار قرار ندادند، اما شرایطی که توانستند بر آن ها غلبه کنند، به آنها این امکان را داد که اعتماد به نفس خود را برای استقامت و یادگیری نحوه انجام بهتر کارها، ایجاد کنند.
خودباوری یکی از قوی ترین ویژگی های شخصی است که در نهایت به موفقیت شما منجر می شود. بنابراین، هنگامی که در زندگی با مشکلاتی روبرو می شوید، خود را تحقیر نکنید. این خیلی آسان است.
در عوض، با لبخند به آن نگاه کنید و به خودتان بگویید: «به همین دلیل است که من اینجا هستم. این فرصتی برای یادگیری و بهتر شدن است.» علاوه بر این، ببینید چند نفر دیگر این کار را انجام داده اند.
منبع:
- https://www.lifehack.org/893505/success-stories-of