چگونه خود واقعيمان باشيم

کامنت بگذارید
28 دقیقه زمان خواندن

چگونه خود واقعيمان باشيم

«خودِ خودت باش» ممکن است یکی از پرکاربردترین عبارات در مورد توصیه های فردی باشد. والدین هميشه به فرزندانشان می گویند که خودشان باشند. دوستان ما را تشویق می کنند که وقتی مصاحبه کاری داریم خودمان باشیم. موقعیت های بسیار بیشتری وجود دارد که در آنها مردم به ما توصیه می کنند که بهترین کار این است که خودمان باشیم.

اما خودت بودن به چه معناست؟ و مهمتر از آن، چگونه می توانید خودتان باشید وقتی حتی به درستی نمی دانید واقعاً چه کسی هستید؟ موارد زیر این اصطلاح مبهم را روشن می کند و به شما نشان می دهد که در حقيقت خود واقعي بودن به چه معناست. در اینجا راهنمایی برای اینکه چگونه خودتان باشید براي شما ارائه شده است! ساده تر از آن چیزی که فکرش را کنید.

چگونه خود واقعيمان باشيم

قبل از اینکه شروع به بررسی معنای خود واقعي بودن کنیم، شايد بهتر باشد نگاهی سريع به نقطه ي مقابل آن داشته باشیم: خودتان نبودن. در حالی که اکثر مردم تلاش می کنند تا واقعا خودشان باشند، هر یک از ما دقیقاً می دانیم که چه زمانی خودمان نیستیم. ما حتی زمانی که افراد دیگر خود واقعيشان را بروز نمي دهند مي توانیم آن را تشخیص دهیم. آنها اصیل و واقعی نیستند و اين به سادگي براي ما قابل تشخيص است. خلاصه اين كه، آنها با صداقت رفتار نمی کنند و رفتارشان با مقايسه با پيش فرض ذهني ما درست به نظر نمی رسد.

زندگی خود را با نسخه اصلي وجودي خودتان پیش ببرید.

وقتی خودت نیستی یعنی چی؟ وقتی خودمان نیستیم، رفتارمان را بر اساس افرادی که با آنها سر و کار داریم تطبیق می دهیم. به این معنی که ما فردی را که با او سر و کار داریم، شخصیت، طرز نگرش و رویکرد کلی او به زندگی را تجزیه و تحلیل می کنیم. بر اساس تجزیه و تحلیل خود، ما رفتارمان را تغيير مي دهيم، به این امید که این شخص ما را متفاوت تر از گذشته درک کند.

اساساً، وقتی خودتان نیستید، مانند آفتاب پرستي هستید که بسته به محیط، مدام رنگ‌ خود را تغییر می‌دهد. خود واقعي نبودن یک رویکرد سازگارانه به زندگی است که بر عقیده دیگران تأکید دارد. این نظر خود شما نیست که مهم است، تمايل به انطباق و اجتناب از تعارض چیزی است که وقتی خودتان نیستید مهم است.

خود واقعي نبودن فواید آشکاری دارد. این به شما کمک می کند تا شناخت خوبي از خودتان داشته باشيد و در نتيجه از تنش هاي احتمالي جلوگیری کنید. حتی ممکن است تغییر شما را به فردی محبوب تبدیل کند که همه (!) دوست دارند؛ اما در اعماق درون خود، می دانید که اين حقيقت وجودي شما نیست؛ که شما خود واقعیتان نیستید و اکثریت قریب به اتفاق مردم می توانند اين موضوع را به آساني متوجه شوند.

«خودت باش؛ بقیه افراد قبلا انتخاب شده اند. هر كس شخصيت منحصر فردي دارد.»

اسکار وایلد

به جای اینکه با چندین نقاب بر صورت زندگی کنید، شما را تشویق می کنم که خودتان باشید پس بياييد به این سوال برگرديم که در واقع خود واقعي بودن به چه معناست.

چگونه خود واقعيمان باشيم

چگونه خود واقعيمان باشیم؟

اساساً کل فرآیند یادگیری خود واقعي بودن شامل سه مرحله است. اولا خود بودن به معنای کشف اینکه واقعاً چه کسی هستید است. دوم اینکه خود واقعي بودن مستلزم تزکیه خود واقعی شماست. ثالثاً، برای اینکه واقعاً خودتان باشید، مستلزم شجاعت بيشتر برای آن چیزی است که واقعاً هستید. در اینجا یک مرور سریع از این فرآیند وجود دارد:

بیایید این فرآیند را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.

بخش 1: کشف اینکه واقعاً چه کسی هستید

اکثریت قریب به اتفاق مردم خود را بر اساس شغل، پیشینه، میراث و دارایی هایشان تعریف می کنند؛ اما همه این موارد عوامل بیرونی هستند، بیرون از خودتان. هیچ یک از این چیزها واقعاً شما را مشخص نمی کند. آنها ممکن است شما را شکل دهند، اما ذات شما نیستند. اگر تمام دارایی هایتان را از دست بدهید، باز هم خودتان را داريد. اگر شغل خود را تغییر دهید، همچنان همان فرد باقی می‌مانید.

تنها راه برای دانستن اینکه چگونه خودتان باشید، این است که بفهمید چه كسي هستید. با ایجاد درک در مورد ماهيت وجوديتان، برای شما راحت تر می شود که خودتان باشید؛ اما چگونه می توانید ذات خود، چیزی که شما را تعریف می کند را کشف کنید؟

1. ارزش های اصلی شما چیست؟

ارزش ها، اصول و نگرش ها کل زندگی شما را شکل می دهند؛ اما چگونه می توانید خودتان باشید، اگر نمی دانید ارزش های شخصی اصلی شما چیست؟

اساساً ارزش های شخصی مشخص می کند که شما به چه چیزی اعتقاد دارید و چه چیزی برای شما مهم است. این یک نقشه راه دروني است که از طریق آن تعیین می کنید که چه چیزی خوب، پيش برنده، مفید و مطلوب یا بد، غیر مفید، نامناسب و نامطلوب است. در نتیجه، با درک اینکه ارزش های اصلی شما چیست، می توانید اولویت های خود را در زندگی بهتر تعیین کنید.

«وقتی می دانید ارزش هایتان چیست، تصمیم گیری سخت نیست.»

روی دیزنی

زمان لازم را برای کشف آنچه برایتان ارزش قائل هستید، اختصاص دهید. دریابید که چه چیزی جوهره وجودي شما را می سازد. پس از مدتی شما نه تنها درک خوبی در مورد ارزش های شخصی خود خواهید داشت، بلکه شروع به اقداماتي بر اساس آن خواهید کرد. این یک قدم به سمت خود واقعي بودن و زندگی با اصالت بیشتر نزدیک تر است.

چگونه خود واقعيمان باشيم

2. چه چیزی به شما احساس زنده بودن می دهد؟

ما اغلب خودمان نیستیم زیرا کارهایی را انجام می دهیم که با آنها راحت نیستیم. این ممکن است از فعالیت های روزانه تا پیگیری یک مسیر شغلی خاص را شامل شود. مشکل اساسی این امر اغلب در این واقعیت نهفته است که ما به سادگی نمی دانیم چه چیزی باعث می شود احساس زنده بودن کنیم.

در نتیجه، ما به سمت فعالیت هایی کشیده می شویم که منعکس کننده علایق واقعی ما نیستند. درست مانند پروانه ای که به سمت آتش کشیده می شود، ما کارهایی را انجام می دهیم که با آنها هماهنگ نیستیم یا از درون به ما آسیب می رسانند. در نتیجه، بطن کاری که ما انجام می دهیم به سادگی كه به نظر می رسد نيست. حتی ممکن است فعالیت ‌هایی را دنبال کنیم که هرگز به ما اجازه ندهند واقعاً خودمان باشیم.

سعی کنید کشف کنید چه چیزی به شما احساس زنده بودن می دهد. به همه چیزهایی که شما را خشنود و راضی می کند فکر کنید. در مورد تمام کارهایی که کاملاً دوست دارید انجام دهید فکر کنید. با ایجاد یک درک خوب در مورد آنچه که به شما احساس زنده بودن می دهد، می توانید بهتر اعمال خود را با خود اصلی خود هماهنگ کنید.

3. اگر پول وجود نداشت چه می کردید؟

اغلب اوقات، اعمال ما توسط میل به کسب تعيين دیکته می شود. به جای انتخاب حرفه ای که واقعاً ما را خوشحال و راضي می کند، اغلب پرسودترین گزینه را انتخاب می کنیم. در نتیجه، ما تمایل داریم از چیزی که واقعاً به ما احساس هدفمندي می‌دهد غفلت کنیم.

ما صرفاً بسیاری از تصمیمات خود را بر اساس عوامل مالی قرار می دهیم، نه بر اساس شادی، رضایت و رشد. این اغلب به این دلیل اتفاق می افتد که مردم درک محدودی از موفقیت دارند و در درجه اول موفقیت را با مقدار پولی که دارند یکی می دانند. بر اساس این درک محدود از موفقیت، ما آرزوها و رویاهای خود را محدود می کنیم زیرا از نظر مالی در سطح قابل قبولي به نظر نمی رسند.

بیایید تغییرات تازه ای را در این مورد معرفی کنیم. به کارهایی فکر کنید که اگر پول وجود نداشت، انجام میدادید. طرح این سوال قطعا شما را در مورد هدف و علایق واقعی خود در فكر فرو مي برد.

چگونه خود واقعيمان باشيم

4. هدف شما چیست؟

تعداد زیادی از مردم در تعیین هدفشان در زندگی مشکل دارند؛ و کاملاً صادقانه بگویم، کشف هدف شما می تواند بسیار دشوار باشد. این چیزی نیست که يك فرد ظرف چند ساعت یا چند روز پیدا کند. با این حال، بسیار مهم است که به طور فعال هدف زندگی خود را جستجو کنید. با تمام تلاش خود برای کشف اینکه چه چیزی به زندگی شما معنا می بخشد، مشتاقانه گامی مهم به سمت خود واقعی خود بردارید؛ زیرا کاملاً صادقانه بگویم، چگونه ممکن است یک شخص با مجبور شدن مداوم به تلاش براي هدف شخص دیگری، خودش باشد؟ براي اطلاعات بيشتر مي توانيد مقاله روبه رو را هم مظالعه بفرماييد: هدف خود را در زندگی کشف کنید.

«هدف زندگی شاد بودن نیست. مفید بودن، شرافت داشتن، دلسوز بودن، این است که تا حدودی فرق می کند که خوب زندگی کرده و يا صرفا زندگی کرده ای.»

رالف والدو امرسون

خود واقعيتان بودن و یافتن هدفی در زندگیتان ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. برخی از فیلسوفان باستاني حتی صادق بودن با خود را هدف کلی شما در زندگی می دانستند، زیرا به طور خودکار به شما در پیگیری سرنوشتتان کمک می کند.

5. زماني براي رشدتان اختصاص دهيد

یکی از اشتباهات اساسی که بسیاری از مردم هنگام تلاش برای کشف اینکه چه کسی هستند مرتکب می شوند این است که تاکید بیش از حد بر گذشته دارند. گذشته شما ممکن است شما را تعریف کند، اما هرگز نباید پیشرفت شما را محدود کند. کشف اینکه چه کسی هستید به این معنی نیست که در گذشته چه کسی بوده اید. همچنین، این در مورد تعریف نحوه رفتار خود در گذشته نیست.

همه چیز در مورد کشف ماهیت واقعی شما و اینکه در عمیق ترین سطح وجودي شما چه کسی هستید است. در نتیجه، خودتان بودن به این معنا نیست که باید بقیه عمرتان را همان طور که همیشه بوده اید بگذرانید. حتی فراتر از آن، خود واقعی بودن نیازی به یک نسخه ایده آل پايدار از خودتان ندارد. این چیزی است که می تواند در طول سالیان متمادی سازگار، توسعه یابد و رشد کند.

چگونه خود واقعيمان باشيم

خلاصه قسمت 1

کشف اینکه شما چه کسی هستید به معنای یافتن و تعریف خود بر اساس ارزش ها و شرایط خود است. نه اين كه ایده های دیگران از زندگی را بگيريد و آنها را در زندگي خود اجرا كنيد. در عوض، همه چیز در مورد توسعه رویکرد منحصر به فرد خودتان به زندگی است. با کشف اینکه چه کسی هستید، با جوهره اصلی خود هماهنگ می شوید و اين جوهره وجودي به عنوان پایه و اساس یک زندگی معتبر عمل می کند. فقط مطمئن شوید که مفهوم زندگی واقعی خود را به چیزی محدود نکنید. در عوض، فضای کافی برای تغییر و رشد در نظر بگیرید.

بخش دوم: خود واقعیتان را پرورش دهید

بخش دوم بر پرورش نگرش درست نسبت به خودتان متمرکز است. این یک نکته فوق العاده مهم است که نباید از آن غافل شد. به هر حال اگر در مورد خود منفی فکر کنید، خودتان بودن بسیار دشوارتر خواهد شد. در واقع، اگر با همين کسی که هستید راحت نیستید، چرا باید خودتان باشید؟ با این حال، اگر نه تنها کسی که هستید را بپذیرید، بلکه از خودتان آنطور که هستید قدردانی کنید، خیلی راحت ‌تر می‌توانید خودتان باشید.

1. احترام به خود

بدرفتاری با خود دو ضرر عمده دارد. اول، شما احساس بدبختی خواهید کرد. دوم، شما از دیگران دعوت خواهید کرد که به همان اندازه با شما بد رفتار کنند. چرا دیگران باید به شما احترام بگذارند، اگر شما حتی در وهله اول براي خودتان احترام قائل نیستید؟

با همان ارزش و احترامی که با خانواده و دوستان خود رفتار می کنید، با خودتان رفتار کنید. ببینید چه چیزی باعث می شود احساس خوبی نسبت به خودتان نداشته باشید و آن را تغییر دهید. اگر جنبه خاصی از خود را دوست ندارید، راه ‌حل ‌های ممکن را پیدا کنید که به شما کمک می ‌کنند مشكل را واضح تر ببينيد. این را میتوان با تغییر آنچه دوست ندارید یا با تغییر نگرشتان نسبت به آن انجام داد.

چگونه خود واقعيمان باشيم

2. تقويت عشق به خود

اگر به یک شخص مورد اعتماد و موفق فکر کنید، متوجه خواهید شد که او خودش را پذيرفته و با خودش در صلح است. نه تنها این، بلکه متوجه خواهید شد که آنها واقعاً خودشان را دوست دارند و هیچ مشکلی با عیب و نقص هاي خود ندارند.

اگر یاد بگیرید که واقعاً خودتان را در درون دوست داشته باشید، ناخوداگاه تشويق مي شويد که در دنیای بیرون نیز خودتان باشید. عشق به خود نه تنها اعتماد به نفس شما را بیشتر می کند، بلکه باعث می شود دیگران شما را به عنوان فردی با اصالت و با ارزشي درک کنند.

پرورش عشق به خود را می توان با مراحل مختلف تشویق کرد. اولین قدم این است که به نحوه درک خود و صحبت با خود توجه دقیق داشته باشید. ثانیا باید به نحوه رفتار با بدنتان و آنچه که می خورید نیز اهمیت دهید. ثالثاً، ایجاد عشق به خود نیز به شدت به هدف شما بستگی دارد.

3. مسیر خود را جعل نکنید

یکی از دلایل اصلی این که چرا مردم با آنچه که هستند راحت نیستند (که آنها را از خودشان بودن منصرف می کند) در تأکید و تاييد زیادی است که ما بر روی افراد دیگر، به ویژه افراد مشهور داريم. در حالی که داشتن الگوها خوب است، اما عاجزانه تلاش می ‌کنیم دقیقاً شبیه آنها باشیم. می توان شخص دیگری را به تصویر کشید و حتی رفتار او را کپی کرد، اما هرگز به همان سطح از اصالت نمي توان رسيد.

«همیشه نسخه درجه یک خود باشید و نه نسخه درجه دو شخص دیگری.»

جودی گارلند

کپی کردن رفتار دیگران ممکن است راهبرد خوبی برای تطبیق خود با جامعه و اطرافيان باشد؛ اما به شما کمک نمی کند که با اصالت زندگی کنید؛ و مطمئناً کمکی به خودتان بودن نمی کند؛ بنابراین، من شما را تشویق میکنم که شجاعت ایجاد مسیر خود را داشته باشید. شجاعت بیان فردیت خود و توسعه رویکرد خود به زندگی را داشته باشید.

چگونه خود واقعيمان باشيم

4. پذیرش اشتباهات، کاستی ها و شکست ها

یکی دیگر از جنبه های مهمی که باید به آن اشاره کرد در مورد رفتار محترمانه و ارزشمند با خود، موضوع پذیرش است. به طور خاص، پذیرش اشتباهات، کاستی ها و شکست ها. به جای سرزنش کردن خود به خاطر اشتباهات، یاد بگیرید که خود را ببخشید و به زندگی خود ادامه دهید. این واقعیت را بپذیرید که کامل نیستید و در واقع هیچکس كامل نیست؛ اما اکثر مردم اصلا جرأت پذیرش نقص خود را ندارند. به علاوه، شکست هاي گاه به گاه ممکن است اتفاق بدی نباشند.

«همانی که هستی باش و آنچه را که احساس می‌ کنی بيان كن، زیرا نظر هيچ كس مهم نيست.»

برنارد ام باروخ

این به ویژه در مورد خود واقعي بودن اهمیت دارد. مواقعی پیش می آید که مردم شما را به خاطر نقص شما مسخره می کنند، ممکن است به شما بخندند و شما را بي ارزش جلوه دهند؛ اما در نهایت، این افراد ممکن است ارزش وقت و انرژی شما را نداشته باشند؛ و اگر آن‌ها دوستان حقيقي شما باشند، نه تنها یاد می‌گیرند که شما را بپذیرند، بلکه به دلیل شهامت خود واقعي بودن به شما احترام خواهند گذاشت.

خلاصه قسمت 2

اساس زندگی با صداقت و خود بودن در عزت نفس و عشق به خود نهفته است. با پرورش عزت نفس و عشق به خود، اعتماد به نفس لازم را برای خودتان ایجاد خواهید کرد.

چگونه خود واقعيمان باشيم

قسمت 3: شجاعت خودت بودن

1. اهمیت ندادن به اینکه دیگران در مورد شما چه فکری می کنند

مشکل شماره یک که ما را از اینکه واقعاً خودمان باشیم باز مي دارد، ترس ما از نظر دیگران است. ما از پیامد های منفی که خود واقعي بودن می تواند به همراه داشته باشد می ترسیم. در نتیجه، ما ترجیح می‌دهیم خودمان نباشیم و به جای اینکه اجازه دهیم منحصر به ‌فرد بودنمان آشکار شود، سعی می‌کنیم خودمان را با ديگران هماهنگ کنیم.

مسلماً ممکن است گاهی اوقات خود واقعي بودن سخت باشد و ممکن است همه افراد خود واقعی شما را دوست نداشته باشند؛ اما خود واقعي بودن به معنای داشتن يك زندگي مستقل از نظر دیگران است. تنها ابزار لازم برای اهمیت ندادن به افکار دیگران شجاعت است. به هر حال شما نمی توانید آنچه دیگران در مورد شما فکر می کنند را تغییر دهید. حتی سر خم كردن در برابر نظرات ديگران به شما کمکي نمی کند، پس چرا حتی به خود زحمت مي دهید؟

2. تلاش نکردن برای راضی نگه داشتن همه

یکی دیگر از موارد تأکید بیش از حد بر عقاید دیگران و تلاش برای جلب رضایت همه است. معمولاً ما تمایل داریم به دنبال كسب تأیید و احترام دیگران باشیم. این میل به دوست داشته شدن در همه وجود دارد. در نتیجه، ما رفتار خود را به گونه ای تطبیق می دهیم که بتوانیم بیشترین تعداد افراد ممکن را از خودمان راضي نگه داريم. مشکل این امر در این واقعیت آشکار نهفته است که ما به سادگی نمی توانیم همه را از خودمان راضی نگه داريم. این به سادگی امکان پذیر نیست، اما باعث می شود که زمان و انرژی مهمی را در تلاش برای انجام غیر ممکن ها هدر دهیم.

به جای تلاش برای جلوگيري از تعارضات احتمالي، خودتان باشید و شجاعت تصمیم گیری را داشته باشید چرا که برای شما بهترین كار است. شما می توانید سعی کنید دیگران را تا آنجا که می خواهید راضی کنید، اما اين را بدانيد كه هیچ شادی یا رضایت حقيقي در تایید دیگران وجود ندارد.

چگونه خود واقعيمان باشيم

3. مقایسه نکردن خود با دیگران

اگر در تلاش هستید که شخص دیگری باشید، هرگز خودتان نخواهید بود. شما ممکن است یک نسخه کپی شده قابل تحمل از شخص دیگری باشید، اما هرگز واقعا خودتان نیستید؛ و حتی اگر مقایسه کردن خود با افراد دیگر طبیعی ترین چیز باشد، ممکن است کاملاً بی فایده باشد. شايد به اين دليل كه ما هيچ وقت فقط يك مورد را براي معيار مقايسه انتخاب نمي كنيم. ما تمایل داریم بدترین جنبه های خود را با کسانی که معمولاً در این زمینه ها بهتر هستند مقایسه کنیم. مقایسه همچنین باعث ایجاد رنجش، اتلاف وقت و سلب شادی می شود.

«وقتی راضی هستید که فقط خودتان باشید و مقایسه یا رقابت نکنید و همه به شما احترام خواهند گذاشت.»

لائوتسه

داشتن شجاعت خود بودن به این معنی است که شما به دنبال رقابت با دیگران نیستید. این بدان معنی است که شما در زمینه های مورد علاقه خود كارامدي بيشتري داريد.

4. از شهود خود پیروی کنید

هنگامی که تمام تعهدات و وابستگی ها به افراد دیگر و نظر آنها را کنار بگذارید، متوجه خواهید شد که رفتار شما بسیار شهودی تر می شود. حتی می توان گفت که نادیده گرفتن شهود خود تقریباً همیشه می تواند منجر به رفتاری متفاوت با آنچه واقعاً هستید شود.

شهامت در نظر گرفتن نکات شهودی که هر از گاهی دریافت می کنید را داشته باشید. آنها به شما کمک خواهند کرد که بیشتر از خودتان باشید و با صداقت و اصالت بیشتری رفتار کنید. حتی اگر این بدان معنا باشد که دیگر آن طور که دیگران می خواهند رفتار نمی کنید.

خلاصه قسمت 3

کمتر اهمیت دادن به نظر دیگران به شما کمک می کند تا زندگی با ارزش تري داشته باشید که با آنچه که هستید هماهنگي داشته باشد. این روند را می توان با توقف مقایسه مدام خود با دیگران و تلاش برای راضی نگه داشتن همه تسریع کرد.

برگه تقلب «خودت بودن».

چگونه خود واقعيمان باشيم

  •  سعی نکنید دیگران را راضی نگه دارید.
  •  نگران نباشید که دیگران در مورد شما چه فکر می کنند.
  •  نظر خود را به اشتراک بگذارید.
  • از کسی که هستید قدردانی کنید.
  • به دنبال تایید دیگران نباشید.
  • خودتان را بشناسید.
  •  شهود خود را دنبال کنید.
  •  باز و آزادانه ارتباط برقرار کنید.
  • مسیر خود را بسازید.
  • خود واقعی خود را پرورش دهید.
  •  بپذیرید که چه کسی هستید.
  • اشتباهات، کاستی ها و شکست ها را بپذیرید.
  • عزت نفس را در خود پرورش دهید.
  •  خودتان را دوست داشته باشید.

مزایای خود بودن

  1. با خودتان هماهنگ تر خواهید شد.
  2. دیگران به شما احترام می گذارند که برای آنچه به آن اعتقاد دارید دفاع می کنید.
  3. آرامش بیشتری خواهید داشت.
  4. رفتار دیگران کمتر روی شما تأثیر می گذارد.
  5. تنش کمتری خواهید داشت.
  6. شما شخصيت معتبرتري خواهید بود.
  7. دیگران برای صداقت شما ارزش قائل خواهند شد.
  8. زمان کمتری را صرف نگرانی در مورد نظر دیگران می کنید.
  9. زمان کمتری را صرف تلاش برای تغيير دیگران می کنید.
  10. زمان کمتری را برای جلب رضایت دیگران تلف می کنید.
  11. کمتر به افراد دیگر وابسته خواهید شد.

 

خطرات (ناچیز) خود واقعي بودن

داشتن شجاعت برای خود واقعي بودن طبیعیتا با خطراتی همراه است. ممکن است با افرادی روبرو شوید که نظر شما را ندارند. کسانی که قدر آنچه را که برای آن ایستاده اید و واقعاً هستيد نمی دانند. افرادی که می‌خواهند شما را تغییر دهند که می‌خواهند طبق برنامه ‌هایشان زندگی کنید. آنها ممکن است به شما حمله کنند و شما را سرزنش کنند؛ اما آن‌ها هرگز شما را فردی نمی‌دانند که از چیزی که به آن اعتقاد دارید دفاع نمی‌کند؛ و این چیزی است که بیشتر مردم نه تنها از آن قدردانی می‌کنند، بلکه عمیقاً به آن توجه می‌کنند.

یکی دیگر از خطرات با خود واقعي بودن این است که افراد دیگر ممکن است نتوانند بر تصمیمات شما تأثیر بگذارند. در حالی که این مطمئناً باعث ایجاد استقلال در زندگی بیشتر مردم می شود چرا كه اگر همه چیز درست پيش نرود، دیگر کسی مقصر نخواهد بود.

اگر اینها تنها خطرات احتمالي هستند، پس چرا بیشتر از این صبر کنیم؟ شهامت این را داشته باشید که خود واقعيتان باشید، همین جا و همین حالا.

«خودت بودن در دنیایی که مدام در تلاش است از تو چیز دیگری بسازد، بزرگ ترین دستاورد است.»

رالف والدو امرسون

امیدوارم از این مقاله در مورد بررسي اینکه چگونه خود واقعيتان باشید لذت برده باشید. آیا شما تلاش می کنید که از صمیم قلب و بي نقاب و صادقانه در کنار دیگران باشید؟

پیروز باشيد!

منبع:

How to Be Yourself

 

4.4/5 - (11 امتیاز)

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

0 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx